به گزارش سایت خبری پرسون، مهرداد احمدی شیخانی در یادداشتی نوشت: اگر خودتان چنین نکردهاید، حتما در دوره تحصیل، چه دبیرستان و چه در دانشگاه کسانی را میشناختید که وقتی از درسی نمره لازم را به دست نمیآوردند، میگفتند: «معلم مرا انداخت» یا «استاد مرا انداخت» و هیچ وقت نمیدیدی که مثل بسیاری دیگر بگویند: «فلان درس را افتادم».
در نظر اینها، هر نوع عدم موفقیت ناشی از عملکرد دیگران است و بر کار آنها هیچ خبط و خطایی وارد نیست، چنانکه اگر مثلا در یک درس نمره قبولی میگرفتند، هیچگاه نمیگفتند معلم یا استاد به من نمره داد، بلکه میگفتند فلان درس را گذراندم یا فلان درس را پاس کردم. به عبارتی، رد شدن در یک درس تقصیر استاد بود و موفقیت حاصل تلاش خودشان. البته قصدم این نیست که بگویم همیشه و همه وقت، آنچه رخ میدهد، فقط و فقط حاصل تلاش یا کم کاریهای خودمان است که قطعا عوامل بیرونی هم بر نتایجی که به دست میآوریم دخیلند، اما اینکه همیشه فقط موفقیتها حاصل تلاش خودمان باشد و شکستها تقصیر دیگران، احتمالا میتواند نشانه سعیمان برای پنهان کردن ناتواناییهایمان باشد.
یکسال از عمر دولت جدید گذشته و همه با آنچه حاصل عمل قوه مجریه در این یکسال بوده آشنا هستند و قضاوت و داوری خودشان را در مورد نتیجه حاصله دارند. قصد این یادداشت هم این نیست که به بررسی آنچه در این یکسال، بر مردم و کشور گذشته بپردازد که در سخنان ریاست محترم جمهور به روشنی و دقیق آنچه بر مردم گذشته، توضیح داده شده است. نشانه هم، همان که ایشان به درستی از فشار اقتصادی بر مردم میگوید و نه تنها این فشار را منکر نمیشود، بلکه وجود آن را تایید میکند. آنچه فقط میماند، این است که مسوولیت آنچه امروز بر کشور و مردم میگذرد بر عهده کیست؟
جناب آقای رییسجمهور در این مورد به صراحت میگوید: «اصلاح اقتصادی باید قبل از دولت ما انجام میشد و اگر یکی، دو سال پیش رخ میداد هزینه آن کمتر بود». این گفته جناب رییسی حاوی چند نکته است؛ اول اینکه اصلاح اقتصادی هزینه دارد. دوم، این اصلاح باید در دولت قبلی انجام میشد. سوم، تاخیر در انجام آن هزینه را بالا برده است.
با توجه به این گفته میتوان دید که ریاست جمهور محترم منکر هزینه این اصلاح بر زندگی مردم نیست ولی مسوولیت آن را بر عهده دولت قبلی میداند. اینکه آیا چنین است یا خیر، احتیاج به بررسی کارشناسان دارد و از توانایی من خارج است ولی میتوانم به موضوعی بپردازم که قبلا هم به آن اشاره کرده بودم و اینکه پرسش قبلی خود را عینیتر میتوانم طرح کنم.
در زمان انتخابات سال گذشته، بعضی از فعالین سیاسی از این میگفتند که باید برای تجمیع قدرت و مسوولیت تلاش کرد و به همین دلیل باید شرایطی فراهم کرد تا آن کس که قدرت دارد، مسوولیت نیز داشته باشد، نه آنکه قدرت در دست یکی و مسوولیت بر عهده دیگری باشد و برای همین از یکدست شدن حاکمیت دفاع میکردند، چون در این وضعیت، آن کس که قدرت را در اختیار دارد، نمیتواند از بار مسوولیت عمل خود شانه خالی کند، حتی برخی از این میگفتند که 10 سال است که از ضرورت این اتفاق گفتهاند و حالا با سربلندی اعلام میکردند که بالاخره آنچه باید، اتفاق افتاده است.
من همان موقع هم نوشتم که اگر حاکمیت، تمام و کمال یکدست شد و همه قوا به شکلی تام و تمام در اختیار قرار گرفت ولی این حاکمیت یکدست، باز هم مسوولیت کارها را بر عهده نگرفت و دیگران را مسوول قلمداد کرد، چه؟ آیا راه دیگری وجود دارد که بالاخره این حاکمیت یکدست مسوولیت کارهای خود را بپذیرد؟ در این یکسال که هر موفقیتی بوده (مثلا واکسیناسیون کرونا که واکسنهایش در دولت قبل خریداری شده) ناشی از تلاشهای دولت جدید بوده و هر مشکلی هم بروز کرده، مثل همین گفته بالای ریاست محترم جمهور از کمکاری و کاستیهای دولت قبل بوده است.
حالا چه کنیم؟ سوالم از همین دوستان مبلغ ضرورت حاکمیت یکدست است. الان که همچنان مسوولیت ناملایمات بر عهده دیگران است و کسی مسوولیت آنچه بر مردم و کشور میگذرد بر عهده نمیگیرد. دولت قبلی که دیگر نیست تا بتوان از او پرسید که راهکار برونرفت از این وضعیت چیست، دولت جدید هم که وضعیت فعلی را به گردن مجریان گذشته میاندازد و از خود سلب مسوولیت میکند، با این وضعیت، شرایط حتی مثل قبل هم نیست که بتوانیم از آن که قدرت ندارد حسابکشی کنیم، صاحبان قدرت که دیگر هیچ. یاد یک خاطرهای افتادم از برنامهای تلویزیونی که در دهه 60، مرحوم نوذری مجری آن بود و به شرکتکنندگان میگفت سوال بعدی را از چه کسی بپرسم و در ادامه میگفت میتوانی بگویی از «خودم» بپرس. با این سلب مسوولیت کنونی، احتمالا تنها کسی که باید مسوولیت وضعیت حاضر را بپذیرد، «خودم» هستم.
منبع: روزنامه اعتماد