به گزارش سایت خبری پرسون، کوپن از سال 1359 با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با هدف اینکه که اگر کالایی کمیاب یا گران شد، از طریق توزیع کوپنی به دست مصرفکنندگان برسد به میان آمد. این روش توزیع کالاهای اساسی مشکلات بیشماری را به همراه داشت اما بسیاری از صاحبنظران در آن شرایط کوپن را تنها گزینه برای تقسیم عادلانه کالاهای اساسی میان افراد میدانستند. حالا پس از سالها بازهم به سراغ کوپن البته با ظاهری جدیدتر رفتهایم.
کمک دولت به خانوارها
پس از افزایش قیمت بسیاری از کالاهای اساسی دولت تصمیم گرفت یارانه کمک خرید کالای اساسی به خانوارها تخصیص دهد، البته از همان ابتدا گفته شد که این یارانه تنها برای دو ماه بوده و پس از ۲ ماه قرار است چیزی شبیه به کالابرگ وارد اقتصاد ایران شود.
این مسئله واکنشهای مختلفی را به دنبال داشت و بسیاری از کارشناسان معتقد بودند که کالابرگ به معنای برگشت به کوپن بوده و این مسئله میتواند چالشهای تازهای را برای اقتصاد و جامعه به وجود بیاورد. به گفته کارشناسان یکی از چالشهای احتمالی، میتواند خرید و فروش کالابرگها باشد. هرچند که سازوکار اجرای این طرح هنوز به طور دقیق مشخص نیست اما برخی از گفتهها نشان میدهد که ممکن است به زودی با چالش معامله کالابرگها روبهرو باشیم.
قائممقام وزیر صمت در امور بازرگانی در خصوص امکان فروش و یا واگذاری بخشی از این یارانه و یا امکان اختصاص کل مبلغ یارانه به خرید یک کالای اساسی مانند روغن، توضیح داد: «بهطور طبیعی، مانند گذشته این شرایط شکل خواهد گرفت، هرچند موافق این کار نیستیم، زیرا مقادیر کالایی تعیینشده (میزان گوشت و مرغی که بناست در قالب کالابرگ تحویل شود) بر اساس استانداردهای بهداشت و تغذیه است، اما از آنجا که به توافق فرد صاحب کالا و مغازهدار برمیگردد، ما قرار نیست در این خرده معاملات دخالت کنیم.»
وی در مورد اینکه آیا امکان معامله کالابرگ وجود دارد، گفت: «اگرچه با این مسئله موافق نیستیم، اما این موضوع به توافق فرد صاحب کالا و مغازهدار بستگی دارد.»
مشکل ما کالابرگ یا کوپن نیست
هادی حقشناس، کارشناس مسائل اقتصادی در خصوص حمایتهای دولت و مشکلات اقتصاد به «ابتکار» گفت: پرداخت نقدی و یا ورود کالابرگ به اقتصاد ایران مسئله و مشکل اساسی کشور نیست. میخواهم بگویم ما به کالابرگ چه بگوییم کوپن و چه نگوییم مشکل و چالش واقعی اقتصاد را حل نمیکند. مهمترین مسئله که باید شفاف شود این است که آیا این سبک و شیوه مدیریتی، سیاستگذار را به اهداف خودش میرساند؟
وی افزود: هدف تغییر نرخ ارز این است که جلوی هدر رفتن منابع و قاچاق را بگیرند و یا به دلیل بحران روسیه و اوکراین و پیامدهایی که برای جهان به دنبال خواهد داشت میخواهند از این طریق قیمتها را واقعی کنند تا مصرف بهینه صورت بگیرد. سوال اساسی این است که در سالهای گذشته که قیمت بنزین افزایش مییافت، آیا سیاستگذاران به اهدافشان رسیدند؟ نکته کلیدی این است که طرحهای مشابه طرح افزایش یارانههای نقدی و یا کالابرگ برای افزایش قیمت کالا در دولتهای قبلی هم با شدتهای کمتر و یا بیشتری انجام شده است و هیچ کدام از سیاستگذاران را به اهدافشان نرساند.
این کارشناس اقتصادی اظهار کرد: اکنون که قیمت آرد، تخممرغ و ... افزایش یافته است آیا کسی میتواند تضمین بدهد که در چهار سال آینده ضرورتی وجود ندارد که بار دیگر قیمتها افزایش پیدا کند؟ هیچکس نمیتواند چنین تضمینی بدهد.
باید به علتها توجه شود
وی گفت: دولتها به جای توجه به علتها به معلولها میپردازند. چرا دولتها مجبور به افزیش قیمت برخی از کالاها میشوند؟ اصلیترین دلیل این اتفاق در سیاستهای پولی و در بودجه ناکارآمد نهفته است. متاسفانه دولتها کارهای سخت همچون اصلاح ساختاری اقتصاد را رها میکنند و به سراغ راحتترین کارها همچوناصلاح قیمتها میروند.
حقشناس ادامه داد: اصلاح قیمتها ممکن است در مقاطعی مفید باشد اما اگر اصلاحات ساختاری صورت نگیرد، اصلاح قیمتها نتیجهای به همراه نخواهد داشت و دائما مجبور میشویم که اصلاح قیمتی انجام بدهیم.
وی اظهار کرد: اگر تورم اقتصاد ایران یک رقمی شد حتما اصلاحاتی انجام گرفته است اما اگر تورمهای 30،40 درصدی در اقتصاد وجود داشته باشد دائما در حال افزایش قیمتها خواهیم بود.
حقشناس گفت: اصلاح قیمت، کالا برگ و یارانه نقدی راهکار اساسی برای حل مشکلات اقتصاد ایران نیست و تنها مُسکنهای مقطعی خواهد بود که دردی را درمان نمیکند. همانند همان 45 هزار 500 تومانی که سال 89 به خانوارها پرداخت شد.
منبع: روزنامه اعتماد