به گزارش سایت خبری پرسون، نعمت احمدی حقوقدان در یادداشتی نوشت: کشورهای توسعه یافته و صنعتی، قبل از اینکه به برنامه صنعتی خود اهمیت بدهند به کشاورزی و توسعه بخش کشاورزی توجه داشته و دارند و به کشاورزی خود اهمیت میدهند، امنیت غذایی در کشورهای توسعهیافته آنچنان مورد توجه است که بهرغم توسعه صنعتی و گسترش زندگی شهرنشینی و توجه به تجارت بینالملل و توسعه صادرات محصولات صنعتی، بخش کشاورزی از اهمیت و اعتبار بالایی برخوردار است، یارانه بخش کشاورزی قابل توجه است و این یارانهها به تولید کنندگان تعلق میگیرد نه مصرف کننده، در ایران اما در بر پاشنهای دیگر میچرخد، از دهه 40 و 50 که نفت به لحاظ گسترش استفاده از آن در صنایع و صنعت خودرو قیمت بالایی پیدا کرد و دلارهای نفتی وارد ایران شدند، چون برنامه توسعه زیرساختها مورد توجه دولت نبود، براین اصل پای فشردند که دلارهای بی زبان نفتی را خرج واردات کنند ظاهراً این نقل قول از هویدا- نخست وزیر رژیم سابق- است که در مقابل واردات بیرویه محصولاتی که تا دیروز جایی در سفره مردم نداشتند مانند موز – گفته بود 2500 سال نخوردیم بگذار حالا که پول داریم بخوریم در واردات افراد و اشخاصی دست دارند که به کانون قدرت نزدیک هستند.
به جای ایجاد زیرساختهای تولید داخلی به فکر واردات میافتند و عملاً بخش تولید را آسیبپذیر میکنند، جای تعجب است دولتها در ایران بر خلاف کشورهای توسعهیافته، یارانه را به مصرف کننده که نقشی در تولید و هزینههای آن ندارد میپردازند، در حالیکه کشورهای توسعهیافته یارانه را به تولید کننده میپردازند تا کالای ارزانتر تولید کنند موضوع پرداخت یارانه به بخش کشاورزی همیشه مورد اختلاف بین کشورهای در حال توسعه و کشورهای توسعه یافته بوده است در پاییز سال 2020 – 146 کشور عضو سازمان تجارت جهانی دورهم جمع شدند تا در مورد یارانههایی که به بخش کشاورزی در کشورهای پیشرفته پرداخت میشود تصمیمگیری کنند.
در این گردهمایی چندین کشور بزرگ در حال توسعه مثل هند و برزیل و چین به برنامه کشورهای توسعه یافته معترض بودند که این کشورها سالانه میلیاردها دلار یارانه در اختیار کشاورزان خود قرار میدهند تا محصولات ارزان قیمت تولید و با توجه به حمایت دولتهای خود آنها را وارد بازار جهانی با قیمتی ارزانتر از قیمت محصول تولیدی کشورها بنمایند در این گردهمایی گفته شده یارانه کشاورزان در کشورهای توسعهیافته را فقرا در کشورهای در حال توسعه و جهان سومی میپردازند زیرا بسیاری از کشورهای فقیر نمیتوانند مثل آمریکا و اتحادیه اروپا به بخش کشاورزی خود یارانه بپردازند و همین مسئله باعث از دست رفتن تولید در کشورهای توسعه نیافته و یا در حال توسعه در بخش کشاورزی میشود و چون محصول وارداتی ارزانتر از محصول تولید داخلی به خاطر اختصاص یارانه به تولید کننده میشود ناچار دولتهای توسعه نیافته به ضرر منافع خود مجبور به واردات کشاورزی میشوند، کشاورزان آمریکایی سالانه بیش از 20 میلیارد دلار از دولت یارانه میگیرند جای تعجب است که یارانه اتحادیه اروپا از آمریکا هم بیشتر است در اتحادیه اروپا سالانه 45 میلیارد دلار یارانه به بخش کشاورزی تزریق میشود.
حمایت یارانهای دولت آمریکا از گندمکاران باعث تولید گندم به دو برابر نیاز داخلی شده است که باید برای این میزان از گندم تولیدی، بازار مصرفی در کشورهای توسعه نیافته یا در حال توسعه پیدا کنند مثلاً اتحادیه اروپا سالانه حدود 5/3 میلیارد دلار برای بازاریابی محصولات زراعی خود در دیگر کشورها هزینه میکند در یک تحقیق که توسط OECD صورت گرفته است نشان میدهد 54 کشور توسعه یافته جهان سالانه بیش از 700 میلیارد دلار یارانه به بخش کشاورزی خود تزریق میکنند در همین تحقیق آمده است: «یارانه انتقالی دولتها به کشاورزان روزانه 2 میلیارد دلار است سه چهارم حمایتها مستقیماً به تولید کنندگان اختصاص پیدا میکند و بیش از نیمی از یارانهها از طریق سیاستهای حمایتی مستقیم به تولید محصول یا وام پرداخت میشود.»
متأسفانه در کشورما از زمان رژیم سابق یارانه بر خلاف آنچه در بالا گفته شد به مصرف کننده پرداخت میشود و عملاً چالشی بین کشاورز تولید کننده و دولت و مردم مصرف کننده زیر پوست واقعیت برنامه دولتها در جریان است. کشاورزی ایران وضعیت بسیار سختی دارد. وقتی لیست ابربدهکاران بانکی منتشر شد هزاران میلیارد تومان معوقات بانکی را افرادی دریافت کردهاند که کمترین نقش در تولید را داشتهاند. 13 هزار میلیارد تومان در دست 16 نفر است.
این ابربدهکاران اگر معوقات خود را بپردازند و دولت هم از هم اکنون به فکر تغییر پرداخت یارانه از مصرف کننده به تولیدکننده باشد، میشود دورنمای بسیار روشنی از تحقق شعار – تولید – دانشبنیان- اشتغالآفرین داشت. به این کشاورزی بیش از این تحمیل هزینه نکنید.
منبع: روزنامه آرمان ملی