تهران و ریاض؛ ‌گذار از منازعه

مذاکرات ایران و عربستان‌سعودی را باید نقطه عطفی در بن‌‌‌بست روابط دو کشور در نظام منطقه‌‌‌ای خاورمیانه دانست.
تصویر تهران و ریاض؛ ‌گذار از منازعه

به گزارش سایت خبری پرسون، کامران کرمی پژوهشگر مسائل خلیج‌فارس در یادداشتی نوشت: برگزاری چهار دور گفت‌وگو میان ایران و عربستان‌سعودی و آمادگی طرفین برای شکل‌‌‌دهی به دور پنجم گفت‌‌‌وگوها به میزبانی بغداد، خوش‌بینی‌‌‌ها به عبور دو دولت از بن‌‌‌بست موجود و گذار از منازعه و تنش به رقابت همکاری‌‌‌جویانه محدود را به فضای رسانه‌‌‌ها و افکار عمومی کشانده است. اظهارات محمد بن‌سلمان، ولیعهد سعودی مبنی بر تلاش برای برقراری روابط خوب با ایران و محکوم بودن دو کشور به روابط همسایگی، فشارهای دولت بایدن بر عربستان، مذاکرات احیای برجام و ترسیم مذاکرات صلح در یمن به‌‌‌عنوان عوامل تاثیرگذار و تاثیرپذیر از این فرآیند می‌‌‌تواند روند مذاکرات را به سمت نتیجه‌‌‌بخشی هدایت کند.

شاهد مثال آنکه بازگشایی دفتر نمایندگی ایران در سازمان همکاری اسلامی در جده، به‌عنوان خروجی دور چهارم مذاکرات بین دو کشور محقق شد و این انتظار وجود دارد که با برگزاری دور پنجم گفت‌وگوها، روابط دوجانبه بعد از گذشت ۶سال مجددا از سر گرفته شود.در این فضا این پرسش مطرح شد که چه علل و عواملی باعث شد، ایران و عربستان به سمت مذاکره و حل‌وفصل اختلافات حرکت کنند. به عبارت دیگر، چه تحول مهمی در بن‌بست روابط ایجاد شد که تهران و ریاض را بر سر میز مذاکره قرار داد؛ آن هم در زمین عراق که بخشی از کانون اصلی رقابت دو کشور است.

اولین عنصر، سطح داخلی است. تغییر لحن محمد بن‌سلمان در قبال ایران را می‌‌‌توان متاثر از فضای داخلی عربستان و موقعیت ولیعهد سعودی در نظر گرفت. در واقع، بخش مهمی از تغییرات در عرصه بین‌المللی، یعنی فشارهای دولت بایدن بر ریاض، دلالت‌‌‌های معناداری برای جایگاه محمد بن‌سلمان در سلسله‌مراتب قدرت در خاندان پادشاهی دارد. همزمان متغیر دومی که به فهم در حال تغییر محمد بن‌سلمان از روندهای داخلی عربستان شکل تازه‌‌‌ای بخشیده، کاهش درآمدهای نفتی، کاهش جذب سرمایه‌گذاری‌های داخلی و شیوع پاندمی کروناست که موجب شده است، او در شرایط کنونی به ثبات اقتصادی در کنار ثبات سیاسی نیاز مبرم داشته باشد.

دومین عنصر شکل‌دهنده به مذاکرات ایران و عربستان‌سعودی، کاهش سطح تنش در کانون‌‌‌های بحران منطقه‌‌‌ای پس از یک دوره افزایش تنش و تصاعد بحران بود که بازیگران را به سمت منازعه و صف‌بندی‌‌‌های مواجهه‌جویانه کشانده بود. سرریز بحران در سوریه، عراق و یمن از یکسو و تصاعد کنترل‌‌‌ناپذیر تقابل در خلیج‌فارس از سوی دیگر، باعث شد ایران و به‌خصوص عربستان‌سعودی به این ادراک برسند که باید به سمت مدیریت تعارضات که ماهیت کنترل‌ناپذیر و تسری‌‌‌بخش دارند، حرکت کنند.

سومین عنصر، میزان همگرایی بین دو متغیر موفقیت مذاکرات ایران و آمریکا برای احیای برجام از یکسو و حفظ فشارهای دولت بایدن بر عربستان‌سعودی از سوی دیگر است که نقش بسیار مهمی در ادراک تصمیم‌گیرندگان ریاض از تقویت روند گفت‌‌‌وگوها با تهران خواهد داشت. در واقع، افزایش یا کاهش حمایت‌‌‌های آمریکا از عربستان به‌عنوان متغیر اصلی و مهم در شکل‌دهی به فهم عربستان از استراتژی دنباله‌روی یا موازنه‌سازی، همواره عنصری تعیین‌کننده در روابط ایرانی-سعودی بوده است.

بنابراین در خصوص چشم‌‌‌انداز تماس‌‌‌های آغازشده میان ایران و عربستان‌سعودی باید گفت، تا زمانی که طرفین این روند مثبت را به چارچوب مذاکراتی ناظر بر حل مسائل و مشکلات فی‌مابین تبدیل نکنند، نمی‌‌‌توان به این فرآیند خوش‌بین بود؛ چرا که با تغییر شرایط منطقه‌‌‌ای، کاهش سطح فشارها از سوی آمریکا و تثبیت موقعیت محمد بن‌سلمان در ساختار قدرت عربستان، یعنی همان علل و عواملی که او را در فضای کنونی به سمت باز کردن باب گفت‌‌‌وگو با تهران ترغیب کرده است، احتمال بازگشت تهران و ریاض به فضای تنش و منازعه وجود دارد. موفقیت مذاکرات وین و تحقق آتش‌بس پایدار در یمن می‌‌‌تواند مبنای واقع‌‌‌بینانه‌‌‌ای برای مذاکرات جدی‌‌‌تر ایران و عربستان باشد.

388905