ماهان: تله تئاتر جشنواره

شاید با حضور حمید، علی و زهرا شاه حاتمی در مقام های کارگردان ، تهیه کننده، نویسنده و فیلم بردار، ماهان را باید بیش از هرچیز فیلم شاه حاتمی ها دانست.
تصویر ماهان: تله تئاتر جشنواره

به گزارش سایت خبری پرسون، عباس مدحجی نوشت: شاید با حضور حمید، علی و زهرا شاه حاتمی در مقام های کارگردان ، تهیه کننده، نویسنده و فیلم بردار، ماهان را باید بیش از هرچیز فیلم شاه حاتمی ها دانست. در این بین کارنامه ی علی شاه حاتمی با کارگردانی ۱۵ فیلم و ساخت سریالهای خوش‌رکاب و خوش‌غیرت برای صداوسیما شاخص تر باشد. علی شاه حاتمی در نشست خبری فیلم گفته ماهان سعی داشته جنبه های دیگری از چهره ی زشت سرطان را نشان دهد و عایدات فیلم برای کمک به بیماران سرطانی هزینه خواهد شد.

ماهان پیش از آنکه فیلمی سینمایی باشد، یک تله تأتر شعاری یا ادای دینی به تاتر است. قصه پیچ و خم چندانی ندارد و صرفا خلق اتمسفر زندگی یک زوج هنرمند است که با سرطان دست و پنجه نرم میکنند. فیلم از موسیقی تهی ست و حتی در دراماتیک ترین صحنه هایش هم بطور عجیبی جای موسیقی خالی ست و جز در چند نمای باز چیز خاطره انگیزی به گوش نمیرسد. بازی ها هم چنگی به دل نمیزنند و حضور رامین ناصرنصیر و همایون ارشادی در نقشهایی کاملا فرعی و گذرا جای تعجب و سوال دارد.

سفر رفتن با دوچرخه آن هم با هزینه ای که ازفروش چند کتاب باقی مانده، تلاش برای ارتزاق با اجرای برنامه کودک ، نامه نگاری کودک سرطانی پنج ساله با آقای گریان، خاطرات مادر سرطانی ماهان و امثال این داستانک های کلیشه ای و گاها بی ربط نه تنها کمکی به جذابیت فیلم نکرده آن را به ورطه ی کپی کاری و تکرار می اندازد.

ظاهرا هرچقدر فیلمساز خواسته امید و زندگی را با دیالوگ و منولوگ به تماشاگر تزریق کند و در طول فیلم با نمایش کلیسا و مسجد و معبد و کنیسه به ماجرا بار فلسفی و عرفانی دهد، با ضرباهنگ کند و بازیهای ناگیرا و قاب بندهای غیر حرفه ای نتیجه ی معکوس گرفته و تماشاگری که از تا اواسط فیلم را تحمل کرد مطمین میشود قرار نیست شاه حاتمی ها در ادامه هم حرف متفاوتی برای گفتن داشته باشند.

ماهان شاید برای افراد مبتلا به سرطان یا خانواده ها و نزدیکانشان تجربه ای مصور باشد اما کمترین حسی در تماشاگر ناآشنا با سرطان ایجاد نمیکند و تکرار واژه ی "خسته م" بجای جلب همذات پنداری مخاطب ، واقعا اورا خسته میکند. سفر ماهان [همراه با تماشاگر پُرحوصله ای که تاپایان فیلم پای آن بماند] که میتوانست استحاله ی باشد برای تمام دیدهای دنیویَ ش، در فرآیندی حوصله سربر به مستندی میماند در بهترین حالت برای نمایش چهارگوشه ای ایران.

این نقد کوتاه در روزهای پراکران برگزاری چهلمین جشنواره فیلم فجر نگاشته شده و پیشاپیش از وجود هرگونه اشتباه سهوی در نگاشت آن پوزش میطلبم.

383252