آنچه در نقد و بررسی رمان «نبودن» گذشت

جلسه «آینه‌بندان» با نقد و بررسی رمان «نبودن» اثر مهدی زارع برگزار شد.
تصویر آنچه در نقد و بررسی رمان «نبودن» گذشت

به گزارش سایت خبری پرسون، به نقل از روابط عمومی حوزه هنری، سی و دومین جلسه «آینه‌بندان» با نقد و بررسی رمان «نبودن» اثر مهدی زارع، با حضور کاظم مزینانی داستان‌نویس و منتقد و ساسان ناطق کارشناس مجری و رئیس دفتر داستان مرکز آفرینش‌های ادبی و جمعی از هنرجویان در کافه‌کتاب سوره‌ مهر حوزه هنری برگزار شد.

«ساسان ناطق» در ابتدای این نشست ضمن خوشآمدگویی به مهمانان، به بیان بیوگرافی کوتاهی از نویسنده و خلاصه داستان پرداخت و در ادامه به شرایط سخت کرونایی اشاره کرد و گفت: با توجه به شرایط کرونایی و تعطیلی جلسات نقد کتاب، بعد از وقفه‌ای طولانی، سی و دومین جلسه «آینه‌بندان» در «کافه سوره مهر حوزه هنری» برگزار می‌شود.

کاظم مزینانی، نویسنده و منتقد حاضر در جلسه گفت: نویسنده، نه تنها رزمنده دیروز را نوشته است، بلکه کل زمان را هوشمندانه نشانه‌گذاری کرده است. تمام اتفاقات مُرده را روایت می‌کند که زنده نیست. او به شکل ماهرانه‌ای روایت‌ها را از صافی ذهنش عبور داده به مخاطب منتقل می‌کند و داستان را پیش می‌برد. نویسنده مخاطب خود را در نظر نگرفته است.

مزینانی افزود: کل کتاب احضار خاطرات گذشته است که هرچه داستان جلوتر می‌رود، گردوغبار از چهره شخصیت‌ها پاک شده و نمایان می‌شوند. همه چیز در غیاب است و هر آنچه وجود دارد به نداشته‌ها اشاره دارد. زمان داستان توسط مخاطب به‌طور هوشمندانه انتخاب می‌شود نه نویسنده.

منتقد رمان «نبودن» درباره «منصور» شخصیت اصلی داستان گفت: «منصور»، شخصیتی است که با ساعت خودش زندگی می‌کند. او رزمنده کلیشه‌ای نیست، بلکه زندگی و شخصیت کاملاً متفاوتی دارد که با پیدا شدن استخوان پای قطع شده‌اش در میان تفحص، دچار تعارض می‌شود که در زمان حال و گذشته سرگردان است، به قول سمنانی‌ها « آویزان» است. او با محیط خود کاملاً در تعارض است و ایدئولوژی‌ها را قبول ندارد. با این حساب این رمان کاملاً ضد جنگ و ضد خشونت است.

وی در ادامه به خصوصیات بارز شخصیت‌ها اشاره کرد و گفت: شخصیت‌های داستان زندگی ندارند، سراسر تلخ و به عبارتی «گَس و تلخ» است. حتی ساعت‌ها تنظیم نیستتد و خاطرات را از بین می‌برند. ناگفته‌های رمان بیشتر از گفته‌های آن است. نویسنده از ابزار سکوت استفاده کرده است. از نظر من مخاطب بسیار مهم است، اما نویسنده مخاطبی برای خود در نظر نگرفته است، البته از نظر من شناخت و شناسایی مخاطب بسیار از اهمیت دارد.

کاظم مزینانی به نکته بارز بوم‌شناسی داستان اشاره کرد و گفت: نویسنده فضای داستان را از نظر زیست‌بوم- محیطی سمنان به خوبی معرفی کرده و به قرینه‌سازی و هم‌جواری خوبی در طول داستان رسیده است.

مهدی زارع، نویسنده رمان «نبودن» به بیان نظرات خود درباره اثر پرداخت و گفت: شخصیت اصلی داستان به نام «منصور شمس» از شخصیت «منصور حلاج» الهام گرفته است. من در حین نگارش داستان به کسی، چیزی و شخصیت‌ها و حتی مخاطب فکر نمی‌کنم. شخصیت با کسی نمی‌جنگد، بلکه کاملاً در تعارض است.

زارع، در ادامه گفت: ادبیات خیلی جنبه‌های مهم‌تری دارد. برای کسانی می‌نویسم که به دنبال شناخت انسان‌ها و درک موقعیت آنها باشند نه تبلیغ ایدئولوژی خاصی.

مهدی زارع درباره رزمندگان گفت: در این رمان سرگذشت بیشتر رزمنده‌های آسیب‌دیده از جنگ را نوشته‌ام. همان‌طور که در بخشی از داستان آمده است: «جنگ هیچ وقت تمام نمی‌شود، انبار باروت جایی برای صلح نیست.». این رزمنده گذشته خود را انکار کرده اما با پیدا شدن دوباره پای قطع شده‌اش در تفحص، دوباره به گذشته باز می‌گردد. او آخرین عضو خانوداه‌ای است که با مرگش دیگر اثری از آنها باقی نمی‌ماند. جنگ ساعت و صاحب است. در جایی ساعت کار می‌کند که صاحبش به خواب می‌رود.

نویسنده رمان درباره واقعیت جنگ گفت: جنگ حاضر، جنگ منفعت بود نه ایدئولوژیک. واقعیت این است که کسانی که جنگیده‌اند در حال آسیب دیدن هستند، دیگران بدون درک آنها را مؤاخذه می‌کنند.

خلاصه داستان رمان «نبودن» درباره رزمنده سمنانی است که پایش قطع شده و آن را به دوستش برای دفن در گلزاری شهدای سمنان می‌فرستد که در راه دوستش شهید شده و در حین تفحص پیکرش به همراه سه پا پیدا می‌شود. پس از جست‌وجو صاحب آن یعنی «منصور شمس» را پیدا می‌کنند. او که گذشته خود را فراموش کرده است، با پیدا شدن پا دوباره به گذشته باز می‌گردد. این رمان سومین اثر مهدی زارع است که در سی و دومین جلسه «آینه‌بندان» توسط کاظم مزینانی و ساسان ناطق نقد و بررسی شد.

جلسه سی و سومین نقد و بررسی «آینه بندان» در ۲۳ دی‌ماه به کتاب مجموعه داستان «کوچ اصوات» اثر «محمدحسن جمشیدی» اختصاص دارد. لازم به ذکر است این جلسات هر ماه برگزار می‌شود.

375676