به گزارش سایت خبری پرسون، این نوشتار با هدف بررسی نقدهای ساختاری معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و راهکارهای بهبود وضعیت موجود در زمینه اقتصاد دانش بنیان بر مبنای به کارگیری نخبگان با روحیه انقلابیگری و جهادی به روش مطالعات کتابخانهای انجام شده است. اهمیت این موضوع ناشی از شرایط اقتصادی کشور در سایه تحریمهای ظالمانه غرب و نیز تأکید مقام معظم رهبری بر استقرار اقتصاد دانش بنیان با استفاده از ظرفیتهای داخلی به ویژه نخبگان دارای روحیه انقلابیگری و جهادی است که متأسفانه به دلایل متعدد همچون عدم بکارگیری و استفاده از توان و ظرفیت نیروهای انقلابی، جهادی و ارزشی و نخبه، تاکنون آنطور که باید باشد، محقق نشده است. نتایج این بررسی نشان داد که نقدهایی مانند عدم اولویتبندی سرمایهگذاریها در حوزه اقتصاد دانش بنیان، فقدان جهتدهی خروجی تحقیقات دانشگاهی با اهداف اقتصاد دانش بنیان، فاصله بین سیاستهای علمی کشور با سیاستهای فناوری و نوآوری، ضعف در حوزه حکمرانی نوآوری و ناهماهنگ بودن بازیگران، ضعف در سیاستگذاری و حکمرانی مبتنی بر شواهد در حوزه فناوریهای نو و اقتصاد دانشبنیان، تعارض منافع در سطوح مختلف اقتصاد دانش بنیان، عدم موفقیت در جلب همکاری نهادها در حوزه اقتصاد دانش بنیان، عدم موفقیت در معرفی کالاهای تولیدی شرکتهای دانش بنیان، تقلیل معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به یک نهاد خدماتی و ناکارآمدی ساختار سازمانی بر معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری وارد بوده و در همین راستا، پیشنهاداتی برای کاهش اثرات این موضوعات ارائه شده است.
مقدمه
معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری بنا بر تاکید مقام معظم رهبری در راستای ایجاد رابطه بین دانشگاه و صنعت در سال 1385 و با هدف ارتقای اقتدار ملی، تولید ثروت و افزایش کیفیت زندگی مردم از طریق افزایش توانمندیهای فناوری و نوآوری در کشور و ارتقای «نظام ملی نوآوری» و تکمیل مؤلفهها و حلقههای آن ایجاد شده است. در ایجاد این نهاد اهداف دیگری همچون توسعه «اقتصاد دانشبنیان» از طریق هماهنگی و همافزایی بینبخشی و بیندستگاهی، ارتقای ارتباط «دانش» با «صنعت» و «جامعه»، تسهیل تبادلات بین بخشهای عرضه و تقاضای فناوری و نوآوری و تجاریسازی دستاوردهای فناوری و نوآوری و توسعه شرکتهای دانشبنیان نیز مد نظر بوده است.
با وجود گذشت 15 سال از تأسیس این معاونت و فعالیت در بخشهای مختلف علمی و فناوری، به نظر میرسد نقد عملکرد آن لازم و ضروری است. این نقد میتواند در زمینههای متعددی انجام شود که مهمترین آنها نقد ساختاری مجموعه بر اساس رویکرد جدید مقام معظم رهبری در مسائل کلان کشور با عنوان «روحیه جهادی و انقلابیگری» و با هدف زمینه سازی استفاده از ظرفیت عظیم نخبگان علمی و فناوری کشور در راستای این روحیه جهت تحقق اقتصاد دانش بنیان میباشد.
اقتصاد دانش بنیان یک روش یا مدل توسعه جدید در دنیاست که از دهه هشتاد میلادی غالب شده و برای رقابت و موفقیت واقعی، به جز بحث علم و فناوری، الزامات حقوقی و قانونی لازم برای این اقتصاد نیز مهم هستند (میرزاییان و همکاران، 1398). اقتصاد دانش بنیان به گونهای است که در آن میزان دارایی، ملموس و مشهود نیست. در این اقتصاد دارایی ناملموس است و سرمایه اصلی آن نیز انسانی و فکری است (پورعزت و عبدی، 1399). بر همین اساس یکی از مؤلفههای اصلی تداوم اقتصادی ایران که وابستگی شدید به نفت دارد و از امواج بحرانهای اقتصاد جهانی متاثر میشود، اقتصاد دانش بنیان است و یکی از سیستمهای مدافع اقتصادی کشورهایی مانند ایران در برابر اقتصاد پویا و متنوع جهان پیشرفته، اقتصاد دانش بنیان است (نجفی و همکاران، 1398). این موضوع وقتی اهمیت بیشتری پیدا میکند که به الزامات تحقق این اقتصاد نیز توجه کافی شود که یکی از مهم ترین الزامات آن در فرهنگ ایرانی اسلامی داشتن روحیه جهادی و انقلابی گری در آحاد جامعه به ویژه مدیران، نخبگان علمی و فناوری و نیروی انسانی فعال کشور است (فرتاش و همکاران، 1400).
روحیه جهادی و انقلابی گری که برای رشد و اعتلای اقتصاد دانش بنیان در ایران نیاز است، به خوبی از سوی مقام معظم رهبری در ارتباط تصویری با نمایندگان مجلس شورای اسلامی در ششم خرداد 1400 تبیین شده است: « انقلابیگری آن روحیهی اقدام صحیح، عازم، و جازم در جهت درستی است که با عقلانیّت برخاستهی از روحیهی انقلابیگری ترسیم شده است.» مسلما این روحیه در قالب تفکر بسیجی تبلور مییابد که از اهمیت خاصی برخوردار است. چرا که بسیج نهادی عمومی و مردمی است و از تمامی اقشار جامعه به وجود میآید. همچنین بسیج نهادی داوطلبانه است و دارای جنبة اختیاری و انتخابی بودن است که اصطلاح داوطلبان گروه میلیونی و ... بیانگر این ویژگی است. هدف متعالی بسیج حمایت و حراست از انقالب اسلامی و نگهبانی از جمهوری اسلامی و کشور است. بنابراین پاسداری ازتمامی ارزشهای انقلابی و اسلامی در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مورد نظراست و در نهایت از لحاظ ترکیب، بخش عمده نهاد بسیج را نیروهای جوان و لذا نیروهای فعال تر جامعه تشکیل میدهد. توجه به یک رویکرد سیستمی و مدلی که بتواند این حرکت عظیم و خدایی را یکپارچه ساخته و به اصطالح به شبکههایی از تفاهم، همکاری و روابط منحصربه فرد وظیفه ای و سازمانی تبدیل نماید، ضرورت دارد. در واقع هر چنداستفاده از بسیج تخصصی در قالب اقشار مختلف به یک الگوی با ارزش و قابل توجه تبدیل شده است؛ اما ایجادشبکههایی که با نظارت سیستمی و راهبردی بتواند این چشمههای جوشان را به دریایی از معرفت، عشق، ایمان، خدمت و تلاش تبدیل نماید؛ شبکه سازی است تا با هماهنگ سازی و ایجاد حلقههای ارتباطی محکم، آنها را به سمت و سوی ایجاد حبلی متین سوق داده و نتایج حاصل از هم افزایی منجر به تسهیل در نیل به اهداف عالی نظام در ابعاد مختلف سیاسی و اجتماعی و اقتصادی گردد. بر همین اساس، نوشتار حاضر پس از نقد ساختاری معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در زمینه ی اقتصاد دانش بنیان، پیشنهادهایی در جهت رفع این مشکلات با رویکرد به کارگیری نخبگان دارای روحیه جهادی و انقلابی گری ارائه داده است.
نقدهای موجود به ساختار معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در اقتصاد دانش بنیان
با ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و ضرورت مقاومسازی اقتصاد کشور بر اساس اقتصاد دانش بنیان در برابر تحریمها و تحول اقتصادی به نفع افزایش قدرت ملی در راستای فائق آمدن بر تهدیدات و زیاده طلبی دشمنان به ویژه مأیوس ساختن بیگانگان برای بکارگیری سیاست فشار و مذاکره و سوء استفاده آنها، انتظار میرفت، معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری به بسیج تمامی ظرفیتهای ملی و استفاده از همهی فرصتهای داخلی برای پیادهسازی اقتصاد مقاومتی اقدام کند. اما علیرغم اعلام آمادگی چنین ظرفیتی قبل از این مرحله، بر اساس رهنمودهای مقام معظم رهبری و توجه به الزامات مقابله با تهدیدات نیمهسخت و فراهم ساختن زمینهی پیشگیری از هرگونه فرصت طلبی دشمنان از فشار اقتصادی و تحریمهای ناجوانمردانه، به اتخاذ تدابیر و طراحیهای لازم و حتی ورود عملیاتی به صورت محدود در این عرصه رو آورده بود، استقبالی دیده نشد. اعلام آمادگی نیروهای ارزش ونخبه ی بسیج برای کمک به دولت در پیادهسازی اقتصاد دانش بنیان به دور از هر گونه سهم خواهی و چشم داشت و معطوف به ضرورتهای پیش برندگی انقلاب اسلامی با افزایش کارآمدی نظام و افزایش ضریب امنیت از طریق افزایش قدرت ملی بود که در واقع در راستای امنیت پایدار و جلوگیری از تاثیرگذاری حربهی تحریم در جنگ اقتصادی تحمیلی استکبار علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی به حساب میآید اما با کمال تأسف این اعلام آمادگی با اعتناء و استقبال چندانی مواجه نشد که میتواند ناشی از عوامل و دلایل ذیل باشد:
- بیاعتمادی به توان و ظرفیت نخبگانی و نیروهای ارزشی متخصص وانقلابی که اگر ناشی از بیمهری نباشد، نشان از کم اطلاعی نسبت به توانمندیها و ظرفیتهای آنهاست است که در سالهای حضور فعال و مؤثر در عرصهی سازندگی به اثبات رسیده و امروز علاوه بر تجارب و مهارتها برآمده از مشارکت عملی، دارای پشتوانه علمی لازم بوده و انگیزهی انقلابی نیز کارآمدی آن را مضاعف کرده است.
- تصور سودجویی و فرصت طلبی از اعلام آمادگی که اگر ناشی از القاء برخی فرصتطلبان و رانت جویان و یا مغرضان و سیلی خوردگان آلوده به انحراف و وابستگی نباشد، ناشی از ضعف شناخت نسبت به فرزندان ملت و بسیجیان ایثارگری است که عیار دلدادگی به نظام و خدمت بدون چشمداشت را در کوران حوادثی مثل دفاع مقدس و اجرای پروژههای سازندگی با هزینه کم و کارایی بالا به اثبات رساندهاند.
- حفظ حدود و ثغور و اجتناب از متهم شدن به گرایش نظامیگری و مراعات مرزهای قانونی که بسیج را یک نهاد صرف نظامی تصور و لذا کارویژهی آن را هم به نظامیگری محدود دیده و لذا از میدان دادن به آن در سایر عرصهها اجتناب و محدودسازی آن را در راستای برائت از گرایش به نظامیان تلقی میکند. اما برخلاف چنین ذهنیتی نه تنها بسیج نیز ماهیت صرف نظامی نداشته و نهادی چند بعدی، مکتبی، انقلابی و دفاعی است که وظیفه و رسالت دفاعی آن هم به عرصهی نظامی محدود نبوده و بازوی کارآمدی برای حضور در عرصههای علمی، فرهنگی اقتصادی و اجتماعی به حساب میآید. حتی چنانچه به کارکرد صرف نظامی آن هم بسنده شود، مطابق قانون اساسی و رویهی جاری در بسیاری از کشورها، حضور نیروهای مسلح در عرصهی سازندگی و کمک به عمران در شرایط صلح، مجاز بوده و سپاه به طور اختصاصی مجوز حضور در سازندگی را نیز کسب کرده است.
- کافی دانستن سایر ظرفیتهای ملی برای تحقق و پیاده سازی اقتصاد مقاومتی و نگاه حاشیهای به ظرفیتهای بسیج که اگر بیاطلاعی از ظرفیتهای بسیج نباشد نوعی بیمهری به آن و حتی جفا بر کشور و منافع ملی است که کشور را از بکارگیری ظرفیتی آماده و مؤثر محروم و با مقدم داشتن برخی ملاحظات سیاسی به تجزیه توان ملی تن داده و مصالح نظام را نادیده انگاشته است.
- بیاعتنایی به ظرفیتهای داخلی و نگاه به منابع بیرونی که یا هدف آن جلب اعتماد آمریکا سر میز مذاکره است که از سپاه و بسیج در هراس بوده و فاصله گرفتن از این نهادها را از الزامات پیشبرد چنین مذاکرهای تلقی نموده یا باوری به اقتصاد مقاومتی و حل مسائل کشور با منابع و ظرفیتهای داخلی وجود ندارد.
- احساس دین به جریانات سیاسی وابسته یا انحرافی که بسیج را مانع قدرت متصل به رانت و ویژه خواری خود یافته و امروز نظام اسلامی را برای محدود سازی چنین نهاد ارزشی تحت فشار قرار میدهند. البته این جریانات که علاوه بر انحراف و وابستگی سیاسی، وجه اشتراک اقتصادی آنان با بیگانگان بر حفظ تجارت خارجی و دلالی و کسب پورسانتهای گزاف نیز شناخته شده، هرگونه روحیهی انقلابی و عزت طلب را مغایر تداوم وابستگی تلقی کرده و محدودسازی نیروهای انقلابی را برای تضمین منافع خود حتی به قیمت پذیرش خواستههای بیگانگان ترجیح میدهند. همین جریانات، خط متهمسازی بسیج را به قصد محدودسازی آن در پادگانها و تبدیل به نیرویی خنثی و محافظه کار دنبال میکند.
این رویکرد معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به توانائیهای بسیج و بی توجهی به روحیه جهادی و انقلابی گری مشکلات مربوط به حوزه ی اقتصاد دانش بنیان در این معاونت را اعم از عدم اولویت بندی سرمایه گذاریها در حوزه ی اقتصاد دانش بنیان، فقدان جهت دهی خروجی تحقیقات دانشگاهی با اهداف اقتصاد دانش بنیان، فاصله بین سیاستهای علمی کشور با سیاستهای فناوری و نوآوری، ضعف در حوزه حکمرانی نوآوری و ناهماهنگ بودن بازیگران، ضعف در سیاستگذاری و حکمرانی مبتنی بر شواهد در حوزه فناوریهای نو و اقتصاد دانشبنیان، تعارض منافع در سطوح مختلف اقتصاد دانش بنیان، عدم موفقیت در جلب همکاری نهادها در حوزه اقتصاد دانش بنیان، عدم موفقیت در معرفی کالاهای تولیدی شرکتهای دانش بنیان، تقلیل معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به یک نهاد خدماتی و ناکارآمدی ساختار سازمانی ایجاد نموده است.
پیشنهادها
بر اساس نقدهای موجود بر عملکرد معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در عدم تحقق اقتصاد دانش بنیان به واسطه ی بی توجهی به روحیه جهادی و انقلابی گری نخبگان جوان کشور، پیشنهادات زیر جهت بهبود وضعیت حاصل قابل ارائه است:
- از معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری انتظار میرود با ترجیح منافع ملی و مصالح نظام و نگاه به گذشته و لحاظ آینده در بکارگیری ظرفیتها و توانمندیهای بسیج برای تحقق اقتصاد دانش بنیان، بیدرنگ و به دور از تردید اقدام و با اقتدا به امام و رهبری، اقتدار نظام و قدرت ملی را برای مهار رانتجویی و امتیازطلبی جریانات فرصتطلب انحرافی و وابسته بکار گیرد. بسیج مقتدر پشتوانه اقتدار ملی و البته موجب هراس و یأس بیگانگان است و بسیجیان نیز از آگاهی، شعور و بصیرت کافی و اخلاص لازم برای تشخیص موقعیت خویش و شرایط نظام برخوردار هستند که حدود و ثغور قانونی را مراعات و به الزامات مشارکت همراه با فدارکاری و ایثار برای امنیت پایدار پایبند باشند.
- هشت سال حضور در دفاع مقدس و سالها حضور در عرصهی سازندگی که سپاه در قالب قرارگاه سازندگی و بسیج در قالب بسیج سازندگی داشته، پشتوانهای از اعتماد فراهم آورده که مهر تایید امام و رهبری بر آن، جای هیچ گونه تردیدی بر سلامت، کارآمدی و افتخارآفرینی این نهادها باقی نمیگذارد. بیشک بسیج مقتدر پشتوانهای برای قدرت ملی به حساب میآید و در شرایط موجود هم چانهزنی با دشمن و هم مهار فرصتطلبی و سوء استفادهی جریانات رانت جو نیازمند قدرت ملی است مگر اینکه هنوز باور به اقتصاد دانش بنیان و حل مشکلات با نگاه به درون و استفاده از منابع و ظرفیتهای داخلی پدید نیامده و تضعیف بسیج به عنوان عامل جلبنظر بیگانگان برای فراهم کردن الزامات نگاه به خارج تلقی گردد.
- بسیج با محور قرار دادن مصالح نظام و منافع ملی و نگاه فراجناحی، نشان داده که آماده همکاری و حمایت از تمامی دولتها به عنوان قوهی مجریه و کارگزار اصلی در میدان اجرا و اقدام برای کارآمدی و پاسخگویی به نیازهای معیشتی جامعه بوده و برخلاف برخی جفاهای سیاسی، خود را وامدار هیچ جناح سیاسی ندانسته و هیچ سهمی از قدرت برای خود قائل نیست. اینک هم اعلام آمادگی کرده تا به نفع اقتدار ملی و عزت نظام و امنیت نقش خطیری را بر عهده گیرد. فرقی نمیکند این نقش اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و یا نظامی باشد. هر جا مصالح نظام و انقلاب اقتضاء کند میتواند عرصهای برای حضور جهادی نیروهای ارزشی ونخبه ی بسیج به حساب آید که اقداماتی همچون اولویت بندی سرمایه گذاریها در حوزه ی اقتصاد دانش بنیان (سرمایهگذاریهای دولتی در حوزه دانشبنیان اولویتگذاری گردد و در این فرآیند اولویتهای بالا در تحقق اقتصاد دانش بنیان با شرکتها و موسسات خصوصی تولید کننده نیازهای داخلی باشد تا این اقدام به تشویق شرکتهای غیر فعال و اقدام در زمینه ی افزایش تولید داخل با رویکرد روحیه جهادی و انقلابی گری منجر گردد.)؛ جهت دهی خروجی تحقیقات دانشگاهی با اهداف اقتصاد دانش بنیان (حمایت از ایدههای نوین جوانان نخبه در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی و تحقیقاتی با رویکرد نفوذ در بازار ۶۰۰ میلیون نفری در همسایگی ایران) ؛ تطبیق سیاستهای علمی کشور با سیاستهای فناوری و نوآوری (توجه به رویکرد حل مسائل ملی منتخب و توسعه بازارهای منطقهای و توجه بیشتر به سیاستهای طرف تقاضا مانند خرید دولتی، استانداردگذاری و حمایت از نوسازی در صنایع بخش خصوصی بر اساس ارتقاء روحیه جهادی و انقلابی گری در این بخشها)؛ تقویت حوزه حکمرانی نوآوری و هماهنگی بازیگران (ایجاد هماهنگی و ارتباط موثر بین بخشهای موثر در تحقق اقتصاد دانش بنیان و تلاش معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در ایجاد این هماهنگی)؛ تقویت سیاستگذاری و حکمرانی مبتنی بر شواهد در حوزه فناوریهای نو و اقتصاد دانشبنیان (کسب تحلیلهای مدون از نتایج سرمایهگذاریها و اقدامات سیاستی پیشین توسط معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و انتقال این تحلیلها به سیاستگذاران کلان اقتصادی کشور)؛ رفع تعارض منافع در سطوح مختلف اقتصاد دانش بنیان (گره زدن منابع دولتی و فعالیتهای تحقیقاتی نهادهای دولتی به فعالیتهای نوآورانه شرکتها براساس یک طراحی مناسب، بر اساس اولویتهای تعیینشده بر مبنای چالشهای ملی و فرصتهای بازار مشخص شده توسط معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری) ؛ جلب همکاری نهادها در حوزه اقتصاد دانش بنیان ( تلاش معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در جلب همکاری وزارتخانهها و نهادهای دولتی در راستای حمایت از شرکتهای دانش بنیان و بسترسازی برای ایجاد تقاضای محصولات دانش بنیان به ویژه در زمینه ی مجوزهای کسب و کار، نظام تعرفه ای تجاری و همکاری نهادهای مالی و بانکی)؛ معرفی کالاهای تولیدی شرکتهای دانش بنیان (حمایت معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری از فروش محصول شرکت دانش بنیان و رایزنی با خریداران داخلی و نیز تقویت بازاریابی محصولات شرکتهای دانش بنیان)؛ ارتقاء معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به یک نهاد سیاستگذار ( ارتقاء معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری از ارائه مجوز دانش بنیانی به شرکتها و ارائه خدمات محدود به آنها به یک نهاد سیاستگذار در سطح کلان و راهبردی) و کارآمد نمودن ساختار سازمانی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری (طراحی ساختار سازمانی معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری همگام با اهداف مهم این نهاد و تقویت منابع انسانی با به کارگیری نخبگان دارای ایده و روحیه جهادی و انقلابی گری) با تکیه بر توان داخلی و استفاده از قدرت مردمی بسیج نمونه ای از آن است.
نویسنده: دکتر محسن جهانشاهی، عضو هیأت علمی و استاد تمام دانشگاه
محقق و صاحبنظر در حوزه های فناوری و نوآوری