دیوار کوتاه پلتفرم‌ها

با پیگیری وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات و رئیس قوه قضائیه، اجرای حکم حبس اشکان میرآرمندهی، مدیرعامل پلتفرم «دیوار» موقتا متوقف شد. هرچند این حکم لغو شد اما صدور آن بسیار پرواکنش و هزینه‌آفرین بود. ریشه‌های این چالش چه بود و چه راه‌حل‌هایی می‌توان برای چالش‌هایی ازاین‌دست در نظر گرفت؟
تصویر دیوار کوتاه پلتفرم‌ها

به گزارش سایت خبری پرسون، با پیگیری وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات و رئیس قوه قضائیه، اجرای حکم حبس اشکان میرآرمندهی، مدیرعامل پلتفرم «دیوار» موقتا متوقف شد. هرچند این حکم لغو شد اما صدور آن بسیار پرواکنش و هزینه‌آفرین بود. ریشه‌های این چالش چه بود و چه راه‌حل‌هایی می‌توان برای چالش‌هایی ازاین‌دست در نظر گرفت؟

در پلتفرم‌هایی که کاربرمحور هستند و برای کاربران، بستری برای تولید و بارگذاری محتوا ایجاد می‌کنند، چالش قدیمی بر سر مسئولیت محتوا وجود دارد. کاربر یا پلتفرم؟ کدام‌یک باید برای محتوای بارگذاری شده پاسخگو باشند؟ این درست شبیه به سؤالی است که در مورد قانون مطبوعات مطرح بود. هرچند در مطبوعات که وسعت محتوایی غیرقابل قیاسی با شبکه‌های اجتماعی دارند، مسئولیت داشتن صاحب رسانه در محتوا منطقی‌تر است.

اما در شبکه‌های اجتماعی، گاهی تا صدها میلیون کاربر و صفحه دائما و بدون هیچ‌گونه محدودیت زمانی و احراز هویت، در حال تولید محتوا هستند. بااینکه با لحاظ این شرایط کنترل و به‌تبع مسئولیت پلتفرم بر محتوا، ظاهرا پایین‌تر می‌آید، اما نمی‌توان این مسئولیت را هیچ انگاشت؛ تاکنون هم در مواجهه با بزرگ‌ترین پلتفرم‌های جهانی آن‌هم در کشورهایی مثل ایالات‌متحده که بیشترین ادعای آزادی رادارند، رویکرد منفعلانه اتخاذ نشده و مسئولیت داشتن آن‌ها تأییدشده است.

فیسبوک و یوتیوب به‌عنوان دو پلتفرم که بالای دو میلیارد کاربر دارند، بارها توسط تنظیم‌گران مختلف چه در داخل ایالات‌متحده و چه در سراسر جهان، بابت تخلف در عدم نظارت کافی بر محتوا، تذکر گرفته، جریمه‌شده و حتی به فیلترینگ و محدودیت تهدید شده‌اند. بااین‌وجود چالش مسئولیت محتوا، هرگز به‌طور کامل حل‌نشده است.

پلتفرم «دیوار» نخستین و پرکاربرترین پلتفرم خریدوفروش اجناس توسط مردم به یکدیگر، اخیرا با مشکلی مربوط به این چالش مواجه شده است. «دیوار» با توجه به اینکه محلی برای خریدوفروش بین مردم است، یک پلتفرم کاربرمحور به‌حساب می‌آید. علی‌القاعده نباید در آن محتوایی تولید شود، تصویر اجناس و کالاها بارگذاری می‌شوند و به همراه قیمت، در معرض دید قرار می‌گیرند.اما با توجه به وسعت بالای مخاطبان این پلتفرم، گویا به‌عنوان یک شبکه اجتماعی نیز از آن استفاده‌شده است! کالاهایی همچون کفش پاشنه‌بلند جلوباز زنانه که وجه نمادین دارند و به منظوری غیر از فروش بارگذاری شده است، درواقع حکم محتوا و پیام رادارند. در این هفته خبر حکم سه ماه و یک روز حبس قطعی توسط دادگاه تجدیدنظر برای مدیرعامل این پلتفرم آقای اشکان میرآرمندهی خبرساز و شوک‌آفرین شد. حکمی که به گزارش پلتفرم دیوار، عنوان اتهامی آن «فراهم آوردن موجبات فساد و فحشا از طریق جذب زنان تن‌فروش» است.

درست یک سال پیش در آبان‌ماه بود که خبری مشابه در مورد محمدجواد شکوری مقدم، مدیرعامل هلدینگ صباایده که پلتفرم آپارات زیرمجموعه آن است، محیط استارتاپی کشور را در شوک فروبرده بود. کانالی به نام «ژلوفن تی‌وی» کلیپی بارگذاری کرده بود که در آن از کودکان در مورد نحوه تولدشان سؤال می‌شد. کلیپی که البته توسط آپارات به دلیل شکایت‌های مردمی حذف‌شده بود. یک سال پس از انتشار این ویدئو، شکوری مقدم به ۱۰سال حبس محکوم شد؛ آن‌هم توسط دادگاه انقلاب. به گزارش نشریه پیوست «حکم در نظر گرفته‌شده دادگاه انقلاب برای محمدجواد شکوری مقدم، به‌عنوان مدیرعامل آپارات با استناد به ماده ۶۳۹ و ۷۴۲ قانون مجازات اسلامی بوده است. اما این مواد قانونی در چه مواردی برای محکوم کردن فرد یا افرادی مورداستفاده قرار می‌گیرند. در ماده ۶۳۹ قانون مجازات اسلامی اعلام‌شده که افرادی به حبس از یک ‌تا ۱۰ سال محکوم می‌شوند که به مرکز فساد یا فحشا دایر یا ارائه کنند یا موجبات آن را فراهم کنند.

از سوی دیگر در این ماده تأکید شده که علاوه بر مجازات مقرر، محل مربوطه به‌طور موقت با نظر دادگاه بسته خواهد شد. همچنین در ماده ۷۴۲ قانون مجازات اسلامی هم آمده است که هرکس به‌وسیله سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی یا حامل‌های داده محتویات مستهجن را منتشر، توزیع یا معامله کند یا به‌قصد تجارت یا افساد تولید یا ذخیره یا نگهداری کند، به حبس از نودویک روز تا دو سال یا جزای نقدی در انتظار اوست.»بیشترین انتقادات واردشده به هردوی این احکام، ناامن شدن فضای استارتاپی برای کارآفرینان و صاحبان ایده به‌موجب این احکام بود. به‌طوری‌که بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی و شرکت‌های فناوری دیگر به این محکومیت واکنش نشان دادند.

به نظر می‌رسد برخورد سخت قضائی با صاحبان پلتفرم‌های کاربرمحور آن‌هم با هر تخلف کوچک و بزرگی، به‌درستی فضا را برای سرمایه‌گذاری و تولید پلتفرم غیرقابل‌اعتماد می‌کند. این در حالی است که ما برای ایجاد ساختار شبکه ملی اطلاعات، به پلتفرم‌های توانمند بومی نیاز داریم و اساسا این پلتفرم‌ها که حاصل ذهن و دست جوانان نخبه و تحصیلکرده کشور هستند، نقش مهمی در شبکه ملی اطلاعات ایفا می‌کنند. این را زمانی می‌توان بهتر فهمید، که شاهد حملات عناصر معاند نظام و ایران به این پلتفرم‌ها می‌شویم.

صاحبان پلتفرم‌های بومی موفق همچون آپارات و فیلیمو، دیوار، دیجی‌کالا، اسنپ و دیگر شرکت‌ها، همواره به مساعدت در تشکیل سپهر اینترنت ملی ایران توسط بیگانگان یا بیگانه‌پرستان، متهم بوده و هستند. برخورد با شرکت ابرآروان در ماجرای حمله به زیرساخت‌های این شرکت، به‌خوبی نشانگر این حقد و کینه بود. کینه از جوانانی که الزاما قرابت کامل فکری با نظام ندارند اما جوانان همین مملکت‌اند. اینجا درس‌خوانده‌اند و چون استعداد و توانایی دارند، در همین خاک برای خود آینده‌ درخشان می‌بینند.

پس پرواضح است که باید هوای این قشر را داشت. از طرفی دستکم تا زمانی که کاربران پلتفرم‌های کاربرمحور احراز هویت نمی‌شوند، دیواری کوتاه‌تر از خود این شرکت‌ها نمی‌توان پیدا کرد. حتی با تحقق احراز هویت کاربران فضای مجازی (در صورت امکان تحقق) بازهم از پلتفرم سلب مسئولیت نمی‌شود و همان‌طور که در ابتدای متن گفتیم در مقیاس جهانی هم از پلتفرم‌های بسیار پرجمعیت سلب مسئولیت نشده است. هفته‌ای نمی‌شود که پلتفرمی به دلیل تخلف مورد مؤاخذه قرار نگیرد.

دعوای جو بایدن با فیسبوک بر سر انتشار محتوای ضدواکسن در این شبکه اجتماعی خبرساز شد و همین دو سال پیش نیز گوگل ١٧٠ میلیون دلار توسط FTC به علت نقض «قانون حمایت از کودکان در فضای مجازی» (COPPA) جریمه شد که علت آن ارائه‌ محتوای تبلیغاتی با هدف‌گذاری کودکان در پلتفرم یوتیوب بود. حتی در مطبوعات هم سردبیر هنوز سهمی از مسئولیت محتوا را داراست. به نظر می‌رسد در این حوزه، با خلأ قانونی مواجهیم. چون قوانین با اقتضائات خاص شبکه‌های اجتماعی به‌خوبی چفت نشده‌اند، احکام هم مناسب نیستند.

اخطار، جریمه‌های مالی یا حتی مسدودسازی موقت سامانه‌های مربوط به پلتفرم اینترنتی، می‌تواند جایگزین‌های بهتری برای تنظیم‌گری پلتفرم‌ها باشد نسبت به دستگیری و حبس صاحب پلتفرم! در مورد پلتفرمی مثل دیوار، نمی‌توان اتهام بی‌توجهی کامل به آگهی‌ها را وارد دانست. به ادعای این پلتفرم در سال ۹۹ بیست درصد آگهی‌ها حذف‌شده‌اند. دیوار در بیانیه‌ای که برای محکومیت مدیرعامل خود صادر کرده، ادعا می‌کند توان بررسی انگیزه ۴۴ میلیون کاربر این پلتفرم را ندارد و به همین دلیل بین مسئولیت پلتفرم و کاربر تمایز حقوقی قائل شد. این ادعا و درخواست موردقبول نیست. کسی هم نیت‌سنجی این تعداد کاربر را از پلتفرم درخواست نکرده است. بلکه لازم است نظارت بر پلتفرم، با درنظرگرفتن اقتضائات همراه باشد و نه صرفا قوانین قدیمی و ناقص.

منبع: رسالت

373273