به گزارش سایت خبری پرسون، نبیاله عشقیثانی فعال اجتماعی نوشت: وقتی به مهاجرت در داخل کشور نگاه میکنیم، دلایل مهاجرت از مناطق کمتر توسعهیافته کشور به مناطق برخوردار را نبودن شرایط اشتغال، تحصیل، بهداشت و درمان و کمبود امکانات رفاهی در مناطق محروم دانسته و این مهاجرتها را طبیعی میدانند وکسی را سرزنش نمیکنند بلکه دولتها را بهخاطر بیتوجهی به توسعه متوازن کشوروعدم تامین امکانات ضروری درمناطق محروم مورد بازخواست قرار میدهند، اگرچه بهخاطر این مهاجرتها روستاها و شهرهای کوچک از جمعیت جوان تحصیلکرده خالی شده و شهرهای بزرگ تبدیل به ابرشهر میشوند که خود چالشهای بزرگی را به همراه دارد.
در سالهای اخیر مهاجرتهای داخلی تبدیل به مهاجرت به کشورهای پیشرفته شده است، نگرانی اصلی دراین است که نخبگان و تحصیلکردگان دانشگاهی در صف اول مهاجران به دیگر کشورها هستند بهطوری که گفته میشود پنجاه و شش درصد دارندگان مدالهای المپیک که تعدادشان بسیار محدود است و هفتادوهشت درصد رتبههای بالای کنکورکه برای تحصیلشان میلیونها تومان هزینه شده است، از کشور خارج شدهاند. اینها جوانانی هستند که کشور به وجودشان بسیار نیازدارد ولی این متخصصان را ما به رایگان برای کشورهای دیگر تربیت کردهایم.
ارزشهای نخبگان وتحصیلکردگان تا بدان حد است که کشورهای پیشرفته برای جذب آنان برنامهریزی میکنند و پیشنهادات بسیار جالبی به آنها میدهند، درحقیقت آنها را شکار میکنند. البته تعدادی از این مهاجران به خارج از کشور از کسانی هستند که برای کسب دانش وتحصیل در دانشگاه به خارج رفتهاند و جذب امکانات فراوان و شرایط بهتر زندگی و امکان رشد در دیگر کشورها شدهاند.
مساله مهاجرت نخبگان و تحصیلکردگان آنقدراهمیت دارد که نیازمند بررسی آن بهعنوان یک مساله وچالش ملی است. وقتی در کشور برای تحصیلکردگان امکان اشتغال وجود ندارد به طوری که به ناچار تعداد زیادی از آنان به پذیرش مشاغل بسیار سطح پایین و به دور ازتخصص و دانششان و با درآمد محدود وادار میشوند چه انتظاری برای عدم مهاجرت آنان داریم؟ وقتی رسانههای کشور خبر میدهند که افرادی بدون داشتن تخصص کافی و توان علمی لازم از طریق وابستگی فامیلی و خویشاوندی با برخی از مسئولان به سمتهای بالایی منصوب شدهاند، فلان مقام اداری دیگر مرتکب اختلاس شده یا رشوه گرفته است، برای راهاندازی هرنوع کسب و کاری صدها شرط گذاشتهاند، حقوق کارمندان و هزینههای زندگی با نرخ تورم و افزایش قیمتها هیچ نسبتی ندارد همه اینها باعث میشود، امید به آینده و رسیدن به موفقیت به حداقل خود کاهش یابد، درچنین شرایطی کافی است پیشنهادی برای داشتن کار و شغل از طریق دنیای مجازی توجه فارغالتحصیلی را جلب کند تا چرخه ورود به مهاجرت فعال شود.
اینکه با ایجاد محدودیت و گذاشتن شرایط برای خروج از کشور و حتی تعیین مالیات برای مهاجرت که اخیرا در روزنامه دولت منعکس شده بتوان جلوی مهاجرت نخبگان و تحصیلکردگان را گرفت جای سوال است. اکنون وظیفه دولت است که به مهاجرت نخبگان و تحصیلکردگان و پیآمدهای آن به عنوان موضوعی استراتژیک نگاه کند و با ارائه برنامه پنج، ده و بیستساله برای توسعه متوازن و رشد واقعی کشورگامی اساسی بردارد و امید به آیندهای مناسب برای جوانان ترسیم کند و به شکل قاطعی جلوی سوء استفادهکنندگان از قدرت را بگیرد. شاید پدیده مهاجرت اصلاح و حتی برعکس شود.
توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.
منبع: آرمان ملی