به گزارش سایت خبری پرسون، طبق آماری که دیروز وزارت بهداشت منتشر کرد، در فاصله 22 بهمن 1399 تا 24 آبان 1400، در مجموع، 99 میلیون و 42 هزار دوز (99042000) واکسن کووید 19 در کشور تزریق شده و مجموع دریافتکنندگان نوبت اول واکسن در کشور، 55 میلیون و 860 هزار و 65 نفر (55860065) و مجموع دریافتکنندگان نوبت دوم، 42 میلیون و 619 هزار و 788 نفر (42619788) است و 562 هزار و 756 نفر هم، سومین دوز واکسن را تزریق کردهاند در حالی که به دنبال واردات 147 میلیون و 172 هزار و 708 دوز واکسن کرونا طی 9 ماه گذشته (با احتساب ترخیص سه محموله 500 هزار دوزی واکسن وارداتی در شبانهروزی که پشت سر گذاشتیم) حالا حدود 48 میلیون دوز واکسن مازاد در انبارها ذخیره شده و البته طبق اعلام وزیر بهداشت، قرار است که واردات واکسن هم، تا سقف 180 میلیون دوز ادامه یابد.
سوال این است که با وجود جمعیت 35 درصدی مخالف تزریق واکسن که ظاهرا با فعالیتهای خودجوش و تبلیغ و توجیه در شبکههای اجتماعی، در حال جذب هواداران بیشتر هم هستند، تکلیف این حجم بالا از واکسنهای انبار شده و حجمهای بالاتری در روزهای آینده که همگی هم از همان برداشت یک میلیارد دلاری از صندوق توسعه ملی و با اطلاع کامل تمام مسوولان کشور خریداری شده، چه خواهد شد ؟
تحدید و مشوق و تهدید؛ همه بیفایده است
بررسیها از آمار واکسیناسیون طی هفته اخیر و دو هفته پیش از آن و مقایسه با بازه زمانی اسفند 1399 تا تیر ماه سال جاری، نشان میدهد که میانگین تزریق روزانه واکسن کووید 19 طی هفتههای اخیر، با در نظر گرفتن تفاوت بسیار معنادار حجم واکسنهای وارداتی و موجود و قابل انتخاب، فاصله زیادی با آمار تزریق در 4 ماه ابتدای سال جاری ندارد. در ماه پایانی فعالیت دولت دوازدهم، در یک بررسی مقایسهای از وضعیت واردات واکسن با حجم واکسیناسیون روزانه، به این نتیجه رسید که به دنبال واردات ۹ میلیون و ۸۴۷ هزار و ۸۰۰ دوز واکسن کووید 19 در فاصله 15 بهمن 1399 تا 20 تیر ماه 1400 و طی 152 روز بعد از آغاز واکسیناسیون (22 بهمن 1399) بهطور میانگین، روزانه ۴۴ هزار و ۲۰۰ دوز واکسن کووید ۱۹ تزریق شده است.
بنا به اعلام معاون فنی گمرک ایران، تا پایان روز 24 آبان 1400، در مجموع 147 میلیون و 172 هزار و 708 دوز واکسن کووید 19 در گمرک بینالمللی امام خمینی ترخیص و به وزارت بهداشت تحویل داده شده که بررسیها از آمار تفکیکی هم نشان داد که حدود 87 درصد واکسنهای وارداتی (بیش از 128 میلیون دوز) از هفته پایانی مرداد (آغاز فعالیت دولت سیزدهم) تا هفته پایانی آبان و طی 3 ماه گذشته به کشور رسیده است. انتظار معقول از برابری حجم بالای واردات و رفع نگرانیها بابت موجودی ناکافی واکسن این است که حالا موج روانی از واکسن نزدهها، عازم بیش از 500 مرکز خودرویی و شبانه روزی باشند.
اما پیام آمارها، خلاف این انتظار است؛ طبق بررسیها، طی هفته منتهی به 24 آبان سال جاری (18 تا 24 آبان) در مجموع 729 هزار و 600 دوز (729600 دوز) واکسن نوبت اول کووید 19 تزریق شده و در حالی که تزریق نوبت اول را باید به منزله ورود فرد به چرخه واکسیناسیون محسوب کرد، میانگین تزریق واکسن در این بازه 7 روزه، 104 هزار و 228 دوز (104228 دوز) است که با در نظر گرفتن حجم واردات واکسن طی 4 ماه گذشته، این رقم چندان امیدوارکننده نیست و با احتساب واردات چند میلیون دوز واکسن در سه ماه اخیر، میزان مراجعات جدید برای تزریق واکسن، تناسبی با این حجم واردات ندارد.
نتایج بررسیهانشان میدهد که طی روزهای 18 ،22،21،19، و23آبان، به ترتیب روزانه 276626 دوز، 79183 دوز، 26791 دوز، 65 هزار دوز، 155 هزار دوز و در نهایت، روز 24 آبان، 127 هزار دوز واکسن برای نوبت اولیها تزریق شده که تایید دیگری بر کاهش استقبال عمومی از واکسینه شدن است. در هفتههای پیش از این هم میزان مراجعات چندان قابل توجه نبوده چنانکه در بازه 13 روزه 5 تا 17 آبان سال جاری، در مجموع 3 میلیون و 673 هزار و 237 دوز واکسن کووید 19 برای نوبت اولیها تزریق شده که میانگین تزریق روزانه در این 13 روز، 282 هزار و 556 دوز بوده و بنابراین، آمار واکسیناسیون نوبت اولیها در هفته اخیر، باز هم نسبت به 13 روز پیش از آن، کاهش قابل توجهی دارد.
اینکه چرا نظام سلامت در تشویق و جذب شهروندان به مصون شدن در مقابل پیچیدهترین ویروس قرن موفق نبوده و اگر استقبال از واکسینه شدن را، پاسخ به درخواست دولتها درباره مشارکت اجتماعی تلقی کنیم، حتی تغییر دولت و تغییرات متفاوت در صورت و مخرج معادله قدرت، تاثیر دراز مدتی در تغییر نگرش شهروندان نداشت، میتواند ناشی از همان دلیلی باشد که بارها توسط جامعهشناسان و متخصصان علوم اجتماعی هشدار داده شد؛ کاهش سرمایه اجتماعی.
البته واکسنگریزی، پدیده مختص ایران نیست و امروز، گزارشهای متعددی از رویکرد قهری دولتها؛ حتی در اتحادیه اروپا در مقابل واکسن گریزان منتشر شده است. اما کارشناسان علوم اجتماعی ظرف 3 سال گذشته بارها به دولتمردان هشدار دادند که کاهش سرمایه اجتماعی به دلیل عملکرد دولتها، اگرچه که به نتایج بطئی در گذر زمان ختم میشود اما شهروندانی که مقاومت منفی در مقابل خواستههای مدنی دولتها را انتخاب میکنند، معمولا قید هر ضرر و زیانی را میزنند؛ ولو این ضرر، آسیب جسمی مهلکی همچون ابتلا به کووید 19 و حتی مرگ به دلیل امتناع از واکسیناسیون باشد. کافی است به خاطر بیاوریم که در نیمه اول امسال، مسوولان حوزه سلامت، در گوشه و کنار کدام استانهای محروم و توسعه نیافته در شرق و جنوب شرق و شمال غرب و غرب کشور، واکسن گریزهایی پیدا کردند که به دلیل سنگینی حجم ناامیدی از رسیدن به روزهای بهتر، هر آتیه و آیندهای برایشان بیاهمیت شده بود.
شفاف نبودن عملکرد دولتها، پنهان کردن واقعیتهای مرتبط با شیوع بیماری و به خصوص؛ پنهان کاری در انتشار آمار واقعی که چند بار هم توسط متخصصان و دستاندرکاران حوزه سلامت مورد هشدار قرار گرفت، مشکلات معیشتی رو به گسترش برای تمام اقشار جامعه، تلقی شهروندان از بیاهمیت بودن توسعه خط فقر مطلق در نگاه دولتها و از دست دادن آخرین ذرات سرمایههای نقدی و ریالی و غیر نقدی به دلیل سوءمدیریتهای اقتصادی و سیاسی، توسعه تبعیض به جای توسعه برابری، سادهترین و بدیهیترین دلایل برای آسیبشناسی امتناع 35درصد جمعیت مختار و قائل به انتخاب از واکسیناسیون است. سالها قبل، وقتی نرخ دلار اینطور نجومی نبود و قیمت نان و بنزین، قیمت زندگی و شاد بودن، چندان گران نبود، مسوولان شورای اجتماعی کشور از نتایج تحقیقاتی درباره کاهش بیش از 60 درصدی سرمایه اجتماعی خبر داند.
حالا، گرانیهایی که هیچ مهاری ندارد و تورم افسارگسیخته و رونق گرفتن بازار دلالانی که تمام ابعاد زندگی مردم را لابهلای انگشتان خود به بازی گرفتهاند، آخرین روزنههای امید برای بهبود شرایط اشتغال و معیشت 3 دهک فرودست جامعه را هم مسدود کرده است. در حالی که هر دهک اقتصادی، بهطور میانگین حدود 15 میلیون نفر از جمعیت کشور را شامل میشود، در حال حاضر سه دهک اقتصادی با جمعیت حدود 45 میلیون نفر، در آن حد دچار مشکلات معیشتی هستند که مستحق دریافت یارانه معیشتی شناخته شدهاند و بنا به اعلام رسمی، در حال حاضر حدود 60 میلیون نفر از جمعیت کشور، یارانه معیشتی ماهانه دریافت میکنند.
این جمعیت، کسانی نیستند جز بازنشستگان، مستمریبگیران، کارگران و زحمتکشان در مشاغل غیررسمی و ناپایدار همچون دستفروشان، رانندگان تاکسی و اتوبوس، مددجویان تحت پوشش نهادهای حمایتی. این جمعیت، آب رفتن سفرههای خود و ناتوانی از برابر کردن دخل و خرج را، همچون گذر عمر، شاهدند در حالی که قوه مدیریت بر درآمد و مخارجشان هم نسبت به 6 ماه قبل، یک سال قبل و حتی 5 سال قبل، به زوال جدی دچار شده است. واکسنگریزها، آدمهای مریخی و عجیب و غریب نیستند.
تعداد زیادی از واکسنگریزها را باید بین همین جمعیت سراغ گرفت؛ جمعیتی که از تناقضها و وارونگیهای دولتها با واقعیتهای غیر قابل انکار زندگی و احوال شخصی و خانوادگیشان خسته شدهاند چون شعارها؛ حتی آن شعارهایی که به دخل و خرج مردم بستگی دارد هم دیگر بوی خوشی نمیدهد. اگر آن درصد اندک همیشه مشکوک به کارایی علم را از این جمعیت 35 درصدی واکسنگریز، خط بزنیم، خیل عظیمی باقی خواهند ماند که اگر سر به پستوهای زندگیشان بکشیم، میتوانیم واژه «اسفبار» را با مشاهده هر تصویر از آنگونهای که سپری میکنند، تعریف و تفسیر کنیم.
منبع: اعتماد