به گزارش سایت خبری پرسون، دو روز گذشته، اولین نشست خبری امیرحسین قاضیزاده هاشمی به عنوان معاون رئیسجمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران برگزار شد. این رویداد بهانهای شد تا علت انتخاب وی به این سمت را مرور کنیم.
امیرحسین قاضی زادههاشمی، پزشک متخصص جراح، نائب رئیس سابق مجلس است. وی که سابقه 4 دوره نمایندگی مردم مشهد را در کارنامه دارد؛ در انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 وارد جریان رقابتها شد.
قاضیزاده هاشمی در میان سایر نامزدهای انتخابات که به بحث و جدل با یکدیگر میپرداختند؛ در مناظرهها متفاوت و با آرامش و منطق عمل کرد و همین موضوع سبب جلب نظر برخی از مردم و رأی به وی شد.
مانند زاکانی کاندیدای پوششی نبود و تا آخر در جریان رقابتها حضور داشت و حال عضویت وی در دولت محل شک و تردید است. شاید بتوان گفت زاکانی به نوعی پاداش خدمت به رئیسی را گرفت و شهردار تهران شد. اما قاضیزاده که به نفع وی انصراف نداده بود؛ چرا معاون رئیس جمهور و رئیس بنیاد شهید شد؟ آیا قول و قرارهایی در پشت صحنه برای حضور صرفا نمایشی قاضیزاده در انتخابات ریاست جمهوری برای به اصطلاح بازار گرمی مطرح بوده است؟
موضوع بعدی نیز وجود دارد که باعث انتقاد به قاضیزاده هاشمی است. آیا جایگاه نمایندگی که وی حتی مدتی نائب رئیس نیز بوده، کماهمیت تر از مقام اجرایی در یک سازمان است؟ یک نماینده مجلس با انجام مهمترین وظیفه خود که قانونگذاری است؛ بر سرنوشت تمام شهروندان یک کشور در حال حاضر و نسلهای بعد تأثیر میگذارد و به نظر نویسنده ارزش و جایگاهی به مراتب بالاتر از مدیر یک سازمان دارد. بگذریم از بیاحترامی به قانون و ضربه به اعتماد مردم در حوزه انتخابیه که با ترک مجلس توسط نمایندگان رخ میدهد.
چرا یک پزشک متخصص پس از سالها تحصیل و صرف بیتالمال برای وی باید به نمایندگی مجلس ترغیب شود؟ چرا بعد از بیش از یک دهه نمایندگی باید به دنبال جایگاه متفاوتی باشد؟ کجای این سیستم مشکل دارد که شهروندان متعهدی را تربیت نمیکند.
هر چند از قاضیزاده هاشمی به عنوان نماینده مردم مشهد در مجلس و عضو کمیسیون اجتماعی به واسطه فعالیتهای وی، تصویر مثبتی در ذهن داشتم؛ اما اکنون این ارزیابی مخدوش شده است.