به گزارش سایت خبری پرسون، سیدحسن موسویچلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران نوشت: تقریبا بیش از یک دهه است که در ایران هم این روز به نوعی مورد توجه قرار گرفته و همایشهای سالانهای برگزار میشد. در نتیجه این همایشها و مراودات بین صاحبنظران این حوزه، جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی هم با مجوز وزارت بهداشت تاسیس شد که بنده یکی از اعضای هیات موسس این جمعیت بودم. بعد از آن، این جمعیت با همکاری سازمانهای مختلف تلاش کرد که تا امروز برنامههای مختلفی داشته باشد تا اهمیت حوزه سلامت روانی اجتماعی فاکتورهای لازم را ارائه کند.
شعار سال این روز حول محور ساختن امید در عمل هست. موضوعی که مورد توجه جامعه جهانی قرار گرفته. ما اگر نیمنگاهی به وضعیت خودکشی در جهان داشته باشیم، آمارها نشان میدهد که سالانه بیش از 703 هزار نفر در دنیا طبق آمار سال 2019 به واسطه خودکشی فوت کردهاند. تقریبا بیش از 3/1 مرگ در ازای هر صدهزار نفر که آمار قابل توجهی است.
نکته دیگری که میتواند یک هشدار باشد اینکه بیش از سه چهارم خودکشیها در سال 2019 در کشورهای با درآمد کم یا درآمد متوسط صورت گرفته. اگر تحلیلی از وضعیت اقتصادی کشور خودمان را هم داشته باشیم، طبیعتا ما هم در همین مناطق قرار میگیریم. گرچه آمارهای رسمی سازمان پزشکی قانونی نرخ خودکشی به ازای هر صدهزار نفر در ایران را 2/6 (شش و دو دهم) اعلام میکند که برخی جهانی آن را 12، 14 و 16 میگویند ولی آنچه مهم است اینکه براساس آمار رسمی نرخ خودکشی در کشور ما، کمتر از میانگین جهانی است.
البته اینکه چقدر نظام ثبت دقیقی از آمار خودکشیها را داریم، خودش میتواند یک مقداری فاصله بین آمارهای واقعی و آمارهای رسمی را بیشتر کند اما از سازمان پزشکی قانونی باید سپاسگزاری کنیم که هر سال گزارش عملکرد خودش را در حوزههای مختلف از جمله مرگهای مشکوک به خودکشی به موقع ارائه میکند. نکته دیگری که باز ما را نگران میکند توجه به آمارهای 94 شیوعشناسی اختلالات روانی در کشور و وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی است که میگوید تقریبا به ازای هر چهار نفر یک نفر یک اختلال روانی دارد؛ یعنی بین 23 تا 25 درصد. البته در تهران این آمار 4/30 (30 و چهار دهم) درصد یعنی میانگین ابتلای افراد به اختلالات روانی در کلانشهر تهران بیشتر از میانگین کشور هم بود.
چرا این موضوع ما را نگران میکند؟ ما را نگران میکند چون آمارهای جهانی هم نشان داده که افرادی که از افسردگیها و اختلالات روانی رنج میبرند، 20 برابر بیشتر از افرادی که افسرده نیستند، در معرض خودکشی هستند که میتواند این نگرانی را ایجاد کند که همینطوری هم وضعیت سلامت روان ما خوب نبود و حالا در این شرایط کرونا، اتفاقاتی که در کرونا افتاد و بحرانهای مختلفی مثل سیل، زلزله و... را تجربه کردیم، مشکلات اقتصادی که مردم دارند و با آن سر میکنند، کاهش اطمینان، کاهش امید، کاهش سرمایه اجتماعی در جامعه، همه اینها میتواند عواملی باشند که ما را نسبت به آینده نگران کند.
به همین دلیل ضرورت دارد که برای پیشگری از خودکشی، دولت برای ارتقای سواد سلامت روانی و سواد اجتماعی، تمهیدات لازم را هم در بودجه سالانه و هم در سیاستگذاریهای کلانی که انجام میدهد، اتخاذ و این موضوع را ببیند. ضمن اینکه مردم هم در سبد خانوار خودشان باید جایی را برای خودشان در حوزه سلامت روانی اجتماعی تعریف بکنند اما در کنار اینها تسهیل دسترسی مردم به خدماتی که میتواند در پیشگیری و در مواقعی که افراد در معرض هستند به آنها کمک کند و از آنها بهره بگیرند، موضوع مهم و کلیدی است و به همین دلیل دولت باید هم برای خدمات حوزه سلامت روانی اجتماعی یارانه بپردازد و هم در نظام بیمهای خدمات مددکاری اجتماعی، روانشناسی ومشاوره را تحت پوشش آن حمایتهای بیمهای قرار دهد که اگر این اتفاق بیفتد، رغبت مردم برای استفاده از این نوع خدمات بیشتر خواهد شد و این موضوعی است که به نظر یک مطالبه جدی است و چندین دهه نسبت به آن غفلت شده است.
توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.
منبع: آرمان ملی