به گزارش سایت خبری پرسون، نسل جوان جامعه ایران، متشکل از طیفهای مختلف است که مانند سایر قشرهای کشور، در میان آنها، جوانانی با عقاید، باورها و سلیقهها و شکل و شمایل متفاوت میتوان دید، اما چگونه است که در اغلب آثار سینمایی و تلویزیونی، عمدتاً با طیفی از این نسل روبهرو هستیم که عاصی، نادان، منحرف، خطاکار، بدون تعلقات فکری و باوری و شبیه جوانان غربی با ظاهر و تیپ و قیافه آنها هستند و نوع گفتار و رفتار و برخوردهای آنها با یکدیگر، خانوادهها و جامعه از جنس و رنگ و بوی فرهنگ ایرانی- اسلامی جامعه ما نیست، حتی آثار جوانانه و عاشقانه در سینما و سیما هم شباهتی به آثار واقعگرا و عاشقانههای سلامت ندارند و اکثر عشقها بیابانی و خیابانی هستند.
این تفاوتها از کجا میآید و چرا فیلمسازان و مجموعهسازان مدعی واقعگرایی ما، تمام هم خود را معطوف توجه و به تصویر کشیدن طیف به اصطلاح «بد» نسل جوان کردهاند و از نمایش طیف «جوان» با ایمان و سالم و خوشفکر پرهیز میکنند. آیا هدف، تبلیغ و ترویج فرهنگ بیگانه و نفی و تخریب فرهنگ خودی است یا تنها با یک چشم به واقعیتهای جامعه نگاه میکنند. اگر قرار است به راستی درباره نسل جوان، آثار هنری ساخته شود، باید خوب و بد و خاکستری درکنار یکدیگر به تصویر درآیند. در غیر این صورت، فیلمها و سریالهای تولید شده، نه فقط ربطی به جامعه ما نخواهند داشت که از نظر هنری هم ناقص و به لحاظ محتوا و مضمون هم ناکاملند.
مسئله این است که چرا در سریالها و فیلمها، از جوانان خوب و سالم وفادار و با ایمان که در زمینههای علمی، ورزشی، هنری و اجتماعی، کارآفرینی و خلاقیت و دفاع از وطن موفقند، تصاویری ارائه نمیشود، ولی به وفور جوانان خلافکار، سارق، معتاد و منحرف در تولیدات سیما و سینما میبینیم.
آیا این جریان حاصل کمکاری فرهنگی مدیران و مسئولان فرهنگی کشوراست یا جریانهای انحرافی با نفوذ در فرهنگ جامعه درصدد تخریب فرهنگ ایرانی- اسلامی و ترویج فرهنگ بیگانهاند و قرار است از این طریق جوانان ایران را مسخ کنند و با غلو و دروغپردازی و سیاهنمایی، یکجانبهنگری و تهاجم فرهنگی به کشور آسیب رسانند. به همین دلایل، ضرورت بازنگری در افکار، مدیریتها و تولیدات هنری، میتواند حرف روز جامعه فرهنگ و هنر باشد و باید با سرمایهگذاری مادی و معنوی و حمایت از نسل جوان، نیکها و خوبها را به تصویر کشید و درکشور و فرهنگ جامعه، امیدآفرین و فرهنگسازی نمود.