به گزارش سایت خبری پرسون، به مناسبت فرارسیدن ماه محرم گفتوگویی با هوشنگ جاوید از پژوهشگران موسیقی نواحی پیرامون آسیبشناسی نوحهخوانی در روزگار امروز انجام شده است. در این گفتوگو به تاریخچه تغییر محتوای نوحهخوانی و بررسی وضعیت مرثیهسرایی در جامعه امروز و راهکارهای مقابله با آسیبهای آن و جبران عقبافتادگیها پرداخته شده است.
جاوید که صاحب آثار قلمی در حوزه موسیقی مذهبی و آیینی است در این گفتوگو به نکات جالبی درباره نوحهخوانی و مرثیهسرایی اشاره کرده است. کتابهای «مناقبخوانی (موسیقی قدسی، مذهبی و آیینی ایران)»، موسیقی رمضان در ایران، موسیقی آیینی قوم ترکمن: سیری بر جایگاه اهل بیت(ع)، آشنایی بر موسیقی مناطق و نواحی ایران از جمله آثار مکتوب این پژوهشگر موسیقی است.
از چه زمانی در ایران شاهد تغییر درون مایهگی در نوحهخوانی شدیم؟
از زمان قاجار ابتدا یغمای جندقی و سپس صباحی بیدگلی مرثیهخوانی و نوحهخوانی را به سمت محتوای عامیانه بردند و روحانیت معزز آن زمان نیز هیچ واکنش درخور توجهی به این رخداد نشان نداد. بعد از آن دوره به دوره، سطح مرثیه به سمت عامیانه و سبک نزول کرد. روحانیون نیز حرفی نزدند و مسئلهشان این بود که تنها ارادت در کارها دیده بشود و تقصیر اصلی را من از بیتفاوتی روحانیت میبینم در حالی که باید از همان موقع اعتراضاتی دیده میشد. چون آنها مطالعات ادبیشان در این حوزه نسبت به سایر افراد بالاتر است و آشنا هستند و باید این نوع ادبیات را بپرورانند و ارتقا بدهند که متأسفانه نکردند.
بعد از انقلاب اسلامی چه رویکردی در مقابل نوحهخوانی رخ داد؟
در این چند سال بعد از انقلاب هرکسی که اندک صدایی داشته با عنوان ارادت به اهل بیت(ع) به این حوزه ورود کرده و نوحه خوانده است. متأسفانه چون نظارت خوبی وجود ندارد؛ نوحهخوانی و مرثیهخوانی از نظر ملودی و متن دچار مشکلات فراوانی شده است. بیش از یک قرن است که این اتفاق رخ داده و این سیر نزولی را هیچ کس به آن شکلی که باید تذکر نداده است. اگر به ابتدای قرن حاضر نگاه کنیم تنها مرحوم امین به آن اعتراض میکند. در این چهل سال گذشته هم تنها رهبر معظم انقلاب اعتراضاتی را به این موضوع مطرح کردهاند. از این همه روحانیونی که ما داریم هیچ کس دیگری اعتراضی به این موضوع نداشته است. این سکوت خطرناک، این مسئله را آفریده و در حال حاضر هرچه گفته شود نیز بیفایده است. اینکه ارادتها باید وجود داشته باشد؛ درست، اما بعضی جاهای آن آسیبزاست و اشکال دارد. وقتیکه تنها ارادت مهم باشد و علم و دانش ادبی و هنری کم اهمیت، چنین وضعیتی رخ میدهد.
پیرامون شهرهایی که در مرثیه و نوحهخوانی شاخص هستند توضیح دهید.
یزد، کاشان و قم زمانی محل تولید نوحههای بسیار خوب بوده است. همینطور در آذربایجان نوحههای بسیار خوبی تولید شده که البته بیشتر مرثیه هستند و مخصوصاً شاعران ترک مرثیهسراهای خیلی خوبی بودند. مرثیهسراها در این قرن بدون اینکه فخر و فخامت موضوعیت را حفظ کنند؛ افتادند در دام نوحه و ادبیات سبک یا محاورهای و اصل حقیقت تحت لوای ارادت، صدمه دید. ارادت در جای خود محترم است اما ارادتی که همراه با کمسوادی و کماندیشی باشد آسیبزا و شکبرانگیز است. در عین حالی که ارادت باید باشد ولی هنگامیکه بیان آن به ادعا میرسد باید با احتیاط گام برداشت.
برای ترویج سبک اصیل و فاخر نوحه و مرثیهسرایی چه باید کرد؟
عیب کار این است که تمام خبرگزاریها و رسانهها تنها در ماه محرم و صفر به یاد این موضوع میافتند و در طول سال به آن بیتوجه هستند. درصورتیکه حداقل ماهی یکبار باید در این زمینه صحبت و گفتوگو شود و پیرامون آن مطلبی نوشته شود. نه اینکه تنها در این ماهها به آن پرداخته شود و دوباره تا سال بعد رها شود. این تداوم نداشتن تذکرات و نقدها ما را به اینجا میرساند که مشاهده میکنیم. اوضاعی شده است که روی ملودیهای اروپایی موسیقی پاپ، رپ، راک و متال هم نوحه میسازند و مثل درام بر سر و سینه میزنند. امام حسین (ع) نیاز به این دست کارها ندارد. امام حسین (ع) باید درک شود. امام حسین (ع) دیوانه نمیخواهد بلکه انسان عاقلی میخواهد که مفاهیم قیامی را که انجام داده است را درک کند و بفهمد. اگر عاشقی عاقل و اندیشمند پیدا بشود برای امام حسین (ع) مهم است وگرنه به این شکل همه شوق مردم لحظهای صرف میشود و به هدر میرود و حیف میشود.
در رابطه با لزوم ثبت و ضبط موسیقی مذهبی توضیحاتی بفرمایید.
ما اگر در اروپا سخن از موسیقی مذهبی کنیم آنها انواع و اقسام آن را مقابل روی ما میگذارند. ترکیب آن از نظر ساز، آهنگسازی دوره زمانی کاملاً مشخص است. برای مثال اگر شما سؤال کنید تاریخ موسیقی «موتت» که مربوط به سوگ، مخصوصاً سوگهای مذهبی است چیست؟ قرن ایجاد آن و حتی اتفاقاتی که با این موتت پدید آمده است را هم بیان میکنند. یا مثلاً «مَس» را تعریف میکنند و تاریخ آن را هم میگویند. اما ما چطور؟ ما از خودمان و داشتههامان چقدر شناخت داریم؟ حتی گفته نشده اگر قرار است یک سوگترانه ساخته شود به چه صورت باشد و ترکیب سازها به چه صورت باشد. متأسفانه ضعفها کم نیستند. باید به ارتقاء و تحولات فکر کنیم. باید به این بیندیشیم که با تحولات جهانی چه اشکالی از موسیقی مذهبی ما میتواند پاسخگوی جامعه و زمان باشد. در جمهوری اسلامی باید بتوانیم حداقل یک الگوی خاص از موسیقیشناسی مذهبی ارائه کنیم. برای مثال اگر بخواهیم یک موسیقی سوگ تولید کنیم با چه ترکیبی از سازها باشد؟ ادوات آن چه باشد؟ در چه مایههایی باشد؟ موسیقی ایرانی آن به چه شکلی باشد؟ از چه دستگاههایی میشود استفاده کرد؟ در غرب به این موضوعات نه الان بلکه قرنها پیش فکر کردهاند اما ما هنوز کاری نکردیم و بیشتر شعار دادهایم و شعارزدهایم. از نظر آمار نیز آمارهای اجرایی بسیار بالا میدهیم. اینهمه سوگواره برگزار شد ولی ارتقاء کار چقدر بود؟ علیرغم تذکراتی که داده شد دستگاههای فرهنگی ما خیلی جدی نیستند.
به نظر شما چه راهکاری برای رهایی از این معضل باید در نظر گرفت؟
در این کشور انواع جشنواره موسیقی داریم. خجالتآورتر آنکه حتی برای موسیقی پاپ نیز جشنواره گذاشته شد اما برای موسیقی مذهبی کاری نشد. یعنی برای موسیقی پاپ اهمیت بیشتری از موسیقی مذهبی قائل بودند و نمیدانم که کجا این تشخیص را داده بودند که اهمیت موسیقی پاپ حتی بیشتر از موسیقی حماسی شده است. موسیقی پایداری ما از بین رفت درحالیکه انقلاب از آن شکل خوبی را پدید آورده بود. آن موسیقی از بین رفت و متأسفانه الان موسیقی حماسی و انقلابی به آن شکلی که بایدوشاید نداریم. موسیقی مذهبی ما که اصلاً دیده نشد. تنها چند دورهای به پیرغلامان بسنده کردند که این اصلاً برخورد خوبی نبود. درصورتیکه باید برای موسیقی مذهبی ایران فکر جدیتری کنند. موسیقی مذهبی و حماسی ما باید دبیرخانه، انجمن و خانه جداگانه داشته باشد. باید خانه موسیقی مذهبی و خانه موسیقی حماسی داشته باشیم. با یک خانه موسیقی به این شکلی که الان وجود دارد کاری پیش نمیرود.
چقدر کتاب تحلیلی در رابطه با موسیقی مذهبی و نوحهخوانی نوشته شده است؟
کتابها بسیار اندک است. کتاب علمی خاصی را که من بتوانم معرفی کنم آنقدر انگشتشمار هستند که برای یک کشور ۸۰ میلیونی جای تعجب است. یک کتاب به نام «نوحههای تهران» از آقای دکتر امین فروغی است. دیگری کتاب «موسیقی تعزیه در ایران» نوشته دکتر محمدتقی مسعودیه و یک کتاب دیگر با موضوع موسیقی در قرآن یا الحان قرآنی نوشته شده است. مابقی به صورت جزوههای کوچک است. آقای متین رضوانی پور ۱۰ الی ۱۵ کتاب پیرامون بررسی نوحههای مناطق مختلف ایران نوشتند؛ الان ایشان کجاست؟ چه حمایتی شد؟ چرا باید پژوهش را کنار بگذارد و برای گذران امور زندگی مغازه لبنیاتی بزند! میدان دست کسانی افتاده است که به اسم ارادت فقط آنها باید در صحنه باشند و انگار کس دیگری نیست. علت صدمه خوردن ما این بود که در دورهای، عدهای در قالبهای موسیقی غربی کاری کردند و نوحههایی خواندند که آن سوگترانه بود. درصورتیکه اصلاً کسی حق ندارد نوحه را از اصالت بیندازد. نوحه و مرثیه هرکدام چهارچوبهای محکم و با اصالت خود را دارند. اگر هم کسی میخواهد نوآوری یا بدعتی ایجاد کند درجای دیگر و با علم مناسب باید همراه باشد؛ به این سادگی نیست. ابعاد این مسئله به قدری گسترده است و نیاز به یک حمایت جدی مالی و سرمایهگذاری جدی دولتی دارد که هیچ دولتی را من ندیدم انجام دهد. در رابطه با موسیقی انجام نمیشود چه برسد به موسیقی مذهبی, که این یک واقعیتی است متأسفانه. مدام گفته میشود که چرا جوانان ما از فرهنگ فراری هستند؛ مگر چیزی به آنها داده شده است که از آنها چیزی هم خواسته شود؟
اثر خوب کم تولید میشود یا کم دیده میشود؟
اثر خوب اگر تولید هم بشود در رسانه دیده نمیشود. برای اینکه رسانه جناحی و سیاسی فکر میکند. آقا چکار به جناح طرف داریم؟ در جناح امام حسین(ع) است. ما در میان شاعران شاعری داریم به نام ابوالقاسم لاهوتی که اندیشههای چپگرایانه داشته اما او شعری در وصف عاشورا و امام حسین (ع) دارد که در نوع خود بینظیر است. گفته است:
بیا در کربلا محشر ببین، کین گستری بنگر
نظر کن در حریم کبریا، غارتگری بنگر
فروشنده حسین و جنس هستی، مشتری یزدان
بیا کالا ببین، بایع نگه کن، مشتری بنگر
شعر به این زیبایی اصلاً جایی خوانده نمیشود. به فخر و فخامتی که در این شعر وجود دارد را توجه کنید و حتی نه فقط این شعر بلکه از این هم فخیمتر داریم اما اصلاً خوانده نمیشود. چرا چون کسانی که در رسانه نشستهاند و مسئولیت دارند افراد را از هزاران فاکتور دیگر میگذرانند که مبادا مثلاً موردی باشد. نوحهخوانهای یزدی چند سال است که کارهای خوب تولید میکنند؛ چند درصد آنها از رسانه پخش میشود؟ فرم کار جدید است و محتوا دارد. اشعاری که انتخاب میکنند، ارادت، خلوص و ذهنسازی عامه را میفهمند و دنبال اشعار سطحی و سبک نیستند. دنبال این هستند که مفهوم را در ذهن مردم جا بندازند. فلسفه عاشورا و امام حسین (ع) همین است که مفهوم آن حماسه در ذهن مردم جا بگیرد.
به نظر شما ما آهنگسازان متخصص کم داریم؟
خیر، ما آهنگسازان متخصص و متعهد کم نداریم. برای نمونه در موسیقی ایرانی: آقای محسن نفر، استاد مجید کیانی، استاد سیدمحمد میرزمانی در فضای ارکسترال آقای شهبازیان کارهای بسیار فوقالعادهای از لحاظ تنظیم و آهنگسازی انجام داده است. آقای سعید شریفیان، آقای شاهین فرهت و...از کارهای این عزیزان استفاده شده است اما هیچگاه کاری انجام نشده که جایی پایهگذاری شود و کسی را به عنوان مسئول انتخاب کنند و بگویند که شما موظف هستید پیرامون ارتقای موسیقی مذهبی و شاخههای آن، چگونگی ساخت قطعات، ترکیبهای سازی، نوع و فرم آن کار انجام دهید. این همه از عمر افراد متخصص و متعهد گذشته و کار به این پراهمیتی را کسی به آنها نسپرده است. باید این افراد در کنار هم جمع شوند تا یک تصمیم جدی راجع به اینکه شکل موسیقی مذهبی ایران در جهان آینده چگونه باید باشد؛ گرفته شود. فرنگیها حداقل هفتصد سال پیش به این مسئله فکر کردند. از قرون وسطی به این موضوع فکر شده تا به موسیقی امروز رسیده است اما ما فکر نکردیم. الگوها را میبینیم و اگر بخواهیم برداشت هم بکنیم بر اساس آن حدیث پیامبر که «دانش را بیابید حتی اگر در چین باشد» ما دیدیم که دیگران چه کردند اما عمل به آن سخن نکردیم که ببینیم چهکار میتوانیم بکنیم.
نظر شما در رابطه با خانه مداحان چیست؟
خانه مداحان اصلاً پذیرفته شده نیست. برای اینکه این خانه تنها به یک سری از مداحان میپردازد که گرایش خاص دارند. یک صنف خاصی هستند که هیچ کسی را درون خود راه نمیدهند. من وقتی میگویم موسیقی مذهبی یعنی تمام جنبههای موسیقیایی آن. برای اینکه ما رسانه داریم و این رسانه نیاز به تولید و نوآوریهای خوب دارد. وقتیکه بیحسابوکتاب عدهای همینطوری میروند کار میکنند و فکر میکنند نوآوری کردند؛ آسیبزاست. وقتیکه خانه موسیقی مذهبی یا خانه موسیقی حماسی یا انجمن خاصی برای این موضوعات داشته باشیم، حساب شکل دیگری خواهد بود. خیلی از مداحان حتی مطالب یکدیگر را قبول ندارند. چرا الان چندگانه شدهاند؟ هشت تا ده کانون مداحان داریم که هیچ یک همدیگر را قبول ندارند و در عرض هم حرکت میکنند. متأسفانه مشکل یکی و دو تا نیست. باید یک جا باشد تا به موضوعات درست و کارشناسی بپردازد؛ اگر اینطور باشد مسائل حل میشود. تاکنون چنین تفکری نبوده است که در یک جا با یک تفکر و برنامهریزی درست به ارتقا خوب برسیم.
منبع:ایکنا