فاجعه انسانی بیدارمان خواهد کرد؟

آیا تا اینجای کار تردیدی وجود دارد که در مقابله با کرونا شکست خورده‌ایم؟ آیا با هزار بهانه و دلیل می‌توان مرگ بیش از 95 هزار از هموطنان را توجیه کرد و بدیهیات این موضوع را انکار نمود؟
تصویر فاجعه انسانی بیدارمان خواهد کرد؟

به گزارش سایت خبری پرسون، جعفر گلابی نوشت: بیاییم برای یک‌بار هم که شده در مقابل فاجعه‌ای چنان بزرگ و دردناک از سیاسی‌کاری و بازی‌های روانی و تبلیغی و اختلاط راست و دروغ و کوچک کردن بخش‌های مهم واقعیت و فراافکنی دست ‌برداریم و واقعیات موجود را بپذیریم. ما شکست خوردیم، ما ابعاد فاجعه‌ای که به سوی‌مان می‌آمد را درک نکردیم، فرصت‌های طلایی جلوگیری از شیوع را یکی از پی دیگری از دست دادیم و بعضا خود بر آتش اپیدمی بنزین پاشیدیم! در این جریان اگرچه هرکس به تناسب قدرت و درگیری مستقیمی که با موضوع داشته و دارد، خصوصا وزارت بهداشت و وزیر طلبکارش سهم بیشتری دارند ولی در یک نگاه واقع‌بینانه همه مقصر هستیم، دولت آقای روحانی مقصر است که اقدامات قاطع و فوری و همه‌جانبه را انجام نداد، جناح قدرتمند مخالف دولت مقصر است که در هر زمینه‌ای که می‌خواست دولت را مجاب به تبعیت می‌کرد ولی در این زمینه هرگز چنین نکرد.

جالب است مخالفین دولت که در چنین مواقعی در دنیا صدای رسای مردم می‌شوند اینجا مشغول انتقادها و مانع‌سازی‌های دیگر بودند و فرصت نمی‌کردند که به این موضوع هم ورود کنند و جان مردم در صدر ادعاهای‌شان قرار گیرد! مجلس پیشین و مجلس کنونی هم کاری از پیش نبردند و مانع غفلت‌های فاجعه‌بار دولت نشدند. اصلاح‌طلبان با همه انتقادها و توصیه‌هایی که کردند ولی در این زمینه یکپارچه نشدند و اهمیت موضوع را تا جدایی رسمی از دولت پیش نبردند. این هرگز کافی نبود که شخصیت‌های اصلاح‌طلب در کانال‌ها و مصاحبه‌ها از کم‌کاری‌ها انتقاد کنند و حتی جبهه اصلاحات در این زمینه بیانیه دهد و قوه مجریه را به اقدامات و تمرکز بیشتر فرا بخواند.

اصلاح‌طلبان می‌توانستند دولت را تهدید کنند که در صورت ادامه اهمال‌ها حمایت خود را از قوه مجریه سلب خواهند کرد چون جان مردم در خطر است و جان انسان‌ها مافوق همه ائتلاف‌ها و مناسبات سیاسی است، در این صورت هرگز در این قصور بزرگ شریک نمی‌شدند. اگر دولت در مبارزه خود با موانع جدی روبه‌رو بود، می‌توانست استعفا دهد. ما روزنامه‌نگاران هم مقصریم که نوشتیم و گفتیم ولی کم نوشتیم و نوشته‌های خود را به فریاد تبدیل نکردیم.

چه کسی می‌تواند صحنه‌های دلخراش آرامستان‌های پر از عزیزان در گذشته را ببیند، ویدیوهای بیمارستان‌های پر از بیمار که بعضا در راهروها و باغچه‌ها و حیاط‌های بیمارستان‌ها با سرمی در دست درد می‌کشند را مشاهده کند و آرام باشد و به اندازه مسوولیتی که دارد سربه زیر نشود؟ ما تاکنون در این تراژدی عظیم بیش از 95 هزارتن از عزیزان خود را از دست داده‌ایم و صدها هزار نفر زجر کشیدند و پناهی نیافتند! حالا مسوولان که در انتظار موج سهمگین‌تر بیماری هستند و لابد با مراسم محرم خطر حتمی است به جنب‌وجوش افتاده‌اند و ان‌شاءالله، به امید خدا ظاهرا می‌خواهند کارهایی انجام دهند! اما چرا اینقدر دیر؟ چرا ما باید در مهم‌ترین و حیاتی‌ترین مسائل‌مان کند و دیر و بد وشلخته و پراختلاف عمل کنیم؟ تحریم‌ها مانع بودند؟ آیا جلوگیری قاطع از مسافرت‌ها و عروسی‌ها و عزاها و تجمع‌های مذهبی هم به تحریم‌ها مرتبط بود؟

ما که می‌دانستیم تحریم هستیم آقایان خصوصا وزیر پرادعای بهداشت که از متهمان درجه یک این مصیبت است و باید محاکمه شود اسناد خود را منتشر کنند که از چه زمانی درصدد تهیه واکسن برآمدند؟ آیا برای جلوگیری از مرگ کسری از این 95 هزار نفر حاضر به کارهای بزرگ شدیم؟ آیا جان این همه انسان ارزش نداشت که در برخی مسائل امتیاز بدهیم؟ برای داغدار نشدن هزاران خانواده از منازعات خود با برخی کشورها بکاهیم؟ دولت رسما اعلام می‌کرد که ایران برای حفظ جان شهروندانش حاضر به مذاکرات در هر سطحی و تعامل در هر موضوعی است؟ چنین موضعی اخلاق و درایت و دلسوزی و انسانیت تاریخی مسوولان ایران را به جهان و از آن مهم‌تر به مردم خودمان ثابت نمی‌کرد؟

نه تنها چنین نکردیم که برای خرید واکسن محدودیت هم قائل شدیم! مگر انقلاب ما نیامده بود تا از مظلومان عالم حمایت کند آیا حداقل در این برهه زمانی مظلوم‌تر از هموطنان بیمارمان وجود داشت که کنج بیمارستان‌ها حتی از دیدار بستگان خود محروم بودند و بعضا با کمبود امکانات مشقات بیشتری تحمل می‌کردند؟ کاش برای یک‌بار هم که شده همه با هم از کوچک تا بزرگ از صدر تا ذیل بپذیریم که ما انسان هستیم مثل همه انسان‌های دیگر امکان خطا و اشتباه و گناه داریم و در این موضوع شکست خورده‌ایم و با تمام توان بدون فراافکنی درصدد شناخت عیب‌ها و نقص‌های تاریخی خود برخواهیم آمد و نمی‌خواهیم این فاجعه را با بهانه‌تراشی و توجیه و شعار بپوشانیم و خود را تبرئه کنیم. ما باید به نادمان جبران‌کننده تبدیل شویم.

اگر این سیلی سخت و جانکاه و تکان‌دهنده و کوبنده و فراموش‌ناشدنی روزگار هوشیار و متواضع و واقع‌بین‌مان نکند شک نداشته باشیم، تردید نکنیم که در موضوعی دیگر سیلی بعدی چنان خرد‌کننده خواهد بود که اگر ماندیم به هوشیاران سر به‌ زیر تبدیل خواهیم شد.

توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.

منبع: اعتماد

331766

سازمان آگهی های پرسون