به گزارش سایت خبری پرسون، عباس عبدی نوشت: آمار اعلامی ستاد کرونا به علت تعریفی که از فوت شده کرونایی میکند، نارساست. باید به این آمار فوتیهای مشکوک به کرونا را هم اضافه کنند.از اینرو برای اطلاع از تعداد مرگ و میر واقعی باید به آمار ثبت احوال مراجعه شود. محاسبات این یادداشت با حداکثر دو و سه هزار بالا و پایین معتبر است.
براساس آمار اعلام شده، تعداد فوت برحسب هر فصل و سال طی سالهای گذشته به شرح زیر بوده است.
مشاهده میشود که در سال 1398 که اواخر آن کرونا وارد کشور شد نسبت به سال 1397 حدود 18 هزار نفر مرگ و میر افزایش یافت که حدود 14 تا 15 هزار نفر آنان ناشی از کروناست. اگر با همین منطق فوتیهای سال 1399 را نیز در نظر بگیریم، حدود 126 هزار نفر بیش از رقمی است که در فقدان کرونا شاهد مرگ و میر میبودیم. در مجموع تا پایان سال 1399، حدود 140 هزار نفر فوت ناشی از کرونا داشتهایم...
چون هیچ عامل دیگری وجود ندارد تا این افزایش فوت را به آن ربط دهیم. به علاوه در سال 1399، حدود 1500 مرگ و میر ناشی از تصادفات کم شده که به علت کاهش تردد بود و این رقم را هم باید در محاسبات فوت کروناییها منظور داشت. افزایش فوتیها در 5/4 ماه اول امسال نیز چشمگیر است. اگر کرونا نبود در این فاصله باید حداکثر 146 هزار نفر فوتی میداشتیم که در عمل 200 هزار نفر است، یعنی 54 هزار نفر افزایشیافته است که با مجموع فوتیهای سال 1398 و 1399 ناشی از کرونا حدود 194 هزار فوتی کرونا تا نیمه مرداد سال جاری داشتهایم، در حالی که آمار رسمی حکایت از مرگ و میر حدود 93 هزار نفر تا این تاریخ است. یعنی آمار رسمی 101 هزار نفر کمتر از رقم واقعی است. البته این تفاوت در سال گذشته بیشتر بود، زیرا تعداد تستهای کرونا کمتر بود ولی با افزایش تعداد تستها فاصله مزبور نیز کم شده است.
بهطور کلی در 18 ماه گذشته و بهطور متوسط روزانه حدود 350 نفر فوتی کرونایی داشتهایم، در حالی که متوسط آمار رسمی این رقم را حدود 172 نفر اعلام میدارد. با توجه به اینکه بدترین شرایط کرونا معمولا در پاییز و زمستان رخ میدهد، اگر با همین روند فعلی وضعیت ادامه پیدا کند، در پاییز امسال تعداد فوتیها از پاییز 99 به مراتب فراتر خواهد رفت و ممکن است به روزانه حدود 830 فوتی هم برسد که بهطور قطع خارج از توان تحمل مردم و نظام بهداشت و درمان است. تنها راه موثر، افزایش واکسیناسیون است. باید ترتیبی اتخاذ شود که تعداد قابل توجهی از مردم تا پایان مهر ماه هر دو دوز واکسن خود را دریافت کنند.
تازه معلوم نیست که در پاییز مرحله بعدی واکسیناسیون برای افرادی که پیشتر واکسن زده بودند، لازم است یا خیر؟ شاید لازم شود که کارگروه یا حتی سازمانی مستقل برای واکسیناسیون تاسیس کرد و تمام مراحل مربوط به واکسن از تهیه و واردات آن تا تدوین دستورالعملهای مربوط و تزریق را به صورت متمرکز انجام دهند. برنامهریزی برای مهار کرونا نیازمند یک اراده و تشکیلات قوی در تمامی ابعاد است. از تولید ماسک گرفته تا رعایت مقررات و محدودیت سفرها و تامین دارو و اکسیژن و واکسن و تزریق آنها، باید متمرکز و با برنامه و قدرتمند انجام شود. اخیرا شنیدم که برخی ماسکهای موجود در بازار کارایی کافی ندارد و استاندارد نیست. اگر این ادعا صحیح است، باید دولت و وزارت بهداشت ترتیبی اتخاذ کنند که هیچ ماسک غیر استانداردی عرضه نشود، زیرا این امر موجب میشود که استفادهکنندگان به خیال مطمئن بودن احتیاط کمتری کنند و ویروس بیشتر منتقل شود.
صفهای طولانی تامین دارو و سرم و اکسیژن و... عوارض روحی کمتری از اصل مرگ و میرها ندارد. مشکل حکومت این است که از ابتدا مساله را در حدی که بایسته است جدی نگرفت، اکنون وارد وضعیت بحرانی شده و هزینه عبور از این وضعیت به مراتب سنگینتر از پیشگیری قبلی است. مدیریت بهداشتی کشور ضربه سنگینی را به اعتماد مردم زد و همهاش در پی تعریف و تمجیدهای دروغین از خود بود. با پنهانکاری آماری، خیال خود را راحت کردند، در 18 ماه گذشته، مرگ و میر روزانه به اندازه سقوط بیش از یک هواپیمای ایرباس بوده است. نظام بهداشتی و درمانی بر اساس این منطق پزشکی عمل نکرد که پیشگیری بهتر از درمان است. اینکه امروز درمان کنید، بهتر از فرداست. فردا خیلی دیر بود.
توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.
منبع: اعتماد