به گزارش سایت خبری پرسون، معمولاً رؤسای جمهور پیشین که تا برگزاری مراسم تنفیذ جانشین خودشان، هنوز دارای «مشروعیت ریاستجمهوری» بودهاند، در مبادله این جایگاه، مشارکت داشته و «حکم تنفیذ» رئیس جمهور منتخب را به دست امام امت میدادهاند تا به ریاستجمهور بعدی تقدیم شود؛ لیکن اینبار حسن روحانی اجازه نیافت تا حکم جانشین خود را به دست نائب امام زمان بدهد؛ معنای این اتفاق آن است که حکم ریاست جمهوری حسن روحانی و به تبع آن مشروعیت جایگاه وی، به دلیل آزار بیشمار مردم، از منظر امام امت، ظاهراً قبلاً بیاعتبار شده است.
سید ابراهیم رئیسی، آرزویی را که هنگام دریافت حکم ریاست جمهوریش در دل داشت، چنین آشکار ساخت:
«شرط ادب و احترام به حکم تنفیذ از سوی رهبری انقلاب این بود که دست مبارک ایشان را میبوسیدم، اما به دلیل رعایت پروتکلها این توفیق از من سلب شد»
صاحب این ادب، دارنده تربیت اصیل فرهنگ ایرانیاسلامی، با چنین اظهار تواضعی، تا زمانی که دارنده کمالات ولایتمداری است، گرفتار غرور و تکبر و استکبار و خودشیفتگی امثال پیشینیان خود نخواهد شد؛ ان شاءالله.
مقایسه این تواضع کریمانه با ۸سال تکبر لجوجانه و تفرعن نفسانی روحانی در برابر ولیفقیه که وی را به حضیض ذلت در مقابل اربابان غرب سوق داده بود، نویدبخش معنویتی است که شایسته مقام ریاست جمهوری اسلامی ایرانیان است.
بدون قصد مصداقیابی، انتظار فرساینده همه کسانی که حداقل از آبان۹۸ خواستار برکناری و محاکمه حسن روحانی بودند، مفهوم «وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا»، ذهن همهی آسیبدیدگان ۸ساله را امروز التیام و تسلی میداد.
امروز بهندرت یک ایرانی شرافتمند از رفتن روحانی غمگین بود؛ حتی آنان که منتقد نظام بوده یا از آمدن رئیسی نگران شده بودند. این شرایط شهادت میدهد که اگر کسی ۸سال علیه منویات رهبری مردمآزاری و نفرتپراکنی بکند، چیزی جز نفرت ایرانیان نصیبش نخواهد شد.
امروز، جلوهای از تجلی شعار توحیدی «لااله الا الله» بود که الهههای دولت پیشین، یعنی «کدخدایان آمریکا و اروپا»، نفی شدند و دوباره عدالتاسلامی سیره سیاستمداران جدید شد.
مواضع رئیس جمهور جدید، از جنس مفهوم «نه به زورگویان جهانی» و «زندهباد عزت و استقلال و پیشرفت ایرانیان» بود.
سخنان آغازین رئیس جمهورسیزدهم، نمایهای از ظهور حکومت مستضعفان در برابر زورگویان جهانی و غارتگران و مفسدان اقتصادی در داخل بود.
احساس آمدن یک «بتشکن» که اینبار همه مردان و زنان تحولخواه را تبربهدست، برای مبارزه با فقر و فساد و تبعیض، به یاری میطلبد، احساسی صادقانه بود که انرژی فراگیر آن رخوت ننگین سالهای اخیر را دگرگون خواهد کرد.
پایان اشغال مناصب دولت جمهوری اسلامی توسط «نااهلان ناسپاس» که هرچه توانستند مردم نجیبما را با شیطنتهایی در داخل زجر دادند و مقابل اشرارجهانی تحقیر کردند، شبیه روزی بود که مردم شعار میدادند: «شاهرفت»!
انتظار همگانی، اخراج «پرستندگانِ بتبزرگِآمریکا»، با همه تداوم تلخش، امروز نشاط و امید به آینده را پرتوافشان کرد.
امروز، از ایامالله انقلاب اسلامی، روز قدر و سرآغاز فرایندی مبارک برای آینده مردم رنجدیده و رنجیدهی ایران بود که رنگ و بوی «غدیر» گرفت، آنگاه که نائب امام زمان عج، در همراهی با اراده مردم، مدیریت اجرایی کشور را به «شخصیّتی مردمی و عالیقدر از تبار سیادت و علم و مزیّن به پرهیزگاری و خردمندی و دارای سوابق درخشان مدیریّت» سپردند؛ تا این «عالِم فرزانه و خستگیناپذیر و کارآزموده و مردمی»، عزم راسخ خود را بر پیمودن مسیر نورانی انقلاب که مسیر عدالت و پیشرفت و آزادی و عزّت ایرانیان است، به میدان کار و تلاش سازنده آورَد.
از امروز، اصحاب «مامیتوانیم» جانشین اصحاب «مانمیتوانیم» خواهند شد؛ زیرا «میهن عزیزمان، تشنهی خدمت و آمادهی حرکت جهشی در همهی عرصهها و نیازمند مدیریّتی باکفایت و جهادی و دانا و شجاع است که بتواند توانمندیهای آشکار و نهفتهی ملّت، بویژه جوانان را که بسیار فراتر از مشکلات است، بسیج کرده و موانع را از سر راه تولید بردارد؛ سیاست تقویت پول ملّی را بِجِد دنبال کند؛ و قشرهای متوسّط و پایین جامعه را که سنگینیِ مشکلات اقتصادی بر دوش آنهاست، توانمند سازد؛ مدیریّتی که با مشی فرهنگی خردمندانه، مسیر اعتلای مادّی و معنوی ملّت ایران را هموار کرده، حرکت کشور به سمت جایگاه شایستهاش را شتاب بخشد»
از امروز «ارادهیملی»، در راستای پیگیری رفع مشکلات مردم و برای پیشرفت مملکت پرافتخار ایران، همهی ایرانیان پاکسیرت را به همگرایی و همدلی و همافزایی فرامیخواند.
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِین
۱۲مرذاد۱۴۰۰
نویسنده: محمدعلی رامین