به گزارش سایت خبری پرسون، غلامحیدر ابراهیمبایسلامی نوشت: این روزها که بحران کمآبی، فقر، نابسامانی محیط زیست و مدیریت منابع مادی موجب فریاد و مطالبه بهحق مردم خوزستان شده، برخی به جای تحلیل عمیق و مبتنی بر ریشهیابی علل چنین مشکلاتی، فرصت یافتهاند تا تیغ بر دفتر دانش کشند و کینهها و عقدهها از متخصصان و دانشمندان بگشایند و برخی دیگر که ممکن است عناوین دانشگاهی نیز داشته باشند، در انبان کهنه و منسوخ آموزههای کهنه و ایدئولوژیک سوسیالیسم همچنان دست میچرخانند تا متاعی برای ارائه به بازار پررونق پوپولیسم، عوامفریب و ضدعلم در ایران پیدا کرده و به خلق اینگونه القا کنند که دیدید پیامد و نتیجه «توسعه» بحرانهایی مثل کمآبی بود، دیدید فقر گسترش یافته و محیط زیست به مخاطره افتاده و از نظریهها و برنامههای توسعه به شاخص فلاکت تودههای مردم رسیدهایم و همچنین طرح دهها مسئله قابل تأمل دیگر که در اظهارنظرها و مقالات منتشرشده ملاحظه میشود.
دانش و علم توسعه جوامع نیز مانند دیگر پارادایمهای علمی دارای خاصیت تجمعی و درجات و مراتب ویژه خود است؛ چنانکه در پی ترسیم اهداف آمایش سرزمین که با الهام از کتاب «پاریس و بیابانهای فرانسه» اثر فرانسوا گراویه در برنامه عمرانی اول ایران (1327) جای گرفته بود، در برنامه دوم عمرانی (1340-1334) نخستین برنامه توسعه منطقهای ایران در خوزستان اجرا شد و آنچنان که فیروز توفیق گزارش کرده، موضوع از این قرار بوده است که دیوید لیلنینتال رئیس سازمان عمران دره تنسی (TVA) موفق شده بود شهرها و روستاهای اطراف دره تنسی آمریکا را که یکی از عقبافتادهترین مناطق آن کشور بوده، با پیشنهادهای توسعهای خود به دولت ایالات متحده نجات دهد و این موفقیت باعث شد که الگویی برای توسعه زمینهای زیر کشت و بهبود کشاورزی در کشورهای در حال توسعه فراهم شود.
در سفری که لیلنینتال برای شرکت در اجلاس سالانه صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی به استانبول (1336) میآید و به ارائه تجربیات و نظریات خود درباره توسعه منطقهای میپردازد، ابوالحسن ابتهاج مدیر وقت سازمان برنامه و بودجه ایران از او دعوت کرد تا به ایران بیاید و پیشنهادی هم برای توسعه منطقهای ایران ارائه کند. این کارشناس آمریکایی به ابتهاج میگوید عقبماندهترین و نامساعدترین منطقه ایران از نظر توسعه و پیشرفت را به وی معرفی کند، بعد از آن سفر ابتهاج این سؤال را در هیئت دولت مطرح میکند که عقبافتادهترین و نامساعدترین منطقه برای توسعه در ایران کجاست؟ بعد از کاوش و بحثها موضوع به نتیجه نمیرسد و بررسیها ادامه مییابد تا اینکه گزارشی از «سازمان خواروبار و کشاورزی ملل متحد (فائو)» مورد توجه قرار میگیرد که در آن گزارش فائو استان خوزستان را در آن زمان به دلیل شوری آب و بدی آبوهوا دارای بدترین شرایط بهرهبرداری از اراضی و بهبود کشاورزی و دشوارترین منطقه از نظر آمادگی برای توسعه معرفی کرده بود.
به استناد همین گزارش، خوزستان در سفر لیلنینتال به ایران به عنوان نامزد توسعه منطقهای معرفی میشود و در مراحل بعد با پرسوجو و امکانسنجی طبیعی و اقتصادی، در سفر لیلنینتال به خوزستان به عنوان اولین اقدام برای توسعه منطقهای در ایران در فرایند اجرای قانون برنامه دوم عمرانی پیشنهاد احداث سد دز در شمال شهر اندیمشک ارائه میشود و ضمن تکمیل سد کرخه، طرح انتقال آب به رودخانه کرخه (1336) تهیه و ساخت 14 سد روی پنج رودخانه مهم و ارتقای سطح زیر کشت به یک میلیون هکتار پیشنهاد شد و سوخت گاز طبیعی برای احداث نیروگاه حرارتی و گسترش خطوط و شبکههای انتقال برق در دستور کار قرار گرفت.
سد دز که حجم مخزن آن دوهزارو 698 میلیون مترمکعب و ظرفیت نهایی آبگیری آن بیش از 3/3 میلیارد مترمکعب است، با سازه بتنی و دارای اهداف آبی-برقی است که علاوه بر تولید 520 مگاوات برق، بیش از 125 هزار هکتار زمین پاییندست را آبیاری میکند و نقش مهمی در کنترل سیلابهای بالادستی دارد. بر حسب گزارشهای موجود در سال 1302 حدود سهچهارم دشت خوزستان را آب گرفته و صدها نفر از مردم را به کام مرگ کشانده است و سیلابها در سالهای 1307، 1316 و 1328 بدون وجود سد دز و سدهایی که بعد از آن ساخته شده، خسارات زیادی به این استان وارد کرده و در سالهای اخیر احساس وحشت از تخریب شهرها و روستاها در سیلابهای فروردین 1398 و اهمیت کنترل آنها در خوزستان برای مردم ایران هنوز ملموس و تازه است.
علم و دانش توسعه هم ممکن است مثل دیگر علوم مورد سوءاستفاده نهادها و گروههای مختلف و بهویژه پیمانکاران و صاحبان نفوذ در معرفی و تصویب طرح و پروژههای سودجویانه و مضر قرار گیرد چنانچه ظن قوی برای سدسازیهای زائد یا دیگر پروژهها در خوزستان را نیز شامل میشود، اما هر جا علم بر مدار عقلانیت و صداقت با مردم به کار گرفته شده، اثرات مفید خود را نشان داده است. روشن است که «توسعه» پدیدهای است اقتصادی و اجتماعی که در فرایند مدرنیته ما در ایران دیرتر از دیگران به آن پرداختهایم و توسعه پیشتر از ما در چند کشور پیشرفته جهان اتفاق افتاده و دارای ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای معینی است که بهصورت مستمر سالانه گزارش و اصلاح میشوند و با نظر متخصصان بهویژه در رویکرد پایداری و حفظ محیط زیست و اخیرا مشارکت جوامع محلی و کارآفرینی اجتماعی تعالی مییابند.
هریک از سطوح توسعه نیز دارای مراتب و درجات ویژه خود در ابعاد فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است. نگارنده این سطور در مقاله «فقر نظری و ضعف تحلیل در تدوین الگوهای نظری برنامههای توسعه ایران» در مجموعه مقالات چهارمین کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی و پیشرفت (1394) به این مهم پرداخته است. هوشیار باشیم که برنامههای توسعه و رفاه جوامع با بهره از معرفت نخبگان جهان، تجربه 80ساله مردم دنیا و آیندهنگری تخصصی اصلاح شده و با تصویب سازمان ملل متحد در همه جوامع اینک در قالب پارادایم «توسعه پایدار» و اهداف مشخص آن به صورت مدون برای یک دهه آینده فراروی همه جهان قرار گرفته است. در ایران به جای استقبال رسما و علنا با اهداف توسعه پایدار مخالفت میشود و جایگزینی هم برای آن معرفی نمیشود. پارادایم توسعه پایدار با تعیین اهدافی نظیر دسترسی به آب سالم و پایدار، رفع فقر، پایان گرسنگی، سلامت و تندرستی، آموزش کیفیت، برابری جنسیتی، تحقق عدالت اجتماعی و دهها هدف عقلانی پراولویت دیگر و با تدوین راهبردهایی مانند مشارکت محلی، مسئولیت اجتماعی شرکتها، توانمندسازی زنان و کارآفرینی اجتماعی به جدال نظری صد سال اخیر درخصوص رهایی از عقبماندگی و رسیدن به توسعه و رفاه جوامع اجماع بخشیده و به بسیاری از چالشها و پریشانی در برنامهریزیها پایان داده است.
رویکرد توسعه پایدار ماحصل کنشهای عقلانی و معطوف به هدف نخبگان و اکثریت اعضای جوامع و جزء سیاستگذاریهای اصلی و مصوب مبتنی بر تجربه دولتهای قریب به اتفاق کشورهای دنیاست که رعایت آنها در برنامههای توسعه ملی و توسعه منطقهای ضرورت دارد و اینک که مسئله خوزستان با بحران کمآبی و اعتراض و مطالبه بحق مردم بیش از دیگر مناطق ایران مورد توجه قرار گرفته است، پیشنهاد میشود به جای توجه به نظرات پراکنده و پریشانی که در این روزها در رسانهها ارائه میشود، «پارادایم توسعه پایدار و تحقق اهداف آن» با توجه به طبقهبندی و تعیین مؤلفهها و شاخصهای معین و کارشناسیشده آن و به پشتوانه دانش و تجربهای که از فرایند توسعه مفاهیم آن و نظرات دانشمندان و مدیران و توسعه دیگر نقاط جهان وجود دارد، با عنایت به مقتضای امکانات طبیعی، اقتصادی، فرهنگی و ارزشی خوزستان مورد توجه برنامهریزان قرار گیرد و برحسب نظریات عوامانه و سطحی برخی دوباره از اختراع چرخ چاه، اتلاف منابع و آزمون و خطاهای خسارتبار برای مردم جلوگیری شود.
توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.
منبع: شرق