به گزارش سایت خبری پرسون، با پایان یافتن عمر دولت کابینه روحانی، اعضای هیات دولت در جلسه ای آخرین مجیز گویی ها را در حق خود و عملکردشان طوری عنوان کردند که گویی آنان ناجیانی بودند که دنیا تا کنون به خود ندیده و کسی به اندازه این دولت نتوانسته خدمت گذاری را به معنای واقعی کلمه تعریف کند.
در جریان برگزاری این جلسه حسن روحانی که بعنوان پرچمدار و کاپیتان تیم بلا و مصیبت در ایران است، برای استفاده از همان استراتژی نخ نمای فرار رو به جلو در فرازی از سخنان رهبری الهام گرفته و عنوان کرده که « رهبری معظم انقلاب به من فرمودند شما فرمانده جنگ اقتصادی کشور هستید، اما من میگویم من فرمانده جنگ اقتصادی بودم اما فرمانده ای بی سرباز و بی اسلحه».
آقای روحانی، ایران فرماندهان جان برکف در دوران جنگ تحمیلی و جنگ با استکبار در این عمر بیش از 40 ساله زیاد به خود دیده که همه آنها بدون اسلحه و تنها با ایمان قلبی در قاموس فرماندهی ظاهر شدند و توانستند بر دیوها فائق بیایند. قطعا اینکه شما عنوان بدون سرباز را در سخنانتان جاری کردید باید اشاره کرد که شما به پشتوانه رای 24 میلیونی رییس جمهور شدید و اگر عملکردتان جان نثاری و خدمتگذاری برای ملتی بود که خود را در همه حال سرباز نظام میدانستند الان قطعا نیازی به حلالیت نبود.
یا در فرازی دیگر که اعلام کردید بدون اسلحه شاید این واژه برای دولتتان کمی محتمل باشد چرا که اسلحه شما فکر و قلمتان بودکه انصافاً با همین اسلحه چنان تیری بر قلب مردم زدید که شاید تا سالها ترمیمی برای آن پیدا نشود.
تیر رونق اقتصادیتان بر سفره های کوچک مردم، تیر دیپلماسی تان برای کسور جایگاه ایران در مجامع بین الملل، تیر تفکر اشرافی گریتان برای افزودن شکاف اجتماعی و فقر، تیر وفور کالاهای اساسی تان برای خالی کردن سیلوها و انبارها، تیر استخراج رمز ارزها برای قطع کردن آب و برق و از این دست تیرها که در 4 سال پایانی الحق والانصاف اسلحه تان روی رگبار رفت.
روحانی در بخشی دیگر از صحبت های خود در این جلسه گفت:« در پنجشنبههای افتتاح، دیروز ۸۸ امین و آخرین روز افتتاح ما بود و آخرین باری بود که کلمه زیبای علی برکت الله را بنده ادا کردم؛ این کلمهای است که وقتی پیامبر اعظم نمیتوانست از نحر نور عبور کند، جبرائیل به پیامبر گفت: فعبر علی برکت الله، با برکت خدا عبور کن و پیامبر با این کلمه عبور کرد و در شرایط سخت از جمله جنگ خندق پیامبر به حضرت علی میفرمودند: سر علی برکت الله»
قطعاً در این 8 سال همهَ ایران سّر علی برکت الله شما را با جان و تا مغز استخوانشان چشیدند که چطور غرب بر دولت شما علی رغم توصیه ها چیره شد و برجامتان فرجام شد، چطور کرونا توانست علی رغم حمایت مردم و رعایت پروتکل ها آچمزتان کند و الان در صدر مبتلایان جهان هستیم و وزیر نمکی تان بگوید واکسیناسیون به دولت ربطی ندارد و تنها چیزی که به شما ربط دارد اعلام آمار مرگ و میر روزانه کرونایی و انداختن تقصیر بر گردن مردم است.
روحانی در ادامه صحبت های خود با اعتراف به اینکه « می دانم ملت ایران در این سه سال و نیم چقدر زجر کشیدند و سختی دیده اند، گفت: از اقتصاد دانها میخواهم این ها را برای مردم باز کنند.» اما باید بگوییم نیازی به سند کارشناسان نیست چرا که کوچه و خیابان ها پر است از مردمی که با تصمیمات تان نان شان آجر شد و همان آجر را از سر شرف به شکم خود و خانواده هایشان بستند و چه خوب که میدانید که سه سال و نیم سر سفره مردم زجر ریختید.
رییس دولت تدبیر و امید با بیان اینکه « هیچ وزیری را در دولت یازدهم و دوازدهم به خاطر توصیه فرد، جناح یا رفاقت انتخاب نکردهام و هر کسی را که برگزیدهام بر مبنای لیاقتش بود و احساس کردم این لیاقت را دارد » اما آقای روحانی شاید در مقام شعار این حرفتان درست باشد اما در عرصه عمل دولت تان سالهاست با مقوله فامیل بازی ریشه دوانده است. از برادرتان حسین فریدون تا پسر عمه و خواهر زاده و داماد و حتی پدر داماد برادرتان که در نهایت پرونده فسادشان برملاشد.
آری اینها همه نظرتان لایق برای تاراج بیت المال به نفع خاندانتان بودند نه لایق برای خدمت گذاری به مردم و اجرای عدالت.
اما این مجیز گویی درون خانوادگی در دولت، گویا مسّری است و معاون و وزرایتان هم گام در راه شما گذاشتند چرا که تنها کسانی که زبان به تعریف عملکردتان دارند همان هیات وزیرانتان است؛ همان وزیری که خود را پیرمیدان دار و ژنرال نفتی تان در همین جلسه ادعا کرده که «خودم را مدیون آقای روحانی می دانم».
بله آقای وزیر!! شما مدیون رییس نباشید چه کسی باشد؟ شمایی که به برخی فرزندان دهه هشتادی نمایندگان مجلس برای استیضاح نشدن تان بابت کرسنت و فروش نفت و... رانت هایی در وزارت نفت برای بقایتان داده اید؛ شما مدیون نباشید چه کسی باشد؟
اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور نیز در نشست رئیس جمهور با مدیران ارشد دولت تدبیر و امید گفت: « آقای روحانی وقتی در سال ۹۲ عهده دار مسئولیت شدند کشور با تهدیدها و فرصتهای ویژهای روبهرو بود، ما همه چیز را زود فراموش میکنیم، در آن سال تحریمهای شورای امنیت ذیل فصل هفتم، تحریمهای اتحادیه اروپا، کنگره و ریاست جمهوری آمریکا کشور را در شرایط سختی قرار داده بود.»
بیان این موضوع هم برای آقای معاون اول خالی از لطف نیست که، بله شما خیلی زود همه چیز را فراموش می کنید؛ فراموش کردید حواستان به خون شهدایی باشد که برای مملکت و کشور و امنیت فدا شده است چرا که نشستن شما روی صندلی دولت گرانبهاست و شما بجای خدمت به مردم به هم کیشان خود خدمت کردید و از آن دمل چرکینی پدید آمد که ریشه آن شد رانت و فساد اقتصادی برادرتان.
قطعاً تفکر پوپولیستی شما خریدار ندارد و گفته شما که در توصیه خدمت به دولت سیزدهم هستید هم توصیه ای نخ نما و پوسیده است، اگر این طور نبود قطعاً در زمان صدارت تان گام های خوبی برای معیشت و مدیریت بحران هایی که با تحریم و ... بر کشور تحمیل شد برمی داشتید یا حداقل در تصمیمات دولتی اثر گذار بودید نه اینکه ویترینی برای مجیز گویی دولت باشید.
علی ایحال شاید میشد در پایان دولت تدبیری می کردید و همه تان برای دلجویی از مردم عذرخواهی کرده و خود را برای تصمیمات غلط تان مواخذه می کردید و اعلام می کردید که پس از اتمام ماموریتتان در پاستور پاسخوی عملکردتان در قوه قضاییه خواهید شد تا اینکه مردم در مطالبه عمومی این را از دستگاه قضا بخواهند.
می توانستید تدبیر کنید که در سخنرانی آخرتان کمی به سمت و سوی مردم خم می شدید و از مجیزگویی تان برای همدیگر قصه نمی بافتید و واقعیت را بجای انکار قبول می کردید.
می توانستید عذر خواهی کنید که به توصیه های رهبری در خیلی از تصمیمات خرد و کلان گوش نکردید و دودش را به چشم مردم دادید.
شاید وقاحت کمترین واژه برای عملکردتان در 8 ساله دولت باشد اما راه توبه برای همه باز است.
توبه کنید و مردانه پای لرز خربزه هایی که خوردید باستید...
گزارش از علی درخشان