ذوب تورمی بودجه خانوار

بررسی آمارهای بودجه خانوار در دهه ۹۰ چند نکته قابل توجه را نشان می‌دهد. نخست اینکه هزینه واقعی (هزینه اسمی منهای تورم) خانوارهای شهری در یک دهه به میزان ۲۰درصد کاهش یافته که این رقم برای خانوار روستایی ۳۱درصد بوده است. این موضوع نشان می‌دهد روند مصرف خانواده‌های شهری و روستایی ایران در این سال‌ها کاهشی بوده است.
تصویر ذوب تورمی بودجه خانوار

به گزارش سایت خبری پرسون، میزان درآمد واقعی خانوار شهری نیز به میزان ۳درصد و خانوار روستایی ۱۰درصد افت کرده است. این دو معیار در دهه ۸۰ افزایشی ثبت شده بودند. همچنین رقم ضریب جینی نیز طی این دهه افزایش یافته و حکایت از عمیق‌تر شدن شکاف درآمدی میان خانوارهای غنی و ضعیف دارد. به نظر می رسد که متهم اصلی، ذوب شدن رفاه خانوار، وقوع دو قله تورمی در ابتدا و انتهای دهه است که باعث شد درآمد و هزینه خانوار، از رشد انفجاری قیمت‌ها عقب بیفتد. علاوه بر این در کنار تورم بالا، رشد اقتصادی نزدیک صفر در این دهه سطح رفاه و مصرف خانوارهای ایرانی را کاهش داده است.

مرکز آمار ایران اطلاعات مربوط به درآمد و هزینه خانواده شهری و روستایی را در قالب گزارشی منتشر کرد. طبق این گزارش که بر اساس آمارگیری از ۱۹هزار و 306 خانوار نمونه در نقاط شهری و ۱۸هزار و 251 خانوار نمونه در نقاط روستایی به‌دست آمده، متوسط درآمد و هزینه ماهانه خانوار شهری در سال 99 به ترتیب حدود 2/ ‌6 و 2/ ‌5 میلیون تومان بوده است که نسبت به سال 98 به ترتیب رشدی معادل 38 درصد و 31 درصد داشته است. اما این افزایش نباید موجب سردرگمی ما شود، با بررسی آمارها مربوط به درآمد و هزینه خانوارهای شهری و روستایی در دهه 90 درمی‌یابیم که وضعیت خانوار‌های ایرانی در این دهه تغییرات چشمگیری را تجربه کرده است.

بررسی‌ها نشان می‌دهد وجود دو قله تورمی در ابتدا و انتهای دهه 90 باعث شده تا بودجه خانوار ایرانی از افزایش قیمت‌ها جا بماند. طبق آمار تعدیل‌شده بر اساس تورم هزینه متوسط خانوار شهری در سال 99 نسبت به سال 90 بیش از بیست درصد کاهش یافته است. خانوار روستایی وضعیت بدتری دارد و در همین بازه زمانی میزان هزینه خانواده‌های روستایی بیش از 31 درصد کاهش یافته است. روند تغییرات رفاه در میان خانوارهای ایرانی حاکی از آن است که درسال 94 و همزمان با نهایی شدن برجام،‌ روند نزولی هزینه خانوار متوقف شده و دوباره شاهد افزایش بوده است، اما با خروج آمریکا از توافق هسته‌ای در سال 97، بار دیگر روند کوچک‌شدن سفره ایرانیان از سر گرفته شد. روند نزولی بررسی شاخص‌های دیگر مانند ضریب جینی حاکی از آن است که این کاهش رفاه خانوار از توزیع یکسانی برخوردار نیست؛ ضریب جینی در دهه 90 روندی صعودی را طی کرده و حاکی از آن است که وضعیت نابرابری در جامعه ایران به سمت افزایش شکاف رفاهی میان خانواده‌های ایرانی حرکت کرده است.

هزینه و درآمد خانوار ایرانی در سال 99

مرکز آمار در گزارشی اطلاعات مربوط به درآمد و هزینه خانوارهای ایرانی را منتشر کرد. در این گزارش به‌جای بررسی درآمدها، بر بررسی هزینه‌های خانوار تمرکز می‌شود؛ چرا‌که افراد به دلایلی مانند مالیات از اظهار درآمد حقیقی خود خودداری می‌کنند و به همین دلیل با استفاده از هزینه‌های خانوار در بررسی‌ها، نتایج دقیق‌تر و قابل‌اعتناتری حاصل می‌شود. براین اساس در سال 99 متوسط هزینه‌ کل خالص سالانه‌ یک خانوار شهری به‌ 62میلیون و 139 هزار تومان رسیده که نسبت به رقم مشابه در سال 98 حاکی از افزایش‌ 31 درصدی هزینه خانوارهای شهری است. از این مبلغ بیش از 16میلیون تومان هزینه مواد خوراکی و دخانی شده و بالغ بر 46 میلیون تومان از هزینه‌های خانوار، سهم هزینه‌های غیرخوراکی است.

در میان هزینه‌های خوراکی گوشت و «نان و غلات» هر‌کدام با سهم 21 درصدی بالاترین سهم از هزینه‌های خوراکی را به خود اختصاص داده‌اند و میوه‌ها و سبزی‌ها با سهم 19 درصدی از این هزینه‌ها در جایگاه بعدی هزینه‌های خوراکی قرار گرفته است. در میان هزینه‌های غیرخوراکی خانوارهای شهری بالاترین سهم به مسکن، سوخت و روشنایی تعلق دارد که 50 درصد هزینه‌ها را به خود اختصاص داده است. حمل و نقل و ارتباطات و بهداشت و درمان به ترتیب با سهم 13 و 12 درصدی از هزینه‌های غیرخوراکی خانوار شهری در رتبه‌های بعدی قرار دارند. در بخش خانوار‌های روستایی اوضاع اندکی متفاوت است.

در سال 99 متوسط هزینه خانوار‌های روستایی به 34 میلیون و 67هزار تومان رسیده است که نسبت به سال گذشته 5/ 30 درصد رشد را تجربه کرده است. از این مبلغ بیش از 13میلیون و 645 هزار تومان هزینه مواد خوراکی و دخانی شده و بالغ بر 20 میلیون تومان از هزینه‌های خانوار روستایی سهم هزینه‌های غیرخوراکی است. در میان هزینه‌های مربوط به کالاهای خوراکی نان و غلات و فرآوردهای آنها 25 درصد از کل هزینه خوراکی هارا به خود اختصاص داده است. گوشت با سهم 21 درصدی و میوه و سبزی‌ها با سهم 17درصدی در رتبه‌های بعدی هزینه‌های خوراکی قرار گرفته‌اند. در بخش هزینه‌های غیرخوراکی خانوارهای روستایی، مسکن بیشترین سهم را به خود اختصاص داده است. براساس آمار سهم مسکن از هزینه‌های غیرخوراکی 32 درصد است؛ حمل و نقل و ارتباطات با 20 درصد و بهداشت و درمان با 16 درصد، رتبه‌های بعدی سهم از کل هزینه غیرخوراکی خانوار روستایی را به‌خود اختصاص داده‌اند.

رفاه در دهه 90

به‌رغم افزایش بیش از 30 درصدی هزینه خانوارها در سال 99، آمار تعدیل شده بر اساس شاخص تورم‌ حاکی از نتایج دیگری است. در سال 99 هزینه‌های واقعی خانواده شهری حدود 5 درصد و هزینه‌های واقعی خانواده روستایی 4/ 4 درصد کاهش را تجربه کرده است. البته این وضعیت محدود به سال 99 نیست و در دهه 90 شمسی کاهش هزینه خانواده‌ها و به‌تبع آن کاهش رفاه آنها یک روند کلی حاکم برفضا است. طبق اطلاعات منتشر‌شده از سوی مرکز آمار و با استفاده از شاخص قیمت مصرف‌کننده، می‌توان دریافت که هزینه خانوار شهری در دهه 90 بیش از 20درصد کاهش یافته است.

در بخش روستایی، کوچک‌شدن سفره ایرانیان سرعت بیشتری داشته و در همین دوران هزینه خانوارهای روستایی بالغ بر 31 درصد کاهش یافته است. همچنین باید به این موضوع اشاره کرد که درآمد خانوار شهری در دهه 90 بیش از 9/ 2 درصد و درآمد خانوار روستایی 7/ 10درصد کاهش را تجربه کرده است. در این سال‌ها حد‌فاصل میان سال 94 و 96 استثنا محسوب می‌شود. با به نتیجه رسیدن توافق هسته‌ای‌ در سال 94 و برداشته‌شدن تحریم‌های نفتی، این روند کاهش متوقف شد و دوباره به فاز صعودی بازگشت. این روند تا سال 96 ادامه پیدا کرد و باعث شد تا سطح هزینه‌ها به سطح ابتدای دهه 90 بازگردد.

اما دیری نپایید که این روند دوباره نزولی شد؛ با خروج آمریکا از توافق هسته‌ای بار دیگر هزینه و درآمد خانوارها روند نزولی به خود گرفت و سفره ایرانیان کوچک‌تر شد‌ اما این تنها نکته منفی رفاهی این سال‌ها نیست. در دهه90، شکاف درآمدی و هزینه‌ای میان خانوارهای ایرانی افزایش یافت. یکی از شاخص‌های سنجش نابرابری درآمد جامعه، ضریب جینی است. ضریب جینی عددی است بین صفر و یک و یا بین صفر و صد درصد که در آن صفر به معنی توزیع کاملا برابر درآمد یا ثروت و عدد یک به معنای نابرابری مطلق در توزیع است. آمار مربوط به ضریب‌جینی در سال‌های دهه 90، حاکی از بزرگ‌تر شدن این شاخص است و نشان ‌می‌دهد که وضعیت رفاه کشور به سمت بیشتر‌شدن نابرابری درآمد و ثروت حرکت کرده است.

استفاده خانوارها از لوازم عمده زندگی

مقایسه درصد خانوارهای شهری استفاده‌کننده از لوازم عمده زندگی در سال 1398 نسبت به سال1399 حاکی از آن است ‌خانوارهای استفاده‌کننده اتومبیل شخصی بدون تغییر‌ ۱/ ۵۳، یخچال‌فریزر از 2/ 70 به 9/ 71، جاروبرقی از 7/ ۹۱ به 5/ ‌۹۱، ماشین لباسشویی از 1/ ‌87 به 3/ ‌۸۷، ماشین ظرفشویی‌ بدون تغییر۶/ ‌۷ و اجاق گاز از 1/ ‌۹۹ به 9/ ‌98 درصد تغییر یافته است. در مناطق روستایی نیز‌ مقایسه درصد خانوارهای روستایی استفاده‌کننده از لوازم عمده زندگی در سال 1398 نسبت به سال 1399 نشان می‌دهد خانوارهای استفاده‌کننده اتومبیل‌شخصی از 7/ ۳۲ به 1/ ‌34، یخچال‌فریزر از 4/ ‌50 به 7/ ‌52، اجاق‌گاز از 4/ ‌۹۸ به 3/ ‌۹۸، جاروبرقی از 9/ ‌65 به 5/ ‌67و ماشین لباسشویی از 5/ ‌۵۶ به 1/ ‌58 درصد تغییر یافته است.

مقایسه درآمد و هزینه خانوار استان‌های کشور

بررسی آمارهای مربوط به هزینه خانوارها در استان‌های مختلف کشور حاکی از آن است که بالاترین میزان هزینه خانوار شهری در کشور به استان تهران تعلق دارد. هزینه هر خانوار شهری در سال 99 بالغ بر 95میلیون و 701هزار تومان بوده است. استان‌های البرز با 72 میلیون و 798 هزار تومان و مازندران با 66میلیون و 264 هزار تومان در رتبه‌های بعدی هزینه خانوارهای شهری قرار دارند. از سوی دیگر خراسان شمالی با 35 میلیون و 194 هزار تومان، کرمان با 37 میلیون و 645 هزار تومان و اردبیل با 39 میلیون و 725 هزار تومان کمترین میزان هزینه خانوار شهری میان استان‌های کشور را به خود اختصاص دادند.

در میان خانواده‌های روستایی بالاترین هزینه به استان‌های البرز، تهران و مازندران تعلق دارد؛ هزینه خانوارهای روستایی در این استان‌ها به ترتیب 56 میلیون و 642 هزار تومان، 51 میلیون و 769 هزار تومان و 51 میلیون و 763 هزار تومان بوده است. کمترین میزان هزینه خانوارهای روستایی نیز به استان سیستان و بلوچستان تعلق دارد. این رقم در این استان پهناور بالغ بر 18 میلیون و 39 هزار تومان است. استان‌های خراسان شمالی با 19 میلیون و 993 هزار تومان و خراسان جنوبی با 21 میلیون و 702 هزار تومان در رتبه‌های بعدی کمترین میزان هزینه خانوارهای روستایی قرار دارند.

منبع: دنیای اقتصاد

326058

سازمان آگهی های پرسون