به گزارش سایت خبری پرسون، علیرضا سلطانی نوشت: این اولویتبخشی طبیعتا به لحاظ جایگاهی است که صنعت نفت در امورات اقتصادی، سیاسی و بینالمللی کشور بازی میکند؛ ضمن اینکه مسائل و شرایطی به صورت عاجل در این صنعت وجود دارد که لازم است در شرایط کنونی نسبت به آن تصمیمات بزرگ و تعیینکنندهای گرفته شود، تصمیماتی که به آینده صنعت نفت به صورت خاص و آینده اقتصادی ایران به صورت عام مربوط است و تعلل در آن یا نحوه تصمیمگیری به لحاظ درستی یا نادرستی، میتواند سرنوشت اقتصادی و توسعهای این صنعت و اقتصاد ایران را دستخوش تغییرات بزرگی کند.
نحوه تصمیمگیری و برنامهریزی در حوزه صنعت نفت برای دولت آینده که دولتی مهم و سرنوشتساز محسوب میشود، متضمن توجه به فرصتها و چالشهایی است که هماکنون در این حوزه وجود دارد. در این یادداشت ابتدا چالشها بررسی و در بخش دوم فرصتها تبیین میشود. مهمترین چالشهای صنعت نفت در دولت آینده به شرح زیر هستند:
1- عقبماندگی طرحهای توسعهای صنعت نفت در حوزه بالادستی: مهمترین چالش صنعت نفت در حال حاضر، عقبماندگی مفرط طرحهای توسعهای به دلیل رکود سرمایهگذاری در این صنعت است. بر اساس برنامهریزی صورتگرفته در سال 92، صنعت نفت برای ادامه حیات و حفظ جایگاه خود در بازار جهانی نفت نیازمند سرمایهگذاری 200میلیارددلاری در حوزه بالادستی در یک بازه زمانی پنجساله بود. به عبارت دیگر باید تا پایان سال 97 هر سال 20 میلیارد دلار برای توسعه، پایداری و پویایی نفت و گاز در حوزه بالادستی سرمایهگذاری صورت میگرفت. با بررسی دوره هشت سال گذشته، به دلیل شرایط تحریمی، در خوشبینانهترین حالت سرمایهگذاری صورتگرفته در این حوزه حدود 10 میلیارد دلار به صورت اسمی آن هم در یک بازه زمانی هشتساله و نه پنجساله است که عمدتا توسط شرکتهای داخلی و با بهرهگیری از منابع داخلی صورت گرفته است.
این رقم در واقع، تحقق پنج درصد برنامه زمانی پنجساله است. این شدت عقبماندگی در حوزه سرمایهگذاری مالی، بیانگر عمق عقبماندگی در حوزه فناوری، مدیریت اجرای طرحهای توسعهای و پایینبودن سطح اشتغالآفرینی صنعت نفت در حوزه بالادستی است. نتیجه این شرایط، پیری و فرسودگی چاهها و میادین نفتی، بهرهبرداری غیرصیانتی از میادین نفتی و ضریب برداشت پایین و غیراستاندارد نفت از این میادین است. شرایطی که به طور محسوس در میزان تولید نفت کشور و جایگاه ایران در بازار جهانی نفت میتواند تأثیرات منفی داشته باشد.
2- افت فشار استحصال گاز در پارس جنوبی: چالش مهم و قابل توجه دیگر، شرایط تولید گاز در پارس جنوبی است. با توجه به اینکه، بیش از 70 درصد گاز تولیدی ایران از پارس جنوبی تأمین میشود و بخشهای قابل توجهی از حوزههای مصرف گاز کشور یعنی بخش خانگی، صنعتی، نیروگاهی و پالایشی، پتروشیمی و صادراتی از این میدان تغذیه میشوند، برآوردها حاکی از ورود این میدان به نیمه دوم عمر خود است.
این به معنای کاهش فشار گاز و بیاثرشدن تأسیسات کنونی تولید گاز به صورت تدریجی و ضرورت جایگزینی تأسیسات جدید با فناوریهای جدید برای پایداری تولید گاز از این میدان با توجه به تحرکات شریک جنوبی (قطر) است. سرمایهگذاریهای جدید در این میدان در حوزه سرمایهگذاری و فناوری به صورت توأمان باید بر محور بالابردن سیستم تقویت فشار گاز باشد که به طور طبیعی این حرکت باید از فازهای مرزی آغاز شده و به سایر فازها تسری یابد. طرح توسعه فاز 11 پارس جنوبی به عنوان مرزیترین فاز، فرصت مناسبی بود که آغازگر این حرکت راهبردی باشد که به دلیل تحریمها، این امکان تاکنون فراهم نشده است اما به طور قطع دولت آینده باید در این زمینه برنامهریزی کند تا کشور در سالهای نهچندان دور با بحران تولید گاز مواجه نشود.
3- فرسودگی تأسیسات و تجهیزات تولید و انتقال فراوردههای نفتی: چالش جدی دیگر فرسودگی بیش از حد و خارج از استاندارد تأسیسات و تجهیزات صنعت نفت در حوزه تولید و انتقال فراوردههای نفت و گاز در کشور است. اکثر پالایشگاهها، برخی از مجتمعهای پتروشیمی باسابقه و خطوط لوله انتقال فراورده در سالهای اخیر در نتیجه عدم بهسازی و نوسازی ناشی از تحریمها، بهشدت دچار مشکل هستند و هزینههای سنگینی همچون حوادث و تلفات جانی، بالارفتن هزینه تولید، هدررفت منابع اولیه و تولیدی، تولید محصولات بیکیفیت و ضد محیط زیست و مواردی از این دست را موجب شدهاند.
نوسازی و بهسازی این تأسیسات متناسب با فناوریهای روز و استانداردهای جهانی برای حضور در بازارهای بینالمللی و در چارچوب افزایش ظرفیتهای پتروپالایشی و جلوگیری از خامفروشی بیرویه، امری ضروری و اجتنابناپذیر است.
4- تشدید رشد آهنگ شدت مصرف انرژی: بالابودن شدت مصرف انرژی از چالشهای جدی دیگر در حوزه صنعت نفت است که عملا نفس و توان این صنعت را برای رقابتیشدن در سطح جهانی و نقشآفرینی در جایگاه پیشرانی توسعه کشور گرفته است. این چالش البته مسئله جدیدی نیست اما واقعیت این است که در سالهای اخیر تحت تأثیر تحریمها و فشارهای اقتصادی و معیشتی، آهنگی رو به رشد و خطرناک یافته است.
قیمتگذاری نادرست، فقدان سازوکارهای مناسب برای توزیع عادلانه و توسعهمحور حاملهای انرژی و پرداخت یارانههای ناعادلانه و پنهان، صنعت نفت را در باب تجاری و توسعهای بهشدت دچار چالش کرده است؛ هرچند در سالهای اخیر با تغییر برخی سیستمهای مصرف یعنی جایگزینی برخی حاملها مانند نفت سیاه، مازوت و گازوئیل در مصرف خانگی، صنعتی و نیروگاهی، بخشی از ظرفیت پالایشگاهی و صادراتی کشور در حوزه فراوردههای نفتی آزاد شده اما این اقدامات در مقابل شدت بالای مصرف انرژی کشور، چشمگیر نیست. اولویت مهم دولت آینده، حداقل توقف آهنگ رو به افزایش شدت مصرف انرژی کشور است؛ امری که با شرایط اقتصادی و معیشتی کنونی بسیار سخت است.
5- بازگشت ایران به بازارهای جهانی نفت: چالش مهم دیگر صنعت نفت، رفع تحریمها و بازگشت ایران به بازار جهانی نفت است. در یک دهه اخیر تحت تأثیر تحریمها، جایگاه ایران در بازار جهانی نفت به عنوان یک تولیدکننده سنتی و ریشهدار، دچار نوسان و آسیب شده است. طولانیشدن این شرایط به طور طبیعی بسیاری از مشتریان سنتی ایران را از گردونه تجاری نفت با ایران خارج کرده است. ایران در مسیر بازگشت به بازار جهانی نفت از یک سو با رقبای نفتی که عمدا و برنامهریزیشده، نفت ایران را جایگزین کردهاند و از سوی دیگر مشتریانی که احتمالا ذائقه نفتی خود را به لحاظ فنی تغییر داده و مهمتر از آن اعتماد و اطمینان خود را به ایران از دست دادهاند،
مواجه است.
اگرچه ایران در یک برهه یعنی بعد از اجرای برجام در سالهای 94 تا 96، تجربه بازگشت به بازار جهانی نفت آنهم در شکل سریع را دارد اما بازگشت دوباره تحریمها و تشدید آنها،
به طور خاص اعتماد و اطمینان خریداران نفت به ایران را نسبت به تکرار این شرایط تحریمی و ناپایداری دریافت نفت از ایران و ایجاد هزینههای اقتصادی و فنی برای خریداران کاهش داده است. در شرایط فعلی بازیابی مشتریان نفتی از مسئله رقابت با رقبا برای بازگشت به بازار نفت برای ایران اهمیت بیشتری دارد که این باید از هماکنون مورد توجه دستگاه دیپلماسی سیاسی و نفتی قرار گیرد.
چالشهای بالا در کنار دهها چالش خرد دیگر، صنعت نفت ایران به عنوان صنعت پیشران توسعه را فراگرفته است. بیتوجهی به این چالشها یا رهاکردن آنها به گذر زمان، آسیبهای اقتصادی و اجتماعی بزرگی را به کشور وارد میکند که جبران آن سخت و حتی غیرممکن است. این چالشها به طور طبیعی با برنامهریزی و تدبیر در بخشهای بالادستی سیاستگذاری و همچنین بخشهای تخصصی و با تکیه بر فرصتهای موجود قابل کنترل است.
توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.
منبع: شرق