به گزارش سایت خبری پرسون، فرهاد تقوامنش نوشت: اما تاثیر آن به دلیل مزایای بیشمار این نوع فعالیت بسیار حائز اهمیت است، نگاهی به ساختار اقتصادی وتولیدی کشور نشان میدهد،که بخش عمدهای از فعالیتهای تولیدی، خدماتی وتوزیعی از طریق این SMEها صورت میپذیرد، که با تعداد وپراکنش زیاد در حدود 14% از GDP کشور را تشکیل میدهند.
آیا میتوان این تاثیرگذاری براقتصاد کشور رانادیده گرفت؟
نگاهی گذرا به آمار رسمی وزارت صمت، حکایت از جمعیت حدود 3 میلیون نفری از اصناف را نشان میدهد، با حدود 600000 واحد تولیدی در بسیاری از رستهها، مشابه صنعت، با تعداد 129 اتحادیه فقط در شهرتهران،443 اتحادیه در استان تهران و 368 اتاق اصناف در سراسر کشور. چگونه است که در بسیاری از محاسبات، بخشنامهها، دستورالعملها این قشر عظیم نادیده گرفته میشوند.
چگونه است که در غالب تصویبنامهها در سنوات اخیر تسهیلات تنها مشمول واحدهای دارای پروانه بهره برداری میشود، معنی این جمله یعنی حذف صنوف، اگر چه در یکی دوسال اخیر گوشه چشمی به اصناف شده است ودر متمم ویا ذیل بخشنامهها، با التماس و خواهش اسم صنوف اضافه شده است، ولی به دلیل عدم اعتقاد برخی مدیران صنعتی، تاکنون جایگاه این قشر تاثیر گذار بر اقتصاد کشور بدرستی تبیین نشده است. میگویند بنویسید، صنف و بخوانید صنعت.
در دولت کاروکرامت چه فرقی میکند در فضای ده هزار متری با 1000 کارگر شریف کارکنی و یا در فضای یک کارگاه کوچک با جمعی اندک به تولید ملی بپردازی.
هنوز که هنوز است در ذهن برخی از مدیران صنعت، نادیده گرفتن اصناف یک اصل است، و این را به کارشناسان بخش صنعت آموزش میدهند، این بیانصافی را به راحتی در بخشنامههای موجود در سرتاسر وزارت صمت میتوان دید، در تخصیص مواد اولیه، در پرداخت تسهیلات، در اعطاء مشوقها، تازه کار به اینجا نیز ختم نمیشود در بخشنامههای داخلی سایر دستگاهها و بانکها، این جمله جادوئی دارای پروانه بهره برداری همواره به چشم میخورد.
سوال این است، مگر مدیریت واحدی بر صنف و صنعت حاکم نیست؟ مگر یکی از فلسفههای ادغام دو وزارتخانه سهولت تصمیم گیری نبود؟
مدیران صنعت، لطفا پاشنههای کفش خود را بکشید، از واحدهای صنفی بازدید کنید، برخی باعث افتخار این کشور هستند، برخی در حدو اندازه واحدهای صنعتی وچه بسا بزرگتر هستند. فرقی بین فرزند بزرگتر وکوچکتر نگذارید و از برکات این امر برخوردار شوید. میگویید مشکلات زیست محیطی وجود دارد، خوب شما به عنوان مغز افزار، به عنوان تصمیم گیر مجموعه با تعامل سایر دستگاهها، با حمایت از تکنولوژیهای نوین این مشکل راحل کنید.
عدم حمایت از واحدهای تولیدی چه صنفی و چه صنعتی، اتخاذ تصمیمات غیرکارشناسی و خلق الساعه چیزی جز تعدیل نیروی کار، افزایش بیکاری، تعطیلی بنگاه و نهایت افزایش بزه اجتماعی را به دنبال نخواهد داشت.
روزی نیست که چند واحد تولیدی با آه و حسرت خبر تعطیلی و یا تعدیل نیروی خود را به بخشهای مختلف وزارتخانه منتقل نکند، در ملاقات حضوری با یک تولید کننده محترم شاهد اشک آن بزگوار در تعطیلی واحد تولیدیاش بودم، غصه تمام وجودم را فراگرفت، تنها کمکی که در آن زمان از دستم برآمد دادن یک دستمال کاغذی به ایشان بود که چشمان خود را پاک کند، کمی به خود بیاییم،کمی مهربانتر باشیم، بیایید مرد میدان باشیم، همانگونه که برای خانواده خود با دلسوزی و با تمام توان کار میکنیم برای این مردم شریف برای این تولید کننده زحمتکش کار کنیم، دیگر فرصت تلف کردن وقت را نداریم.
این قانون نظام صنفی نیز نیاز به بازبینی کلی دارد، درست مثل ماشینی که دوباره اسمبل میشود، با ارائه یک لایحه از سوی دولت و اصلاح هفت، هشت بند از مواد آن چیزی حل نمیشود، دولت جدید در فکر بازبینی کلی قانون نظام صنفی با در نظر گرفتن اسناد بالادستی است، در کنار آن نیز قوانین مربوط به صنعت نیز نیاز به اصلاح دارد، یک اتاق فکر قوانین قوی، متشکل از اساتید و نخبگان حقوقی برای شناسائی، حذف و یا اصلاح قوانین مخل تولید.
صنف یا صنعت؟ من میگویم تولید، میگویم پیوند صنف وصنعت، میگویم جراحی صنف وصنعت.
ومن الله التوفیق
توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.
منبع: آفتاب یزد