به گزارش سایت خبری پرسون، جعفر گلابی نوشت: البته شاید بهتر شد که اصلاحطلبان در انتخابات اخیر اشتباهات فاحش و بعضا غیرقابل باور کردند. پیش از انتخابات شخصا بارها نوشتم و هم هرجا دوستی را دیدم گفت بیاییم با وقار و متانت ببازیم و شکستی آبرومند داشته باشیم. کافی بود که دوستانمان انواع پیامهای صادره از جامعه را به گوش جان میشنیدند و برای اعتبار خود تصور معجزه نداشتند، در آن صورت نه از مردم که از شورای نگهبان شکست میخوردند که شکست بدی نبود! اما مقدر این بود که بخش مهمی از اصلاحطلبان در برابر چشمان بهتزده بخش دیگر و تعجب ناظران برای آخرینبار شانس خود را آزمایش کنند و با تمام وجود لمس کنند که مردم دیگر اقبالی و امیدی به اصلاحات جزیی و زمانبر ندارند و زمانه حضور در حاکمیت برای رسیدن به حداقلی از تغییرات یا بدتر نشدن اوضاع سپری شده است.
حضوری که برای برخی آب و نان داشت ولی برای مردم حسرت باقی میگذاشت. حالا این همیشه حاضران در قدرت دیگر هیچ دلیلی برای اصلاحطلبنمایی ندارند و دیدیم که برخی حتی پیش از انتخابات از خویش رونمایی کردند! این شکست بد که تکانهایش بسان زلزلهای 7 ریشتری همه را تکان خواهد داد، لازم بود تا سوالهای مهم سر برآورند و اینکه چه باید کرد تا عمق سلولهای خاکستری مغزهای تحولخواه و میهندوست نفوذ کند. اگر بد و عمیق شکست نمیخوردیم نیاز به تحول بنیادین باز هم به تعویق میافتاد.
حالا اصلاحطلبان خالص با شرایط جدید و مهمی روبهرو هستند که اگر میل به ماندن دارند و دغدغه کشور قرار از ایشان ربوده است به جز ارایه تعریف دقیق و جامع و بنیادین و تئوریک از اصلاحات که قطعا در صدر اولویتها قرار دارد و راهگشا و ضروری است باید به این سوال پاسخ دهند که میخواهند با مردم و حاکمیت یکدست چگونه سخن بگوییم؟ خوشبختانه ایشان هیچگاه قدرت عملی برای مانعتراشی و چوب لای چرخ دولت گذاشتن نداشتهاند و انگیزهای هم برای آن وجود نداشته است. با اندک رسانههای موجود و فضای نا امن مجازی که چه بسا محدود شود هرگز راه نامسوولانه نق زدن و ایراد گرفتن از هر کار درست و نادرست حاکمیت سزاوار هیچ منتقد معتقد به اعتلای کشور نیست، اما اگر سکوتی عمیق و معترضانه و متفکرانه چاره راه نباشد پافشاری بر مطالبات مردم و نقد دلسوزانه و گوشزد کردن خطرات آینده حتی اگر با بیمهری مواجه شود و به اعتنای حاکمان نیاید مشی مسوولانه و اخلاقی است.
فعلا جز دعا کاری از دلسوزان بر نمیآید و خدا کند پس از رفع تحریمها در این دولت که در صدر همه ضرورتها قرار دارد دولت آینده بتواند با جذب سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی هر سال یک میلیون شغل ایجاد کند، تورم را کنترل و تنگنای معیشت را برطرف سازد، مشکل مسکن را از ریشه برکند و در بعد خارجی اگر با غرب روابط دوستانه برقرار نمیسازد حداقل با همسایگان و چین و روسیه روابط مدبرانه مبتنی بر مصالح ملی و منفعت برای ایرانیان برقرار کند.
در این صورت همه باید با صدای بلند و با صراحت ستایشش کنیم. امید است دولت جدید تعریف دقیقی از کار انقلابی ارایه دهد و روشن سازد که منظورش از اتخاذ شیوههای انقلابی در امور مختلف چیست؟ آیا در روشهای انقلابی نیاز به کار کارشناسی و مطالعه پیشینی وجود ندارد؟ آیا در این نوع از مدیریت شعار بر عمل رجحان دارد یا اجرا اصل است و شعار دادن درحد تزیین و امید دادن به مردم مصرف میشود؟ اگر مراد از کارهای انقلابی جلوگیری از ریخت و پاشها و سادهزیستی مسوولان و کار شبانهروزی و پرهیز از پشت میزنشینی و سد کردن رانتها و پرهیز از تطویل امور و شجاعت در تصمیم و قاطعیت در اجرا و کم کردن حجم دولت باشد، مطمئنا مردم استقبالی پرشور خواهند کرد و ثمربخش هم خواهد بود.
بر همین سیاق انتظار میرود که چارهجویی فوری و اضطراری برای اصلیترین مشکل موجود کشور یعنی موضوع کرونا در دستور کار قرار گیرد، چراکه متاسفانه دوباره رنگ قرمز در حال تسری به بسیاری از استانهاست و روند بستریها روبه افزایش است. دولت آینده از هماکنون باید برای آن برنامهای دقیق و جامع تدوین کند و در اولین روزهای تصدی اجرای آن را آغاز کند. متاسفانه تصمیمگیران و متصدیان و موثرین دولت فعلی در این رابطه بسیار کند و سطحی و بد و ناکارآمد با موضوع برخورد کردند و در حالی که بسیاری از کشورها از کرونا عبور کردهاند ما همچنان در حال تجربه پیکهای جدید هستیم! نوع برخورد دولت آینده با این موضوع حیاتی و فوری، معیاری برای سنجش اراده، توان، دانش و تعهد به انواع وعدههای دیگر او خواهد بود و اولین مطالبه جدی هم همین است. ببینیم آیا انبوه قدرتی که یکجا تجمیع شده و راه علاج مشکلات کشور قلمداد میشود با روشهای انقلابی میتواند پایان قاطع کرونا را تسریع کند؟
توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.
منبع: اعتماد