به گزارش پرسون امیر حسین مقدم مدیر تیم رسانه اینوشت؛ امنیت اتفاقی نیست، فعال اجتماعی، فرهنگی و رسانه ای مینویسد؛ یک گل به خودی سنگین تر و گران تر از ده گلی است که از حریف و دشمن میخوریم
سیبی که قسمتی از آن دچار آفت زدگی شده، بهتر از سیبی است که از درون کرم خورده است. گاهی سوال پیش می آید که در بعضی حرکات و حرف های کسانی که در نظام جمهوری اسلامی دارای مسئولیت و سمت هستند چه مقدار معیار حرف و سخن رهبری است ؟
چرا کسانی که از تناقضات بین حرف و عمل گله میکنند خود دچار این تناقض هستند؟ کسانی که صحبت های خود را با آیه قرآن آغاز میکنند و با کلامی از رهبری به پایان میرسانند گاهی فقط به فکر زیبایی گفتار خود و اعتبار بخشی به حرف های خود هستند اما در عمل نه مفهوم آیه را میدانند نه مفهوم پیام رهبری را.
همیشه بهانه ها جور هستند برای جلوگیری از یک اقدام انقلابی همیشه جوانان که در خط مقدم مشکلات جامعه هستند قربانی ندانم کاری و تصمیم های نا بجای برخی مسئولین میشوند، دیده و شنیده ایم در زمان جنگ تحمیلی رزمندگانی که در خط مقدم بودند همیشه مورد حمایت فرماندهان و نیرو های کمکی و یگان پشتیبانی بودند و با همین امید، با همین اطمینان که افرادی پشت جبهه حواسشان به رزمندگان خط مقدم هست شجاعانه تر به دل دشمن میزدند، اما امروز جوانان انقلابی در خط مقدم مبارزه با فساد و مشکلات و جنگ تنها هستند، نه تنها خبری از پشتیبانی و حمایت و نیروی کمکی نیست بلکه گاهی ندای عقب نشینی از بالا به گوش میرسد، خط مقدم مبارزه با مشکلات کشور جوانان هستند به خصوص جوانان انقلابی و دغدغه مند، رمز پیروزی در هشت سال جنگ تحمیلی دلگرم بودن جوانان سیزده ساله به صداقت گفتار ، به انقلابی بودن فرماندهان و مسئولین و حمایتها بود، چون حرف فرماندهان و مسئولین نظامی حرف حضرت آقا بود، امروز اما تناقضاتی وجود دارد، امروز صحبت از گل به خودی و سیب کرم زده و مصلحت بینی ها و سنگ اندازی هاست.
مدتی قبل شهیدی از دیار سوریه آوردند، شهید مدافع حرم حسن عبدالله زاده فرزند سردار عبدالله زاده رییس سابق حفاظت ناجا ، نکته قابل توجه این خبر این است، چه طور می شود پدر، یکی از سرداران رده بالای یکی از سازمانهای نظامی کشور باشد و فرزندش در سوریه شهید شود؟ آیا نمیشد به جای شهید حاج حسن را اقازاده بگویند؟ آیا نمیشد از سمت پدر استفاده و در بهترین جای نظام خدمت کند؟ آیا نمیشد پدر فرزند خود را از رفتن به سوریه منصرف کند ؟ چرا میشد تمام اینها شدنی بود مانند هزار موردی که هر روز اتفاق میافتد اما فرق است میان حرف زدن از انقلاب و عمل کردن به انقلاب، فرق است میان گفتن از رهبری تا عمل کردن به امر رهبری، فرق است میان با غیرت و بی غیرت و فرق است میان آقازاده و آقازاده چه بسیار زیاد بودند و هستند آقازاده هایی مانند شهید سرافراز حسن عبدالله زاده.
قطعا زیاد هستند مسئولینی اعم از دولتی، نظامی، لشکری و... که چنین کارهایی برای آقازاده های خود کرده و میکنند و تنها جوانان مردم را به فیض شهادت دعوت میکنند و خود حتی جرأت فکر کردن به میدان جنگ و خط مقدم را ندارند، اما امروز محافظه کاری دغدغه رهبری نیست، امروز دغدغه رهبر انقلاب، انقلابی بودن، انقلابی فکر کردن و انقلابی عمل کردن است. فرق دوست و دشمن را بدانیم و بشناسیم، اگر گل به خودی بزنیم تبعات روحی اش دامن نظام را خواهد گرفت، جذب حداکثری به دفع حداکثری تبدیل شده است، خودی هارا دور نکنیم. به خط مقدم که پر است از جوانان انقلابی، نیرو، امید، حمایت و پشتیبانی برسانیم تا لحظه به لحظه شاهد تکرار حماسه های مانند جنگ تحمیلی باشیم.
راه حل امروز کشور، انقلابی بودن، انقلابی فکر کردن، انقلابی عمل کردن و حمایت از نیروهای انقلابی است
آتش به اختیار هستیم و تا شعله می کشیم پای نظام و انقلاب خواهیم مانند هرچند سخت باشد.
« دیشب از چشمم بسیجی می چکید
از تمام شب دوعیجی می چکید
باز باران شهیدان بود و من
باز شب های مریوان بود و من
ای در آتش سوخته! پرهای من!
ای بسیجی ها! برادرهای من!
ای بسیجی ها، چه تنها ماندهاید!
از گروه عاشقان جا ماندهاید
ای بسیجی ها! زمان را باد برد
آرزوهای نهان را باد برد
شور حال و جان سپردن هم نماند
بخت حتّی خوب مردن هم نماند
غرق در مانداب لنگرها شدیم
غافل از جادوی سنگرها شدیم »
توجه: مطلب فوق صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.