یادداشت میهمان؛

چالش‌های ساختاری اسرائیل و بحران های کنونی(بخش اول)

یادداشت/ پس از تخلیه جنوب لبنان از نیروهای اسرائیلی، در حالی که بسیاری گمان می‌کردند مرزهای شمالی اسرائیل برای همیشه امن خواهد شد، اما در عمل عکس آن رخ داد و گروه حزب‌الله با حمایت متحدانش یعنی ایران و سوریه روز به روز امکانات نظامی خود را از لحاظ کمیت و کیفیت توسعه داد.

تصویر چالش‌های ساختاری اسرائیل و بحران های کنونی(بخش اول)

سایت خبری پرسون ـ دولت اسرائیل ۷۳ سال است که در جغرافیای سرزمینی فلسطین تشکیل و به یک متغیر مهم در تحولات خاورمیانه تبدیل شده است.

برای بررسی نحوه شکل‌گیری این حکومت و ریشه‌های آن باید به کتب تاریخی قرن ۱۹ رجوع کرد.

در اوایل قرن نوزدهم ۲ تشکل جهت بررسی اسکان یهودیان (در جغرافیای فلسطین کنونی) در کشور انگلستان ایجاد شد.

ابتدا «انجمن کتاب مقدس» که در سال ۱۸۰۲ با هدف انتشار متون مقدس یهود تاسیس شد و دوم سازمانی به نام «کانون فلسطین» که مقصودش بررسی و تحقیق در خصوص جغرافیای فلسطین، تاریخ و آثار باستانی آن با استفاده از منابع یهودی بود.

پس از قرارداد «سایکس پیکو» و «اعلامیه بالفور» و تعیین یک حاکم یهودی به نام هربرت ساموئل (که نماینده مجلس عوام و مدتی هم وزیر در کابینه انگلستان بود) به عنوان کمیسر عالی بریتانیا در فلسطین، وی طی بیانیه ای در سال ۱۹۲۴ پیشنهادی را در خصوص تأسیس یک دولت یهودی ارائه کرد که موطن یهودیان جهان باشد و همچنین از منافع انگلستان در منطقه مدیترانه پاسداری کند.بنابراین از آن تاریخ روند مهاجرت پیروان دین یهودی به فلسطین رونق گرفت.

در تاریخ ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ مجمع عمومی سازمان ملل متحد در قطعنامه ای با ۳۳ رای موافق و ۱۳ مخالف، تقسیم فلسطین بین یهودیان و بومیان فلسطینی را تصویب کرد.

در این قطعنامه مصوب شده بود که ۵۷ درصد فلسطین به دولت یهودی تعلق گیرد و تاریخ اجرای آن نیز اول اکتبر ۱۹۴۸بود.

لکن شبه نظامیان یهودی از جمله هاگانا، آرگون، پالماخ، هاشومیر و... با حمله به فلسطینیان بسیاری از شهرهای آنان را تصرف کرده و عملا در ۱۴ مه ۱۹۴۸ بر ۸۰ درصد فلسطین حاکم شدند.

در تاریخ مزبور تاسیس دولت اسرائیل رسما اعلام شد و شورای حکومتی منتخب یهودیان دیوید بن گورین را به عنوان نخست وزیر و وزیر دفاع منصوب کرد.

از آن تاریخ به بعد این دولت تازه تشکیل همواره تحت حمایت دولتهای غربی مانند انگلستان، فرانسه و ایالات متحده بود و با کمک آنان توانست برتری نظامی خود را همواره بر همسایگان و رقبایش تضمین کند و برتمام چالش‌های موجود فائق آید‌.

اسرائیل در جنگ ۱۹۶۷ توانست قلمرو خود را به ۳ برابر افزایش دهد و صحرای سینا، کرانه غربی رود اردن، نوار غزه و بلندی های جولان را تصرف کند.

چند سال پس از جنگ شدید ۱۹۷۳ و در توافقی دولت اسراییل توسط مصر به رسمیت شناخته شد و در مقابل صحرای سینا را به صورت مسالمت آمیز و با شروطی پس گرفت.

ارتش اسرائیل در سال ۱۹۸۲ جهت ریشه کن کردن سازمان آزادی بخش فلسطین در لبنان، به این کشور حمله کرد و جنوب آن را اشغال و رئیس جمهوری متمایل با خود را روی کار آورد‌.

از این جا بود که مبارزه گروههای شیعی لبنانی با اسرائیل شکل جدی‌تری به خود گرفت و تا سال ۲۰۰۰ که ارتش آن به صورت یک طرفه مبادرت به خروج نظامی از جنوب این کشور کرد ادامه یافت.

پس از تخلیه جنوب لبنان از نیروهای اسرائیلی، در حالی که بسیاری گمان می‌کردند مرزهای شمالی اسرائیل برای همیشه امن خواهد شد، اما در عمل عکس آن رخ داد و گروه حزب‌الله با حمایت متحدانش یعنی ایران و سوریه روز به روز امکانات نظامی خود را از لحاظ کمیت و کیفیت توسعه داد.

در سال ۲۰۰۵ علی رغم وعده‌های آریل شارون نخست وزیر این رژیم برای حل ریشه‌ای معضل حملات گروههای فلسطینی، اسرائیل مجبور شد نوار غزه را تخلیه کند.

با خروج ارتش اسرائیل از نوار غزه، این منطقه ۳۶۰ کیلومتر مربعی نیز به یک منطقه مسلح و سرپل برای حمله به شهروندان یهودی تبدیل شد.

در سال ۲۰۰۶ طولانی‌ترین جنگ جدی میان اسرائیل و جنبش حزب الله به بهانه آزادسازی ۲ نظامی اسیر و در بند این گروه شبه نظامی آغاز شد که در نهایت با ناکامی این رژیم و صدور قطعنامه ۱۷۰۱ به اتمام رسید.

در سال ۲۰۰۸ ، ۲۰۱۲ و ۲۰۱۴ نیز نبردهایی بین گروههای فلسطینی ساکن نوار غزه و ارتش اسرائیل به وقوع پیوست که در نهایت ارتش صهیونیست نتوانست بر تهدیدات گروههای فلسطینی به طور موثر غلبه کند.

در سال ۲۰۲۰ برخی دولت های عرب حاشیه خلیج فارس مانند امارات و بحرین با دولت اسرائیل پیمان صلح امضا کرده و آن را به رسمیت شناختند.

بسیاری از صاحب نظران بر این عقیده بودند که علت اصلی پیمان‌های صلح یادشده ناکامی اسرائیل در غلبه بر متحدان ایران بوده و ایضا ناتوانی دولتهای غربی برای حمایت از آنها به سان سابق.

علیرضا تقوی‌نیاـ کارشناس مسایل غرب آسیا

289684