به گزارش سایت خبری پرسون، اخیراً یادداشتی از دکتر محمد اسماعیل اکبری "رئیس مرکز تحقیقات سرطان"، "پدر پزشکی جامعهنگر ایران" و "رئیس انجمن آموزش پزشکی کشور" در رسانهها منتشر شد که در آن به آمارهای وخیم جمعیتی و لزوم رسیدگی و توجه به طرح "جوانی جمعیت و حمایت از خانواده" اشاره شده بود.
در بخشی از این یادداشت آمده:
"در رابطه با طرح جوانی جمعیت، بعید میدانم تا امروز هیچ مصوبهای در مجلس، حتی مصوبههای سخت اقتصادی تا این حد تحت ذرهبینی انواع مختلف تخصصها، انواع مختلف گروههای سیاسی، گروههای گاهی علمی، گروههای شبهعلمی و ... که به بهانههای مختلف تشکیل میشوند، قرار گرفته باشد اما نکتهای در میان همه اظهار نظرها مشترک است؛ کسانی که دلسوزان نظام معرفی میشوند و کسانی که بیتفاوتند و خدای ناکرده گاهی عنادهایی دارند، همگی در یک نکته مشترکند و آن اینکه بر اصل مطلب دلسوزی ندارند و همه به دنبال حاشیهها هستند! حواشی به معنی اینکه اگر گاهی هم حق باشد، "کَلِمَةُ حَقٍّ یُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ" است.
اتفاقهای اعجابآوری در مورد جمعیت در کشور افتاده است! واقعاً قابل قبول نیست که آنها را مشاهده کنیم و نسبت به آن بیتفاوت باشیم، چه برای افراد متعبد و مذهبی، چه برای افراد قانونمند و حقوقدان و چه برای کسانی که تخصصی دارند و علمی هستند؛ در زمان حاضر میزان باروری در کل کشو رما به حدود 1.6 فرزند نزول کرده است، این تقریباً حدود 70 درصد میزان موالید مورد نیاز کشو ر است، یعنی حتماً جمعیت رو به افول است! رشد جمعیت به 0.6 درصد نزول کرده است و به زودی به صفر میرسد؛ سالمندی در 20 سال آینده دو برابر میشود و باید جوانان و کارکنان پاسخگوی نیازهای بزرگواران سالمند باشند."
بعد از انتشار این مطلب، طی یادداشتی نقدی غیرعلمی و غیرمنصفانه بر صحبتهای وی انجام شد؛ در این رابطه میتوان به دو محور مختلف پرداخت؛ بخش اول در مورد آمارهایی است که در نقدها به آنها خدشه وارد شده است و بخش دوم در مورد رویکرد و گفتمانی است که متأسفانه باعث میشود حقایق به نقد کشیده شوند.
دکتر صالح قاسمی، نویسنده مجموعه کتاب "جنگ جهانی جمعیت"، پژوهشگر و فعال حوزه جمعیت در پاسخ به نقد غیر علمی به یادداشت مذکور، طی یادداشتی به تبیین، توضیح و اثبات آمارهای ارائه شده و وضعیت حال حاضر جمعیت کشور پرداخت:
نگارنده محترم در نقد خود نوشتهاند، نرخ باروری 1.6 فرزند مورد اشاره دکتر اکبری، موثق و مستند نیست! در پاسخ باید عرض کنم که مطلب دکتر اکبری کاملاً درست و این نرخ باروری در سال 1398 محقق شده است؛ اگر تاکنون این نرخ کاهش بیشتری پیدا نکرده باشد، مسلماً اضافه نشده است!
پس سال 1399 هم نرخ باروری 1.6 را داشتهایم اما این آمار از کجا نقل شده است؟ باید گفت که این آمار دقیقاً مستند به آمار سازمان ثبتاحوال کشور است؛ لازم به توضیح است که چهار واقعه تاریخی داریم؛ تولد، وفات، ازدواج و طلاق ؛ اعلام آمار این چهار واقعه برعهده سازمان ثبت احوال کشور است و لذا هر سال، آمار آن از سوی این سازمان منتشر میشود و براساس آن نرخ رشد جمعیت و نرخ باروری محاسبه میشود؛ در واقع این وظیفه ذاتی سازمان ثبت احوال است.
نکته دوم؛ ادعای دیگری که نقاد محترم مطرح و روی آن اصرار کرده این است که حتی اگر نرخ باروری 1.6 باشد، تغییری نسبت به سالهای قبل نکرده است! ای کاش نگارنده این مطلب، حوزه دید خود را کمی بازتر میکرد و پژوهشهای ملی و بینالمللی را در این باره مطالعه میکرد، ما در سال 1365 نرخ باروری حدود 6.5 فرزند را به ازای هر زن داشتیم، این نرخ در سال 1398 و 1399 به 1.6 فرزند سقوط کرده است؛ ضمن اینکه از سال 1365 کاهش نرخ باروری آغاز شد و اینکه در سال 1379 و حوالی 1380 نرخ باروری از 2.1 فرزند پایینتر آمد و به زیر نرخ جانشینی رسید یعنی از بیش از 6 فرزند به ازای هر زن، به کمتر از 2 فرزند در طول 15 سال سقوط کرد! این یک سرعت و رکورد در کاهش نرخ باروری است؛ از سال 1380 به این طرف نرخ باروری زیر نرخ جانشینی است یعنی کمتر از 2.1 است.
این نرخ گاهی نوساناتی داشته اما از سال 1380 زیر سطح جانشینی بوده است؛ براساس اعلام سازمان ثبت احوال سال 1398 نرخ باروری جمعیت کشور 1.6 بوده است، سال 99 هم قطعاً کمتر از این مقدار است؛ متاسفانه نگارنده محترم به این مورد هم اصلا توجه ندارند که پژوهشهایی در سطح بینالمللی داریم که نسبت به تحولات جمعیت احساس خطر کردهاند؛ آقای دکتر نیکولاس ابراشتات از موسسه "امریکن انستیتو اینترپرایز"، "AEI" پروژهای را بر روی نرخ باروری 49 کشور با جمعیت اکثریت مسلمان انجام داده است.
وی در مورد ایران میگوید: با کمال حیرت ایران در یک بازه زمانی حدودا 20 ساله شاهد کاهش بیش از 70 درصد نرخ باروری بوده است و این میزان کاهش در طول تاریخ بشریت بیسابقه است؛ یا اینکه آقای دکتر "مایکل کوت" از پژوهشگران حوزه اجتماعی در مورد ایران مینویسد، آینده بسیار تاریکی در انتظار ایران است چرا که در نسل آینده خانواده ایرانی به شدت تضعیف شده و جمع کثیری از جوانان سالمند میشوند و جمعیت کافی برای اداره کشور وجود نخواهد داشت و بسیاری از پژوهشهای دیگر؛ متاسفانه نگارنده محترم چشمان خود را بر روی این حقایق بسته است و شاید به این موضوعات دسترسی ندارد.
نکته سومی که منتقد محترم مطرح کرده این است که آیا نرخ باروری 1.6 افول جمعیت به حساب میآید یا نه!؟ اینکه هر کشوری نرخ باروریاش کمتر از نرخ جانشینی باشد این حتماً به معنی افول جمعیت است و هر چقدر این میزان کمتر از نرخ جانشینی باشد به معنی سرعت این افول است؛ توجه کنید ما در کاهش نرخ باروری در دنیا رکورد زدهایم و حالا با نرخ باروری 1.6 فرزند به ازای هر فرزند در آستانه ورود به تله باروری هستیم، حتما ما نرخ رشد جمعیتی صفر درصدی را تجربه خواهیم کرد؛ با توجه به تأثیر کرونا بر روی جمعیت و مسائل دیگر مثل عدم امنیت روانی تصور این است که روند کاهش نرخ باروری همچنان ادامه پیدا کند؛ این در واقع افول جمعیتی کشور را تسریع خواهد کرد، نمیدانم نگارنده نقد مذکور از زود یا دیر محقق شدن افول جمعیتی چه منظوری داشته است! چون این آمار در تمام دنیا با ادبیات دلسوزانه جامعهشناسی و جمعیتشناسی یعنی زنگ خطر بحران جمعیت.
نکته چهارمی که نگارنده این نقد مطرح کرده این است که رشد جمعیتی 0.6 درصد مستند نیست! اجازه بدهید برای ایشان توضیح دهم همانطور که به وقایع حیاتی اعلام شده از سوی ثبت احوال اشاره شد، بخشی از آن مربوط به موالید و بخشی مربوط به مرگ و میرهاست، البته مهاجرت که تحت نظارت بخش دیگری است و آمارهایی که در این رابطه انتشار مییابد رسمی نیست؛ ما در مورد نرخ رشد تعداد تولدها را معلوم میکنیم و در ادامه تعداد مرگ و میرها را از آن کم میکنیم؛ عدد باقیمانده بیانگر رشد جمعیت کل کشور است که در نسبت به جمعیت کل کشور درصد نرخ رشد جمعیت کشور را نشان میدهد.
در سال 1399 حدود یک میلیون و 100 هزار تولد داشتیم و حدود 550 هزار مرگ و میر، از آبانماه سازمان ثبت احوال به دستور شورایعالی امنیت ملی از انتشار آمار مرگ و میر خودداری کرده است؛ علت آن این است که ما سالانه 400 هزار نفر مرگ و میر داشتیم، طی سال 1399 به خاطر پاندومی کرونا حدود 70 هزار مورد به این 400 هزار نفر اضافه شد به علاوه حدود 80 هزار مرگ اضافی که داشتهایم، علت عدم انتشار این آمار بوده است؛ لذا بعد از اعلام آمار 70 هزار آمار کرونا و مرگهای اضافه جلوی انتشار آن گرفته شد؛ براین اساس چه مرکز آمار و چه سازمان ثبتاحوال فعلا آماری را منتشر نخواهند کرد؛ پس ما یک میلیون و یکصد هزار تولد داشتیم و 550 هزار مرگ؛ این نرخ چه درصدی از جمعیت 84 میلیونی کشور است؟ با یک تقسیم ساده عدد 0.6 درصد به دست میآید به این ترتیب ما با محاسبه به عدد 0.6 درصد دست یافتهایم؛ در حالی که نرخ رشد جمعیت کشور در سال 1395، 1.24 درصد بوده است در سال 1399 به حدود 0.6 درصد رسیده است و با سرعت زیادی در حال کاهش است.
نکته پنجم؛ نگارنده و منتقد محترم اینکه نرخ رشد جمعیت کشور به زودی به صفر درصد میرسد را انکار کرده است؛ توجه کنید ما با شیب تندی از 1.24 نرخ رشد در سال 1395 به 0.6 در سال 1399 رسیدهایم که با همین سرعت در حال کاهش است تا جایی که پیشبینیها را جابهجا کرده است؛ الگوهای آینده پژوهی به ما میگفت که ما حوالی سال 1420 تا 1430 به نرخ رشد صفر درصد میرسیم اما این تغییرات فعلی به ما میگویند خیلی زودتر از آنچه که فکرش را کنیم به نرخ رشد صفر درصد خواهیم رسید، در نتیجه ما در حوالی 1410 تا 1415 به نرخ رشد جمعیت صفر درصد خواهیم رسید و بعد نرخ رشد منفی خواهد شد؛ حال اینکه ایشان اگر فکر کنند به جای 10 سال 20 سال وقت داریم چه چیزی را عوض میکند! این پاسخ به ادعای منتقدی است که سعی کرده خود را بیطرف جلوه دهد اما در پایان بنده از ایشان چند سوال دارم.
سوال اول، حالا اگر نرخ باروری امروز به جای 1.6، 1.8 باشد بحران کاهش جمعیت در کشور وجود نخواهد داشت و چالش سالمندی و بسیاری چالشهای دیگر که به واسطه هم ریختگی هرم سنی جمعیت به وجود آمده دیگر وجود نخواهد داشت؟! سوال دوم؛ اگر نرخ رشد ما به جای 0.6، 0.8 درصد باشد آیا در کشور مشکلی نخواهیم داشت و از منظر ایشان بحران جمعیت مدیریت شده و حل خواهد شد؟! پیشبینی من این است که نگارنده این نقد درصدد عادی انگاری تحولات است و در صدد این است که خیال مسئولان را در این رابطه راحت و آسوده کند و به طور کاذب ادعا کند که هیچ پدیده نگران کننده جمعیتی وجود ندارد!
نگارنده متأسفانه با یک نگاه متوهم، مدعی، علم زده و جزمانگارانه به این موضوعات نگاه میکند، سوال مطرح این است که حتی اگر اعداد مورد نظر وی درست باشد آیا این اعداد برای کشور عزیزمان مطلوب است؟ دیگر کشورهای جهان اگر این آمار را داشته باشند، بلافاصله سیاستهای قطعی جمعیتی را به اجرا میگذارند، شما چه کاری برای مدیریت جمعیت کردهاید؟ نگارنده محترمی که مطلب جناب آقای دکتر اکبری را به نقد میکشید، چه اقدام یا کاری برای بحثهای جمعیتی کردهاید؟ جناب دکتر اکبری اگر به دنبال منافع شخصی و پست و مقام بودند این موارد را در تخصصی که دارند به راحتی به دست میآوردند؛ اما با دغدغه ایی پاک وارد مسائل اجتماعی شدهاند که این حواشی برایشان ایجاد شده است؛ البته من معتقدم اینها باقیات صالحاتی برای ایشان خواهد بود، با این توضیحات، اعلام میکنم برای بررسی صحت و سقم این نکات، آماده هرگونه مناظره و مباحثه علمی حتی در مقابل رسانهها هستم.
منبع: تسنیم