یادداشت میهمان؛

راز بگشا ای علی مرتضی

یادداشت/بیست و یکم رمضان سالگرد شهادت مولای متقیان علی (ع) و شخصیت بی بدیل دنیای اسلام، از مهمترین مناسک مذهبی شیعی است.

تصویر راز بگشا ای علی مرتضی

سایت خبری پرسون ـ شناخت اوصاف و ویژگی های حضرت علی به عنوان الگو و اسوه ای که جامعه دینی در تداوم حیات خود باید از آن تاسی بجوید کارکرد اصلی این مناسک است.

اگر چه در فرهنگ مذهبی ما درست یا غلط، جامعه مداحان در متن برگزاری مراسمات دینی قرار گرفته و این صنف نیز همواره آیین های شیعی را از زاویه نگاه خود تفسیر و عرضه می کنند، اما واقعیت آن است که در فرهنگ و ادبیات ما منابع کافی و پربار برای شناخت اسطوره های دینی و تاریخی وجود دارد که کمتر مورد کاوش و تدقیق قرار گرفته اند.

مولانا در مثنوی معنوی داستانی از پاکی و نیک کرداری حضرت علی(ع) ذکر می کند که به نظرم می تواند بهترین الگو و مناسب ترین اسوه از یک راهبر دینی و سیاسی را برای همه جوامع انسانی به تصویر بکشد.

او در یکی از جنگ هایش با کافری روبرو می‌شود که در حین مبارزه، آب دهانش را به صورت حضرت می اندازد. این کار مبارز، اگر چه موجب خشم امیرالمومنین می شود اما وی به جای وارد آوردن ضربه آخر، دست از مبارزه کشیده و میدان جنگ را موقتا ترک می‌کند.

وقتی آن مبارز، علت را از او می جوید در جواب پاسخ می دهد من در راه خدا می‌جنگم اما اکنون دیدم که در حال جنگیدن برای خشم خودم هستم لذا شمشیرم را در نیام کردم و از مبارزه دست کشیدم ...

در غزا بر پهلوانی دست یافت

زود شمشیری برآورد و شتافت

او خدو انداخت بر روی علی

افتخار هر نبی و هر ولی

در زمان انداخت شمشیر آن علی

کرد او اندر غزایش کاهلی

گشت حیران آن مبارز، زین عمل

وز نمودن عفو و رحم بی‌محل

گفت: بر من تیغ تیز افراشتی

از چه افگندی، مرا بگذاشتی؟

گفت: من تیغ تیز از پی حق می‌زنم

بنده حقم نه مأمور تنم

در این شعر، مولانا در پی مدح و ستایش حضرت علی نیست بلکه او در مقام «توصیف» شخصیتی است که جامعه انسانی و خصوصا رهبران دینی و سیاسی در تمام ادوار تاریخ خود به چنین اوصاف و ویژگی‌هایی نیاز دارند.

مولانا در این داستان بر عکس مداحان که همواره در مواجهه با بزرگان به مدح و تکریم خشک و خالی می‌پردازند ، وجه عقلی و معرفتی مخاطب را مورد توجه قرار می دهد تا با تامل در عمق ماجرا، او را به شناخت کامل از سوژه مورد نظر خود برساند

مولانا در محیط تشیع پرورش نیافته و او اساسا شیعی مذهب نیست اما چنانکه در خور و شایسته یک عارف بزرگ است شخصیتی فرافرقه‌ای داشته و ویژگی‌های رفتاری علی (ع) او را سخت تکان داده است.

مواجهه مولانا با امام اول شیعیان از جنس مدح و تعریف نبوده و آن شوریده عارف اساسا میانه‌ای با این شیوه‌ها ندارد رابطه او با حضرت علی در چارچوب سنخیت های فکری و عقلی است که ظاهرا بهتر از اکثر قریب به اتفاق شیعیان نیز علی را درک کرده و شناخته است.

در این داستان مولانا بیش از هر چیز بر «حلم» و بردباری مولا علی تاکید کرده و با برجسته نمودن این صفت قصد دارد تا نحوه مواجه شدن با مخالفان را برای آیندگان تفهیم کند.

از نظر مفهومی، «حلم» با «صبر» فرق دارد و از نگاه مولانا، پیشوای دینی و زعیم سیاسی قبل از آن که متصف به اوصاف صبوری باشد باید حلیم بودن را در زعامت خود اعمال نماید.

صبر تحمل سختی هاست، چه از روی اختیار باشد یا از روی اجبار، اما «حِلم» تحمّل امور ناخوشایند است از روی علم و اختیار.

مولوی در این داستان از علی به کوه حِلم و خویشتنداری تعبیر کرده است؛ زیرا او می‌تواند در اوج قدرت و اقتدار و حقّانیت، از توهین دشمنِ جاهل و کافر بگذرد.

اردشیر محمدی ـ فعال رسانه

286729