چه بر سر زاینده رود آوردند!

در حوضه‌ی زاینده رود در شرایط معمولی با بارندگی میانگین، میزان آب ورودی به دریاچه سد به قرار زیر است:
از رودخانه 850 میلیون متر مکعب در سال، از تونل اول 330 میلیون متر مکعب در سال، از تونل دوم 270 میلیون متر مکعب در سال و از چشمه‌ی لنگان 120 میلیون متر مکعب در سال، که مجموع آب ورودی برابر 1570 میلیون متر مکعب در سال است.
تصویر چه بر سر زاینده رود آوردند!

به گزارش سایت خبری پرسون از اصفهان، قابل ذکر است که حوضه در زمان­‌های بارندگی از سایر سطوح و حواشی آب دریافت می­‌کند به نحوی که می­‌توان برآورد نمود آب ورودی حوضه در یک سال معمولی در مجموع 2100 میلیون متر مکعب است.

البته واضح است که در سال­ های پرباران آورد رودخانه و یا مجموع آب حوضه از مقادیر ذکر شده به نسبت افزایش بارندگی، افزایش و همچنین در سال­های کم بارش کاهش پیدا می­ کند. برای مثال آورد رودخانه از مهر 1384 تا مهر 1386، 3700 متر مکعب و از مهر 1386 تا مهر 1388 به 1700 میلیون بالغ می ­شود (یعنی سالیانه به ترتیب 1850 میلیون 850 میلیون متر مکعب).کارشناسان شرکت آب منطقه ای، خروجی از سد را 1800 تا 1900 میلیون متر مکعب در سال­ های معمولی می­دانند که 425 میلیون متر مکعب آن را برای شرب و 120 میلیون متر مکعب را برای صنایع و بقیه را برای فضای سبز و کشاورزی در نظر می­ گیرند.

در سال های کم بارش و خشکی مانند سال های 86 تا 88 با خروجی های معادل 1350 و 1000 میلیون مترمکعب مصارف شرب و صنعت کاهش نمی­‌یابد و فضای سبز نیز به مقدار کم کاهش پیدا می­‌کند و بخش کشاورزی تقریباً از آب محروم می­ شود.

حمیدرضا سالمی و نادر حیدری (1385) در گزارشی در مجله ی علمی – پژوهشی تحقیقات منابع آب ایران، منابع و مصرف آب در حوضه­‌ی زاینده‌­رود را ارزیابی و چنین نتیجه­‌گیری می ­نمایند که در حوضه­‌ی زاینده‌­رود مراحل توسعه، تخصیص و مصارف آب فرآیندی ناگهانی است و تقاضا برای مصارف آب بلافاصله پس از تأمین آب در هر حوضه در طی 50 سال اخیر به طور مداوم تحت تنش آبی قرار داشته است.

این موضوع نشان دهنده­‌ی آن است که مدیریت جامع آب برای تخصیص بین بخش­‌های مختلف وجود ندارد و حتی کاهش 10 درصدی در تأمین آب سبب بروز تنش آبی شدید در حوضه می­‌گردد. مول و همکاران (2)

در سال 2008 در مقاله ای درباره اثرات خشک­سالی در سال های 78 تا 80 در حوضه­‌ی زاینده رود، میزان تحویل آب در سد آبشار و سطح کشت محصولات زراعی وابسته را ارائه نموده اند و چنین نتیجه گیری کرده‌­اند که با مدیریت بهتر اثرات خشک سالی در بخش کشاورزی می­توانست کاهش یابد و با مقایسه مصارف حوضه در سال آبی 87 و 88 مشاهده می­‌شود مصارف شرب و شهری و صنایع و برداشت­‌های چهارمحال و بختیاری و پمپاژهای بالادست سد چم آسمان در این سال مشابه سال­‌های پرآب بوده و هیچ کاهشی نداشته است.

برآورد می‌­شود که فضای سبز شهری حدود 50 درصد کاهش مصرف داشته ولی بخش کشاورزی 90 درصد کمتر آب دریافت نموده است. به علت دسترسی کامل و بدون قید و شرط به آب زاینده رود و با استفاده از پمپاژ برای مصرف کنندگان چهارمحال و بختیاری و در همین شرایط برداشت­‌کنندگان اصفهان نیز در بالادست سد چم آسمان بدون محدودیت در سال­‌های خشک آب مشکلات خود را نشان داده و این در صورتی است که این مصرف کنندگان دارای حقابه نیستند. با عنایت به این که حقابه داران زاینده­‌رود که 33 سهم رودخانه و تونل اول کلاً متعلق به آن هاست نسبت به سهم خود برداشت بسیار کمتری داشته‌­اند و کشاورزان حق­آبه­‌دار پایین دست اصفهان که دارای 19 سهم حقابه رودخانه هستند،

هیچ آبی دریافت نکرده‌­اند و فقط حدود 71 میلیون مترمکعب آب در اصفهان به مصرف کشاورزی رسیده است که معادل 7/1 درصد از آب خروجی سال آبی 88-87 است. در این جا عدم اجرای عدالت در برداشت­‌های بخش­‌های مختلف و ظلم به حق­آبه­‌داران که شهر اصفهان نیز در زمره­‌ی آن­‌هاست مشاهده می­‌شود.

براساس طومار 4 سهم از 33 سهم زاینده رود متعلق به ماربین و اصفهان است که شاهد مناطق غرب اصفهان از محدوده‌­ درچه تا اصفهان می ­شود.

نیازهای شرب و صنعت در حوضه ِ زاینده­‌رود مرتب رو به افزایش است قابل توجه است که آب­‌های زیرزمینی حوضه به علت کمبودهای شدید آب در سال 50 سال گذشته کاهش فراوان یافته و هم اکنون به حدود 60 درصد برآوردهای قبلی رسیده و امکان برداشت به شدت کاهش یافته است. زیرا بسیاری از چاه­‌ها کم آب یا خشک شده­‌ا‌‌ند.

بدیهی است کمبود آب در حوضۀ زاینده رود به شدت خودنمایی می کند که علت اصلی آن توسعۀ بیش از ظرفیت در حوضۀ زاینده رود است و متأسفانه هنوز هم ادامه دارد و موجب افزایش جمعیت بیش از نرخ رشد جمعیت کشور در اثر ایجاد صنایع و جذب مهاجر می‌­شود.

این توسعۀ ناپایدار از طرق زیر مصارف آب را به شدت افزایش داده است:

جمعیت های شهری و روستایی نیاز مصارف شرب، بهداشت و غیره

توسعۀ شهرها و نیاز به فضای سبز

ایجاد صنایع مصرف کننده و آلوده کنندۀ آب

توسعۀ کشاورزی

عوامل دیگرکه مزید بر علت شده اند، مانند:

الف ) انتقال آب به یزد

ب ) انتقال آب به کاشان

ج ) اجازه پمپاژ از رودخانه توسط آب منطقه ای اصفهان

د ) و مهم تر از همه اجازۀ پمپاژ از بالادست رودخانه توسط شرکت آب استان چهارمحال و بختیاری با بررسی میزان آب در استان های چهارمحال و بختیاری و اصفهان روشن می­‌شود که به هیچ وجه روا نیست استان چهارمحال و بختیاری از آب زاینده رود یا تونل­‌های اول و دوم کوهرنگ برداشت نماید و اگر به این کار تأکید دارند معلوم نیست چه انگیزه­ای آن ها را تحریک می­‌کند.

آن­ها رودخانه زاینده­‌رود را نیز از خود می­‌دانند چون هنگام تقسیم استان اصفهان سابق به دو استان اصفهان و چهارمحال و بختیاری بی‌­خردانه روی نقشه خطی کشیده شده است که براساس هیچ یک از معیارهای جمعیتی، قومی، قبیله ای یا تقسیم حوضه­‌های آبخیز قابل توجیه نیست. اکنون می­‌توان قضاوت نمود که چه ناعادلانه است از دره­‌ی زاینده رود به استانی که سرانه­‌ی آب آن بسیار مطلوب است، آب پمپ شود آن هم با مصرف بسیار زیاد انرژی.

همچنین میانگین وزنی بارندگی استان‌­های اصفهان و چهارمحال و بختیاری به ترتیب 130 و 580 میلیمتر است و این حرکات سوالات زیر را پیش می ­آورد:

آیا این نوع کارها موجب پیشرفت مملکت می­‌شود و به نفع تولید و مطابق الگوی مصرف صحیح است؟

آیا لازم است به جایی و کسانی و جمعیتی خسارت وارد کرد تا جای دیگری را بهره مندتر کرد؟

آیا این گونه فعالیت­ها به اتلاف منابع انرژی و آب و سرمایه مملکت کمک نمی‌­کند؟

چگونه است که باید کشاورزان اصفهانی را که بسیار زحمتکش و دارای مهارت بالایی در کاربرد آب و خاک هستند و بسیار اندک آب در اختیار دارند و تولیدات آن­ها بر اساس آمار بالاترین رکوردها را نشان می­دهد تنبیه کرد و اسباب نابودی آن ها را فراهم کرد.

با توجه به مطالب ارائه شده می‌­توان دلایل خشک شدن زاینده رود به ترتیب اهمیت چنین عنوان کرد:

کاهش بارندگی در سال­های خشک طبق اظهارات مسؤولان آب استان در سال­ های 86 تا 88 مقدار آب ورودی به سد زاینده­‌رود جمعاً 1700 میلیون مترمکعب است، در صورتی که در دو سال معمولی ورودی سد معادل 3700 میلیون متر مکعب است.

عدم ذخیره کافی در سد در سال­‌های معمولی و پرباران برای سال­ های کم بارش که این موضوع به دلیل فشار بیش از حد مصرف و کمبود کلی آب در حوضه است.

برداشت­‌های جدید از رودخانه در دو سال اخیر مانند پمپاژهای چهارمحال و بختیاری با وجود کاهش شدید بارندگی برداشت­‌های چهارمحال و بختیاری و مصارف شهری افزایش داشته است.

افت آب زیرزمینی در آبخوان­‌های اطراف زاینده‌­رود بر اثر افزایش تعداد چاه­‌های قانونی و غیرقانونی که موجب مصرف آب برای تغذیه آبخوان­‌ها می­شود. تعداد چاه­‌های قانونی در بخش کشاورزی، صنایع و مصارف شهری در مقایسه­‌ی با 30 سال قبل حداقل 7 برابر شده است.

ایجاد بسترهای عریض و بندهای کندکننده جریان در طول مسیر که موجب افزایش نفوذ و تبخیر می شود.

و از همه مهمتر که مادر همه مسائل است توسعه­‌ی خارج از ظرفیت در حوضه­‌ی زاینده‌­رود است که با استقرار صنایع بزرگ، پالایشگاه، نیروگاه ها و توسعه ی کشاورزی و ازدیاد جمعیت بر اساس سرمایه‌­گذاری­‌های انجام شده، نقش مخرب خود را ایفا نموده و توسعه در این حوضه را یکی از نمونه های کلاسیک آشکار و قابل استناد توسعه‌­ی ناپایدار نموده است. جمعیت استان اصفهان در 30 سال قبل حدود 5/2 میلیون نفر بوده که اکنون به 2/5 میلیون نفر رسیده است و این خود موجب کاهش سرانه­‌ی آب به میزان قابل توجهی می­‌باشد.

در این مدت دو پروژه انتقال آب یکی تونل دوم کوهرنگ و دیگری چشمه ی لنگان اجرا شده و در مجموع 390 میلیون مترمکعب آب را در سال های عادی به اصفهان اضافه نموده است که برای جمعیت 7/4 میلیون نفر مقدار 83 مترمکعب سرانه­‌ی آب را حمایت کرده و این در حالتی است که کاهش سفره­‌های آب زیرزمینی از این مقادیر بسیار بیشتر است و براساس نظر کارشناسان آب استان، هر سال 200 میلیون مترمکعب بیلان آب­‌های زیرزمینی استان کسر می­‌شود.

این کارشناسان معتقدند که اکنون استان اصفهان در مجموع بیش از 800 میلیون مترمکعب آب کسری دارد تا بتواند به حیات اقتصادی خود ادامه دهد.

اکنون به راه حل­ های مناسب بیندیشیم:

راه حل اساسی درازمدت این است که برای استان های اصفهان، چهارمحال و بختیاری و خوزستان طرح آمایش سرزمین به صورت صحیح و علمی تهیه شود و هرگونه توسعه­‌ای بر پایه اصول علمی جایابی شود.

مدیریت واحد حوضه ی رودخانه ی زاینده رود از مهم ترین اقدام های کوتاه مدت است که می تواند بسیار مؤثر باشد. طبیعی است که قانون استقلال آب استان­‌ها که نه با اصول علمی همخوانی دارد و نه با اصول مدیریتی و اجتماعی، ضربه ای مؤثر بر پیکر رودخانه ­های بین استانی کشور وارد کرده است.

منابع آب استان حجم تخلیه(میلیون متر مکعب)دبی(متر مکعب در ثانیه)مصارف (میلیون مترمکعب)کشاورزی شیلات صنعت آب­های سطحی رودخانه­ی بهشت­‌آباد 5886/18 95 4/385 رودخانه­‌ی کوهرنگ 14778/46 رودخانه­‌ی ونک 44077/ 22رودخانه­‌ی کارون214494 رودخانه­ بازفت 319468 رودخانه زاینده­‌رود 8004/25100 رودخانه دز 74023 آب­‌های زیرزمینی چشمه­ ها 5/75132/238 7/964 4/385 09/20 قنوات 1962/6 چاه­ ها 4874/15 جمع 5/17579 7/11598/77009/20 جمع کل 59/19503- نیاز اساسی مدیریت آب در کشور و خصوصاً در استان­‌های اصفهان، چهارمحال و بختیاری و خوزستان، تشکیل شورای برنامه ریزی و مدیریت آب بین استانی زیر نظر وزارت نیرو با شرکت تمام بخش های مصرف کننده آب مانند کشاورزان، شهروندان، صاحبان صنایع و سازمان های .مربوط به آن ها است. این شورا نیازمند بهره گیری از مشاوره ی یک کمیته علمی شامل متخصصین رشته های مختلف مربوط به آب و اقتصاد است

بررسی اجمالی چگونگی تخلفات انتقال غیر شرعی و غیر قانونی آب زاینده‌­رود و نحوه آن:

طرح انتقال آب در دولت آقای هاشمی طرح انتقال آب تصویب می‌­شود زنگه وزیر نیرو بوده و بی‌­طرف استاندار ، در صورتی که یزد نه حق­آبه ­ای داشته و نه سهم­آبه ، و رئیس جمهور وقت با این استدلال که چون اصفهان هم مشکل دارد در صورتی اجرا شود که برای زاینده­‌رود منابع دیده شود، موافقت می‌کند.

در زمان آقای خاتمی چون آقای بی­ طرف وزیر و اردکانیان استاندار می ­شود و بدون در نظر گرفتن منابع طرح انتقال آب را انجام می­‌دهد و سپس این آب غیر مجاز برده شده که فقط برای شرب بوده به مصارف کشاورزی و صنعت هم می­رسد و باز هم خط دومی طراحی شد که آب بیشتری هم برده شود.

در سفر رهبری در سال 80 که خشک شدن زاینده‌­رود را مشاهده فرمودند که وضعیت زاینده‌­رود برای بنده قابل تحمل نیست.

در زمان آقای احمدی­‌نژاد الف ) آب منطقه‌­ای را استانی می­کنند ، ب ) شورای آب را تعطیل می­کنند ج) با حاتم بخشی غیر قانونی آب ، بدون بررسی علمی به بالا دست تخصیص می ­دهند.

در زمان آقای احمدی‌نژاد برای جبران اعمال اشتباه طرح بهشت­‌آباد تصویب می­شود که هنوز اقدام موثری اتفاق نیفتاده است.

آقای روحانی هم قول غیرقانونی انتقال آب بن بروجن را صادر فرمودند.

حق­آبه و سهم آبه:

بر اساس طومار شیخ بهایی آب ورودی به رودخانه زاینده­‌رود که از چشمه­‌ها مختلف به آن سرازیر می­شده است را در تمام فصول سال چه کم آب و چه پرآب به نسبتی معین تقسیم می­شده که این امر سالیان سال ادامه داشته است و اختلافی هم هیچ وقت نبوده است (این تقسیم را "حق­آبه " می ­گویند و کشاورزان برای آن سند رسمی و قانونی دارند که بسیار معتبر و حتی در قباله­‌های ازدواج مورد استناد قرار می‌گرفته است ).

برای کشاورزی بیشتر نیاز به آب بیشتر بوده است و لذا کشاورزان اصفهانی در قبل از انقلاب با هماهنگی اقدام به احداث تونل اول کوهرنگ کرده و بر اساس اقدام قانونی به آنها "سهم­ آبه" تعلق می­گیرد. این اقدام باعث رونق اقتصاد در کشاورزی شده و کشاورزان منطقه را تشویق به احداث تونل دوم کوهرنگ می­ نماید پس "سهم­آبه" آن نیز به کشاورزان واگذار شده است.

نتیجه­‌گیری:

سهم آب رودخانه زاینده­‌رود فقط مال حاشیه رودخانه، شهر اصفهان و دشت اصفهان است.

سهم آب ورودی از تونل اول کوهرنگ به زاینده‌­رود، فقط مال اصفهان و دشت اصفهان است.

سهم آب ورودی از تونل دوم کوهرنگ به زاینده­‌رود هم، فقط مال اصفهان و دشت اصفهان است.

نکته: قبلا سه استان اصفهان و یزد و چهار محال بختیاری یک استان بودند که معلوم نیست با چه هدفی به سه استان 1- اصفهان 2- یزد و 3- چهارمحال بختیاری تقسیم و در این تقسیم­‌بندی استان چهارمحال بختیاری به عنوان استان محروم ، اصفهان به عنوان استان برخوردار و یزد هم .... به آنها نگاه شد که شاید بتوانند استان برخوردار اصفهان را به نابودی بکشانند.

اما پس از حاتم بخش­ی‌ها و برداشت­های غیر شرعی و غیر قانونی متعدد قرار بوده است که یزد 45 میلیون متر مکعب، چهارمحال بختیاری 237 میلیون متر معکب برداشت کند که متاسفانه مراعآت نمی­‌کند و استان اصفهان 1.200 میلیارد مترمکعب برداشت داشته باشد که خبری از آن نیست.

پیشنهادات:

برای نجات حوضه و حفظ وضع موجود و سرمایه­‌های هزینه شده و زندگی مردم در شرایط فعلی، انتقال آب از حوضه­‌های دیگر الزامی است. همان گونه که قبلاً ذکر شد در حال حاضر800 میلیون مترمکعب کمبود آب سالیانه است تا از خشکی ها و خسارت­ های مشاهده شده بتوانیم احتراز کنیم.

پروژه­‌های تونل سوم باید به اتمام برسد و طرح بهشت آباد هر چه سریع تر به اجرا درآید (تا مقداری از آب غیرشرعی و غیرقانونی به زاینده­‌رود برگردد).

عزیزان مسؤول و نمایندگان چهارمحال و بختیاری با توجه به نیاز به آب و شدت کمبود آب و فراوانی آب در استان خود، از برداشت و استفاده از آب زاینده­‌رود و تونل­‌های اول و دوم کوهرنگ صرف نظر کنند.

هیچ­گونه تخصیص جدیدی برای صنعت و کشاورزی در استان شکل نگیرد.

کمیته­‌های سه نفری و پنج نفری با مشارکت نمایندگان وزارت نیرو، کشاورزی و کشاورزان تشکیل و بر تخصیص آب و صدور پروانه ­های مصرف معقول آب نظارت نمایند.

فرهنگ­‌سازی لازم توسط مؤسسات فرهنگی و رسانه­‌ای انجام گیرد و ارزش و اهمیت آب برای همه روشن شود و راه­‌های جلوگیری از اتلاف آب و صرفه­‌جویی در مصرف و در نتیجه اصلاح الگوی مصرف آب تحقق پذیرد.

در بخش کشاورزی از تبدیل اراضی حاصل‌خیز کشاورزی جلوگیری شود، زیرا راندمان آب در اراضی حاصل‌خیز بسیار بیشتر از اراضی نامرغوب است.

فضای سبز شهرها خصوصاً شهر اصفهان که الگوی تمام شهرها و روستاهای استان و حتی برخی از شهرهای کشور است، باید بر اساس اقلیم خشک برنامه ریزی و طراحی شود و از گیاهان بومی و مقاوم به خشکی استفاده شود و برای گیاهان پوششی از گونه های چمن مقاوم و یا گرامینه های بومی استفاده شود و در هر صورت سطوح چمن کاری محدود به فضاهایی شود که واقعاً مورد نیاز است.

بدیهی است که هرگونه روش آبیاری که موجب شود قسمت عمده­ی آب مصرف شده تبخیر گردد بسیار نابخردانه است.

بررسی جمعیتی:

جمعیت­ استان اصفهان 5,120,850 نفر

استان چهارمحال و بختیاری 947,763 نفر

استان یزد 1،138،533 نفر

یعنی حداقل با انتقال غیرشرعی و غیرقانونی زندگی 6،068،613 نفر را به خاطر 1،138،533 نفر به خطر انداخته­‌ایم و شاید رونقی به زندگی انگشت شماری شامل کارخانه‌­ها و گلخانه­‌ها و... یزدی داده باشیم.

نویسنده: سید مهرداد هاشمیان

286100