به گزارش سایت خبری پرسون، رئیسجمهوری، حسن روحانی، در «مجمع اقتصاد جهانی داووس» که در بهمن سال 1392 برگزار شده بود، در حضور اقتصاددانان، سیاستمداران و بازرگانانی که در این کنفرانس حضور داشتند، مدعی شد که ایران در پی تعامل سازنده با جهان است. وی در ادامه این ادعا را مطرح کرد که ایران پتانسیل این را دارد که در سه دهه آینده به جمع 10 اقتصاد بزرگ جهان بپیوندد.
روحانی سعی کرد که در را به روی سرمایهگذاریهای خارجی باز کند و «برجام» صرف نظر از اینکه چه مقدار به آن نقد داشتهایم و داریم در نتیجه تلاش و شاید بتوان گفت که سند صداقت حسن روحانی برای این ادعا بود. پس از گذشت 8 سال، از ادعایی که روحانی در 1392 مطرح کرد؛ بسیار دور افتادهایم و دیگر تصویری از آن نداریم. علاوه بر متغیرهای داخلی، بخشی از عوامل برونزا نیز در وضعیت اقتصادی ایران موثراند که کنترل آنها در دست نیروها و نهادهای داخلی نیست.
عوامل خارجی در اقتصاد ایران چقدر موثراند؟
سوالی که مطرح میشود این است که عوامل خارجی تاثیرگذار بر اقتصاد ایران تا چه حد در روند حرکت اقتصاد ایران موثر است. سوال دیگر نیز این است که این عوامل چه مقدار متأثر از رفتار تاریخی ایران در روابط بین الملل و چه مقدار مستقل از رفتار ایرانیها هستند و ما در شرایط فعلی و مواجه با این عوامل چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟
بیثباتی و سرخوردگی اقتصادی در ایران سبب شده است که جایگاه ایران در اقتصاد جهانی تنزل پیدا کند. بنابراین باید گفت که این سرخوردگی یک امر منتظره است. با نگاه به 10 سال اخیر، رشد اقتصادی ایران در همه این سالها، به جز دو یا سه سال، منفی بوده است.
اقتصاد ایران در سال 98
در سال 98 شاهد کاهش شدید موجودی سرمایه در کشور بودیم. شرایطی چون وضعیت اقتصادی کنونی را ما در سالهای جنگ ایران و عراق شاهد بودیم. آخرین حملهای که کشور عراق به ما کرد همراه با تبعات و ویرانیهای شدید اقتصادی بود. وضعیت کنونی نیز مانند اوضاع بد اقتصادی آن دوران شده است.
آسیبهای اقتصادی وارده از سال 1388
از سال 1388 تا به حال (1400) دوره متفاوتی برای اقتصاد کشور بوده است. در طی این سالها نه تنها از نظر اقتصادی که از نظر روانی نیز تخلیه شدیم. تخلیه منابع کشور، کاهش سرمایه و موارد دیگر سبب به وجود آمدن دورهای بیسابقه شد. با کاهش درآمد سرانه و تولید ناخالص داخلی، قدرت خرید مردم و مولفههای دیگر سبب شده تا در قیاس با مردم کشورهای همسایه بیش از پیش شاهد پسرفت اقتصادی و پایین آمدن رتبه کشور باشیم.
نقش تحریمها در وضعیت اقتصادی ایران/ انواع تحریم
امری که مازاد بر دیگر مسائل داخلی سبب بدترشدن وضعیت اقتصادی کشور شده، موضوع تحریمها است. تحریمهایی که تا قبل از سی سادا وجود داشت، تحریمهایی از جنس دیگر بودند. تحریمها به دو دسته، تحریمهای اولیه و ثانویه تقسیم میشوند. در تحریمهای اولیه، آمریکا کشوری دیگر را تحریم میکند. اگر کشورسوم با آن کشور تحریم شونده ارتباطاتی چون صادرات و واردات برقرار کند، آمریکا برای آن کشور محدودیتهایی در نظر میگیرد.
اگر کشوری که با یک کشور دیگر که در شرایط تحریم است ارتباطات اقتصادی برقرار کند؛ از سوی آمریکا مشمول محدودیتهایی در ایالات متحده میشود. در واقع به این دلیل که از قوانین آمریکا سرپیچی کرده؛ از محدودیتهایی مانند امکان نداشتن ملک، عدم تسویه پول به دلار و موارد دیگری که مربوط به خود آمریکا است؛ برای آن اعمال میشود.
در تحریمهای اولیه، اعمال محدودیتها تنها در خصوص مسائل مرتبط با آمریکا بود. اما در تحریمهای ثانویه اگر کشوری با کشور تحریم شده از سوی آمریکا ارتباط گیرد، مجازاتهایی برای آن در نظر گرفته میشود که این مجازاتها صرفا در رابطه با آمریکا نخواهد بود. به بیان واضحتر، آمریکا آن کشور متخلف را ایزوله میکند.
اولین کشوری که تحریم ثانویه را تجربه کرد
اولین کشوری که آمریکا برای آن تحریمهای ثانویه را اعمال کرد؛ ایران نبود، بلکه کره شمالی بود. نتیجه این تحریم نیز بسیار موفقیتآمیز بود.
نفت در اقتصاد ایران
تحریمهای ایران صرفا شامل تحریمهای مربوط به نفت نیست. در سالهای گذشته علیرغم وجود تحریمها ایران درآمدی از سوی فروش نفت داشت، اما در حال حاضر آن را نیز دیگر نداریم. در نتیجه باید بگوییم که مسئله نفت با رشد اقتصادی کشور یک رابطه مثبت دارد و این موضوع کاملا برجسته است.
مشکلی اصلی نوسانات درآمدهای نفتی است. نوسان این منابع در قیاس با کشورهای دیگر حدود یک و نیم الی دو برابر بیشتر است. این نوسانات متاثر از عوامل برونزا چون جنگ و تحریم است.
مشکل ایران در دسترسی به ذخایر بینالمللی نفت
از نظر سنتی، ایران همیشه مشکل دسترسی به ذخایر بین المللی نفت را داشته است. کشور ما همیشه در مدیریت پرداختها و حساب جاری دچار موانعی بوده است. افزایش سهم نفت در تولید ناخالص داخلی ایران به خصوص از سال 1332 به بعد به وضوح در افزایش رشد اقتصادی کشور اثر داشته و این مورد تامین مالی توسعه را برای اقتصاد ایران منعطف کرده بود.
کشور ما نسبت به جمعیتی که دارد که منابع طلا و نقره کافی ندارد. ایران از لحاظ تاریخی در شرق خود صادرکننده و در غرب به صورت خالص وارد کننده بوده است. به همین دلیل جریان طلا و نقره در هیچ زمانی در ایران باقی نمی مانده است. بنابراین برآمدن ارزی که نیازمند جابهجایی طلا نیست، بسیار به نفع کشوری مانند ایران است. زیرا ایران منابع نفتی دارد و با آن میتواند ارز به دست آورد.
نقش ایران در اقتصاد بینالملل از چه زمانی آغاز شد؟
نقشی که ایران در اقتصاد جهانی در همه این سالها داشته است؛ در دوره مدرن آن از زمان تأسیس پالایشگاه آبادان آغاز شد، نفت اثری جدی در تفوق ایده سیا در جنگ جهانی اول داشت. این تفوق دلایل تکنیکی چون سرعت حرکت کشتیهای نفتی و نداشتن دود، داشت.
ایران؛ ضامن جریان انرژی
از زمان ایجاد پالایشگاه آبادان تا ده سال اخیر، نقش ایران در اقتصاد بین الملل ضمانت جریان انرژی به خصوص نفت از خلیج فارس به غرب را برعهده داشته است. علاوه بر این مورد معاملهای نیز شکل گرفت که بر اساس این معامله ایران در سقف آن توسعه یا اصل نفت را به آمریکا میداده و در کف آن نیز نقش کشور ما صرفا ضامن برقراری جریان نفت بوده است.
ایران در تمام لحظاتی که با غرب کار میکرده، در حال کار کردن برای آمریکا بوده و از برای این موضوع بوده که ما در اقتصاد جهانی نقش و جایگاه کسب میکردیم.