به گزارش سایت خبری پرسون، عیسی منصوری نوشت:
اخیرا در یک صبح جمعه به روال معمول به یکی از مسیرهای کوهستانی شمال تهران رفته بودم. در برگشت به دلیل اشکال فنی خودرو، به چند جا مراجعه و نهایتا براساس آدرس دادهشده، جلوی یک تعویضروغنی آشنا به مسائل فنی خودرو توقف کردم. تعدادی پیش از من منتظر بودند اما دو برادر صاحب تعویضروغنی در حال مجادله و زدوخورد بودند. حاصل زدوخوردها پخششدن قوطیهای روغن چیدهشده در قفسهها، زخمیشدن طرفین، همزمان با ادعاهای بستانکاری مالی یکی از آنان بود. مشتریان نیز سه واکنش داشتند؛ تعدادی در واکنش به فضای موجود آنجا را ترک کردند، بعضی به رفتار برادران تعویضروغنی غرولند میکردند و برخی دوستانه سعی در آشتیدادن و حل مسئله داشتند. زدوخورد برادران و پخششدن کارتنهای روغن رفتار سیاستورزان کشور و تعبیر مترجم ارزشمند جعفر خیرخواهان را متبادر به ذهن ساخت که «... اقتصاد ایران شبیه فروشگاه ظروف چینی است که دائم گرفتار دعوا بین اعضای ائتلاف مسلط است و مهمترین نتیجه آن شکستن ظروف فروشگاه است».
به نظر میرسد در کشور بهطور حادی به «بیماری خودایمنی» دچار شدهایم. بیماری خودایمنی هنگامی رخ میدهد که دستگاه ایمنی بدن به اشتباه، حمله به خود بدن را آغاز میکند. اختلال خودایمنی میتواند اندامها و بافتهایی از جمله گلبولهای قرمز، عروق خونی، عضلات و مفاصل را درگیر کند. در اختلال خودایمنیِ خونی، بدن آنتیبادیهایی میسازد که به گلبولهای قرمز حمله میکنند، چون فکر میکنند آنها موادی ناخواسته یا خارجی هستند. راه درمان کلاسیک آن منجر به کاهش توان ایمنی بدن میشود. یعنی فرد در مقابل عوامل بیماریزای بیرونی مانند ویروس، آسیبپذیر میشود. به همین دلیل نیز در دوره شیوع کرونا، پزشکان به این دسته از بیماران تأکید بیشتری برای مراقبت دارند. میتوان شواهد بسیاری از اشتباهگرفتن (عمدی و سهوی) خودی از غیر و رفتارهای از جنس خودایمنی را در تاریخ اخیر کشور نشان داد. امیرکبیر و مصدق نمادهای فردی و ۲۸ مرداد نمادهای جمعی خودایمنی هستند.
بخشی از جامعه بعد از میان برداشتن غیرخودیای به نام امیرکبیر رسما سور داد و مردم شادی کردند. جریان تکنوکرات مؤثر بر صنعتیسازی در دهه ۴۰ با ابتلا به خودایمنی متلاشی شد. مرور تجربه کشور نشان میدهد که اختلال خودایمنی در اواخر دوره استقرار دولتها و نزدیکی انتخابات جدید شدت مییابد و تقابلها برای حذف طرفهای سیاسی مقابل جدیتر میشود. اینبار هم به نظر میرسد برخی بازیگران ملی گاهی یادشان میرود که تداوم رفتارهای از نوع «خودایمنی» در شرایط جاری چقدر بدن و بدنه کشور را در مقابل عوامل بیرونی آسیبپذیر میکند. حواسمان نیست ظروفی که در قالب رفتارهای سیاسی میشکنیم (مانند نشر اطلاعات هستهای، قفلشدن روابط مالی با دنیا و اقتصاد کشور به دلیل معلق نگهداشتن یک مصوبه و...) منابع و مصالح کشورند. خوشحالی مشمئزکننده برخی سران دولتهای متخاصم پس از اقدام تخریبی اخیر در مراکز هستهای و واکنشهای خودایمنی برخی سیاستورزان داخلی، مؤید عمق تخریب خودایمنی جاری در کشور است. این روزها نرخ بالای ارز و تورم را تجربه میکنیم. تقریبا همه کشورهای دارای تجربه نرخ بالای ارز و تورم، وقتی به بن بست رسیدند که در مقطعی تاریخی، اختلال خودایمنی و تعارضات در آنها به شدیدترین سطح خود رسید. شیلی، برزیل و آرژانتین مصادیقی از این نوع تجربه در تاریخ اخیر هستند.
به عبارتی صریحتر، اکنون مردم نه به دلایل اقتصادی که به دلیل بحران خودایمنی با سختی ارزی و تورم مواجهاند. درنتیجه رفتار سیاستورزان کشور، واکنش مردم هم کموبیش مشابه مشتریان تعویضروغنی است: برخی اقدام به مهاجرت از کشور میکنند یا در آرزوی آناند («خروج»، به تعبیر هیرشمن)، برخی در عین تداوم حضور و با احساس مسئولیت به «اعتراض» علنی و پنهان میپردازند و گروهی نیز «وفادارانه» به آینده امید دارند. اما وجه مشترک هر سه گروه قرارگرفتن در معرض گذار از «کنش همگانی» به «نفعجویی شخصی» است. افراد در مواجه با دعوای برادران، ناچار از پیجویی حل مشکل فوری خود به صورت انفرادی و از مسیری دیگر بودند. آنگاه که برادران تعویضروغنی بهجای ارائه خدمت، به مسائل شخصی میپردازند، مشتریان نیز به رفع انفرادی مشکلشان توجه نشان میدهند. قوا و دستگاهها توان یکدیگر را خنثی میکنند و جناحهای رسمی و غیررسمی سیاسی و... بر طبل نفی و غیرخودیبودن یکدیگر میکوبند و سود فردی بر کنش جمعی مزیت مییابد. فرد با مسئولیت عمومی دچار فساد و ارتشا میشود و منفعتجویی فردی، مانند تزریق پنهانی واکسنی که حق دیگران است، بهجای کنش جمعی (مانند همیاری اجتماعی، حفظ محیط زیست یا شرکت در انتخابات) برای مردم اولویت پیدا میکند. مراقب باشیم؛ پایان مسیر تشدید رفتارهای خودایمنی در بسیاری از کشورها بنبست بوده است و درک اینکه برای پیشگیری از ابتلای یکدیگر به کرونا باید ماسک بزنیم و خودمان را کنترل کنیم، سخت نیست. مراقب هم باشیم.