به گزارش سایت خبری پرسون، مصطفی گوهریفر نوشت:
بهرغم تمایل تهران و واشنگتن برای احیای برجام و شروع مذاکرات میان ایران و ۱+۴ در این زمینه، اتفاقات اخیر امیدها برای دستیابی به توافق را تحتتاثیر قرار داده است.
خرابکاری اخیر رژیم صهیونیستی و آسیب رساندن به تاسیسات هستهای نطنز، نه تنها بهدلیل هزینههای وارده بلکه بهدلیل امکان وقوع فاجعهای انسانی و زیستمحیطی، موجبات خشم و نارضایتی را در کشورمان به حدی رسانده که عدهای در واکنشهای احساسی اولیه، پیشنهاد توقف مذاکرات وین را دادهاند. با توجه به در جریان بودن مذاکرات و عزم جدی طرفین، چه موانعی بر سر راه توافق و احیای برجام وجود دارد؟
۱-اقدامات خرابکارانه رژیم صهیونیستی
آسیب رساندن به تاسیسات هستهای نطنز، چه بهصورت مستقل با هدف انحراف و انسداد در مذاکرات برجامی صورت گرفته باشد و چه با هماهنگی ایالاتمتحده-که محتملتر است- با هدف تضعیف ابزارهای مذاکراتی ایران در شرایط فعلی، در عزم تهران برای تداوم توسعه و تقویت فعالیتهای هستهای صلحآمیز خللی وارد نخواهد کرد. بر این اساس بهجای انجام واکنش احساسی به این اقدام، بهصورت دیپلماتیک اعلام شد که علاوه بر سانتریفیوژهای قبلی، تعدادی دیگر با توان بیشتر نصب خواهد شد و غنیسازی ۶۰ درصدی نیز آغاز خواهد شد. این تصمیم هرچند اختلافات موجود را افزایش داده و روند مذاکرات را ممکن است کند کند؛ اما موضع و پاسخی هوشمندانه در جهت تقویت قدرت مذاکراتی کشورمان خواهد بود. همچنین اقدامات تحریکآمیز دیگری نیز توسط رژیم صهیونیستی در منطقه انجام گرفته تا تمرکز ایران را از مذاکرات منحرف کرده و کشورمان را وادار به واکنشهایی در جهت تعمیق اختلافات با غرب و عدم حصول نتیجه در مذاکرات کند.
۲-تحریمهای مقامات نظامی ایران توسط اتحادیه اروپا
اتحادیه اروپا تعدادی از مقامات نظامی کشورمان را با برچسب «حقوق بشر» تحتتحریم قرار داد. این موضوع منجر به واکنش تند وزیر خارجه کشورمان و تعلیق گفتوگوهای جامع با اتحادیه اروپا شد. بهنظر میرسد در بحبوحه مذاکرات وین، این اقدام نیز در راستای اِعمال فشار بر ایران قابلتبیین است. با توجه به انفعال کامل این اتحادیه پس از خروج ایالاتمتحده از برجام، چنین اقداماتی منجر به کند شدن روند مذاکرات و افزایش بدبینیها خواهد شد. علت دیگر این اقدام میتواند انتقال این پیام باشد که علاوه بر مسائل هستهای، حوزههای تحریمی دیگری نیز وجود دارد که در صورت نیاز برای اِعمال فشار به آن متوسل خواهند شد تا از این طریق نگرانی و متعاقب آن تمایل ایران را برای دستیابی به توافق در مذاکرات افزایش دهند.
۳-خواستههای حداکثری طرفین
رفع کامل تحریمهای هستهای اضافه شده پس از اجرای توافق برجام، خواسته تهران و بازگشت ایران به تعهدات هستهای خود مطابق توافق سال ۲۰۱۵ درخواست واشنگتن است. هرچند بهصورت کلی در این زمینه اتفاق نظر وجود دارد، اما درخصوص نحوه رفع تحریمها و ترتیب انجام اقدامات، کماکان اختلافنظر وجود دارد. پیشنهاد ایران رفع «یکباره» تحریمها و سپس انجام «راستیآزمایی» است، اما بهدلیل پیچیده بودن نظام تحریمها و وجود برچسبهای مختلف تحریمی، رفع همه آنها بهراحتی امکانپذیر نیست. از طرف دیگر ایالاتمتحده همچنان امیدوار است که ایران را متقاعد به تسری مذاکرات به دیگر اختلافات کرده و حتیالامکان راه تداوم مذاکرات با ایران را باز نگه دارد. آنها رفع تحریمها در ازای انجام تعهدات هستهای را چندان برای خود موفقیتآمیز ندانسته و بهدنبال اخذ امتیازات بیشتری هستند.
۴-روابط ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی
با توقف همکاری فراپادمانی و اجرای پروتکل الحاقی توسط کشورمان در ۵ اسفند سال گذشته بر اساس قانون اخیرالتصویب مجلس شورای اسلامی، مدیرکل آژانس با سفر به تهران و مذاکره با مسوولان مربوطه به یک «تفاهم» سهماهه در زمینه نظارت آژانس دست یافت. با توجه به اینکه اعتبار این تفاهم در ۵ خرداد سال جاری به پایان میرسد؛ درصورتیکه مذاکرات برجام خروجی نداشته باشد، این مساله میتواند مناسبات ایران و آژانس را تحتتاثیر قرار دهد.
۵-انتخابات ۱۴۰۰ ایران
یکی از موضوعاتی که در سال ۹۶ در انتخابات نقش مهمی ایفا کرد و در انتخابات خرداد ۱۴۰۰ نیز احتمالا اثرگذار خواهد بود، برجام است. از این رو، با وجود «ملی بودن» مساله، عدهای بر این باورند موفقیت در مذاکرات و رفع تحریمها ممکن است به حساب دولت فعلی نوشته شده و نتیجه انتخابات را تحتتاثیر قرار دهد و درصورتیکه این توفیق در رزومه دولت آتی در بدو فعالیتش درج شود، آنگاه در ادامه مسیر مقبولتر بوده و عملکرد بهتری خواهد داشت. از طرف دیگر سیاست ایالاتمتحده نیز متاثر از این اتفاق است؛ از یکسو آنها تمایل دارند با تیم مذاکرهکننده فعلی برجام به توافق مجدد برسند و از سوی دیگر بهدلیل اتمام زمان فعالیت این دولت در چند ماه آینده، بدشان نمیآید با دولت جدید توافق کنند تا از اجرای آن فراغ بال بیشتری داشته باشند. با توجه به ترکیب تیم مذاکراتی آنها، بهنظر میرسد تمایل بیشتری به توافق با تیم مذاکرهکننده فعلی کشورمان دارند؛ هرچند که چنین تمایلی در داخل کشورمان پررنگ نیست.
با در نظر گرفتن موارد مطرحشده، میتوان گفت طرفهای غربی بهصورت موازی استراتژیهای «مذاکره» و «اعمال فشار» را در دستورکار خود قرار دادهاند. با توجه به تلاش بینتیجه آنها برای توسعه مذاکرات به موضوعات غیرهستهای مانند نقش منطقهای و توان موشکی، بهدنبال تضعیف ابزارهای قدرت مذاکراتی ایران در حوزه هستهای بوده تا تهران مجبور شود برای گرفتن امتیازات از آنها متوسل به حوزههای مذاکراتی دیگر شود. اتفاقات پیشآمده در نطنز نیز از این منظر قابلبررسی است. هرچند این رویکرد دوگانه چندان به مذاق تهران خوش نمیآید، اما طبیعی است در فضای روابط بینالملل کشورها بهدنبال کسب منافع خودشان باشند و ما نیز در کنار تقبیح رفتار آنان، بهتر است دقیقتر تحولات را رصد و پیشبینی کنیم تا امکان طراحی واکنشهای درست و موثر به اقدامات آنها را داشته باشیم.
استراتژی اقدام در برابر اقدام، قویترین موضع برای دستیابی به انتفاع از مذاکرات با غربیهاست. آنچه شواهد، قرائن و روند مذاکرات نشان میدهد عزم طرفین برای توافق بسیار جدی است؛ اما رفع یکباره تحریمها توسط ایالاتمتحده، برای ما اولین راهکار و برای آنها آخرین راهکار است، تحولات و مذاکرات آتی نشان خواهد داد که در چه نقطهای طرفین برای اجرا به توافق خواهند رسید. در صورت عدم حصول نتیجه در چارچوب فعلی، حد وسط این پیوستار میتواند اجرای توافق بهصورت گام به گام باشد. حتی در صورت رفع تحریمها و بازگشت ایران به تعهدات برجامی، با توجه به عدمرضایت ایالاتمتحده از امتیازات دریافتی از توافق سال ۲۰۱۵ و همچنین عدمتمایل ایران به تسری برجام به سایر موضوعات، اختلافنظر و انسداد مجدد توافق جدید نیز چندان دور از ذهن نخواهد بود.
هرچند ممکن است که با توجه به ماهیت تغییرپذیر فضای انتخابات، تحولاتی در رقابتهای انتخاباتی صورت گیرد، اما با در نظر داشتن «منافع ملی» و توجه به این مساله که مصائب و مشکلات عدیده اقتصادی در سالهای اخیر باعث شده که رفع تحریمها دیگر برای مردم قهرمان انتخاباتی نسازد، از تقلیل موضوع به سطح منافع حزبی و گروهی امتناع ورزیده و با انسجام و همدلی در جهت افزایش تمرکز مذاکرهکنندگان کشورمان بر راهکارهای رفع موانع موجود، گام برداریم.