به گزارش سایت خبری پرسون، علی بیگدلی در یادداشتی نوشت:
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران روز جمعه نامهای به جوزپ بورل، هماهنگکننده ارشد سیاست خارجی اتحادیه اروپا نوشت و در این نامه که لحنی تند داشت و بازتابدهنده نظرات ایران پیرامون اظهارات و سیاستهای دولت جدید ایالات متحده در موضوع برجام بود، تاکید کرد اظهارات و سیاستهای مقامات امریکایی جلوی هرگونه پیشرفت در پرونده هستهای را میگیرد. باید توجه داشت اختلافات اخیر میان ایران و ایالات متحده به دلیل عدم تمایل طرفین به بازگشت به این توافق بینالمللی به وجود نیامده است. در واقع هر دو طرف تمایل عمیقی دارند که برجام هر چه سریعتر اجرایی شده و سطح تنشها کاهش یابد اما از آن رو که درک و فهم طرفین پیرامون موضوع برجام متفاوت است، با شرایط کنونی روبهرو شدهایم.
امریکا برنامه جامع اقدام مشترک را که در سال 2015 میان ایران و کشورهای 1+5 به امضا رسید برای امروز ناکافی میداند و معتقد است برجام باید پلی برای رسیدن به توافقهای بعدی در موضوعات دیگر باشد. آنها تصور میکنند با اتخاذ راهبردی مبتنی بر فشار و دیپلماسی همزمان میتوانند به امتیازات بیشتری دست پیدا کنند و از این رو ضمن حفظ تحریمها و تلاش برای همسو کردن متحدان اروپایی از ایران میخواهند تا گام اول را برای بازگشت به توافق هستهای بردارد. همچنین دولت امریکا به شدت از سوی لابیهای اسراییل و برخی کشورهای عربی تحت فشار است که از بازگشت به توافق هستهای با ایران خودداری کرده و از ابتدا به دنبال یک توافق جامع باشد. آنطور که به نظر میآید اصلیترین ابزار برای افزایش فشار بر دولت بایدن نیز کنگره است و همانطور که در روزهای اخیر شاهد آن بودیم هم سنا و هم مجلس نمایندگان در پی تاثیرگذاری در سیاست خارجی و به خصوص موضوع ایران هستند.
در مقابل ایران نیز که در پی عدم اجرایی شدن برجام از سال 2018 با ضررهای بسیاری روبهرو شده و این ضررها را ناشی از غیرقابل اعتماد بودن امریکا میداند در پی آن است که با ایستادگی بر سر موضع خود و امتیاز ندادن به واشنگتن، ایالات متحده را به بازگشت به همان برجام اولیه وا دارد و منافع خود را تامین کند. از نگاه ایران، موضع اروپاییها نیز موضعی دوگانه و مبتنی بر زیادهخواهی است. آنها در طول 4 سال ریاستجمهوری ترامپ کوشیدند تا از نظر سیاسی در مقابل فشارهای دولت امریکا بایستند و مانع از فروپاشی توافق هستهای شوند؛ در سازمان ملل با قطعنامههای پیشنهادی امریکا همراه نشدند، تفسیر حقوقی ایالات متحده را پیرامون مکانیسم ماشه نپذیرفتند و از ضرورت بازگشت به برجام سخن گفتند. زمانی که بایدن در انتخابات ریاستجمهوری به پیروزی رسید، موضع اروپا تغییر کرد. آنها به یک باره به جای در اولویت قرار دادن احیای برجام، از ضرورت توسعه دادن این توافق به موارد دیگر سخن گفتند و خواهان پیوستن دیگر کشورها نظیر عربستان سعودی به مذاکرات ایران شدند.
وزیر خارجه ایران در نامه خود تصمیم داشت به اروپا و امریکا اعلام کند که رویکرد کنونی آنها نمیتواند تامینکننده خواستههایشان باشد و تهران که چهار سال در مقابل خواستههای ترامپ ایستاد و هزینه داد، تمایلی ندارد امتیازات بیشتری به طرف مقابل اعطا کند.
باید توجه داشت این تحولات در حالی رخ میدهند که پرونده هستهای ایران در وضعیت پیچیدهای قرار دارد. جامعه بینالمللی با ضربالاجلی سه ماهه برای دستیابی به توافق با تهران روبهرو است که براساس آن اگر تا خرداد سال آینده گام مثبتی در راستای حل و فصل این پرونده برداشته نشود و تحریمها کنار نرود، ایران درصدد کنار گذاشتن توافق اخیر با آژانس بینالمللی انرژی اتمی برخواهد آمد. به آن معنا که از تعداد بازرسان کاسته خواهد شد و دسترسی به دوربینهایی که به طور زنده اجازه نظارت بر برنامه هستهای را میدادند قطع خواهد شد. تقلیل سطح نظارت بر برنامه هستهای ایران به سطح پادمانی برای غرب احساس خطر در پی دارد و از همین رو آنها باید دریابند با اتخاذ سیاستهایی که به دیپلماسی کمک نمیکند، نباید وضعیت را پیچیدهتر کنند.
از منظر ایران نیز به نتیجه نرسیدن دیپلماسی و تداوم تحریمها شرایط زندگی مردم را بدتر خواهد کرد و باعث میشود اقتصاد آسیب دیده ایران، وضعیت وخیمتری را تجربه کند. این وضعیت باعث میشود هر دو طرف میل به حل و فصل مسائل از طریق دیپلماسی داشته باشند. به نظر میرسد همانطور که جیک سالیوان مشاور امنیت ملی رییسجمهور ایالات متحده عنوان کرد، گفتوگوهایی غیررسمی و غیرمستقیم از کانال اروپاییها در جریان است و این گفتوگوها که هیچکدام از طرفین تمایلی به فاش شدن محتوای آن ندارند، میتواند راهگشای گامهای بعدی باشد، اما باید توجه داشت که طرفین نباید با اقداماتی که دیپلماسی را تخریب میکند، درصدد امتیازگیری بیشتر باشند.