به گزارش سایت خبری پرسون، از نظر بانک جهانی «فقر، محرومیت از رفاه است». این نهاد فقر را چنین تعریف میکند: «فقر گرسنگی، فقر نداشتن سرپناه و لباس، بیمار بودن و درمان نشدن، بیسواد بودن و مدرسه نرفتن است.» بانک جهانی همچنین تأکید میکند برای فقرا در فقر زیستن چیزی فراتر از اینهاست. چراکه فقرا اغلب بسیار آسیبپذیرند و در معرض انواع خطرات و بیعدالتیها قرار دارند که خارج از اراده آنهاست. آنها همچنین از سوی نهادهای دولتی و اجتماعی و حتی جامعه بهشدت مورد سوءاستفاده قرار میگیرند و از این طریق صدا و قدرت خود را در این نهادها از دست میدهند.
در ایران، فقر همواره مسئلهای مورد توجه بوده است. بهویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی که اهمیت اهدافی از قبیل حمایت از مستضعفان و نیازمندان دوچندان شد و در این راستا نه-تنها مسئله فقر و رفع آن در اصول 3، 21، 31 و 43 قانون اساسی و نیز در تدوین و اجرای برنامههای پنجساله توسعه موردتوجه قرار گرفت بلکه نهادها و سازمانهای زیادی بهمنظور توجه به مسئله فقر و حمایت از رفاه اقشار آسیبپذیر شکل گرفت.
رئیس کمیته امداد امام خمینی (ره)، حجم مراجعات مردمی به این نهاد را در سالجاری 45 درصد نسبت به سال گذشته افزایش یافته ، اعلام کرده است. این در حالی است که پیش از این کارشناسان اقتصادی درباره رشد خط فقر در کشور هشدار داده بودند؛ هشدارهایی که چندان مورد توجه قرار نگرفت و نتیجه آن بحران بزرگی شد که افزایش نیازمندان جامعه تنها یکی از ابعاد مهم آن است.
براساس مطالعات مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، خط فقر در سالهای 97 و 98 به طور چشمگیری رشد کرده است، آمارها حکایت از آن دارد که سال گذشته خط فقر در پایتخت 4.5 میلیون تومان و در سایر نقاط کشور 2 میلیون تومان بود اما با توجه به افزایش چند برابری قیمت کالاها و خدمات طی یکسال گذشته، خط فقر در سالجاری رشد قابل ملاحظه ای داشته و آمارهای غیر رسمی حکایت از آن دارد که در تهران به 10 میلیون تومان رسیده است.
چندی پیش موسی شهبازی، مدیر کل دفترمطالعات اقتصادی مرکز پژوهشهای مجلس اظهار کرد که نرخ فقر در کشور افزایش یافته و به 35 درصد رسیده است و در حال حاضر 35 درصد از مردم زیر خط فقر قرار دارند.
افزایش قابل ملاحظه خط فقر در شرایطی است که پایه دستمزد کارگردان در سال 99 تنها یکمیلیون و 911 هزار تومان است و بسیاری از کارگران حداقل حقوق کارگری را دریافت می کنند، یعنی در شرایطی که نرخ تورم در سالجاری رشد چشمگیری داشته و خط فقر هم افزایش یافته اما دستمزدها متناسب با رشد قیمت ها بالا نرفته است.
البته برطبق آمار در بیش از 50 درصد خانوارهایی که زیر خط فقر قرار دارند، حداقل یک نفر مشغول به کار است اما چون درآمد افراد پایین است و کفاف هزینهها را نمیدهد، خانواده زیر خط فقر زندگی می کند.
ناگفته نماند که اعلام رقم دقیق خط فقر در کشور امکانپذیر نیست، چون این شاخص مربوط به کالاهای اساسی در سبد هزینه هاست و این کالاها همواره با افزایش قیمت روبرو هستند.
*فاصله زیاد مابین رشد هزینه ها وافزایش مستمری مددجویان
رشد خط فقر در کشور طی سالجاری موجب شده که بسیاری از افراد جامعه زیر خط فقر زندگی کنند، در این میان به گفته رییس کمیته امداد، علاوه بر افزایش 45 تا 46 درصدی مراجعات مردمی به کمیته امداد، مستمری مددجویان این نهاد در سال جاری فقط 15 درصد افزایش پیدا کرده است.
مرتضی بختیاری معتقد است که بخشی از این مراجعات به خاطر مشکلات ناشی از کرونا بوده، اگرچه تکانه های اقتصادی هم در ایجاد شرایط موجود بیتأثیر نبوده است.
در حال حاضر کشور با مشکلات اقتصادی متعددی دست و پنجه نرم می کند، از یک سو شدیدترین و سختگیرانه ترین تحریم ها علیه ایران اعمال می شود، از طرف دیگر به دلیل سومدیریت در حوزه اقتصادی با رشد لجامگسیخته نرخ تورم روبرو هستیم، در این شرایط نباید شیوع گسترده کرونا در کشور را هم نادیده بگیریم که در یک سال اخیر به رکود بیشتر اقتصادی کمک کرد.
* کاهش فقر با کدام راه حل؟
اما در این شرایط که اعمال تحریم ها، سومدیریت و شیوع کرونا موجب افزایش نرخ تورم شده اجرای چه پیشنهادهایی برای کاهش خط فقر در کشور راهگشاست؟ کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی اظهار نظرهای متعددی برای کاهش سایه فقر بر سر جامعه داشته اند، برخی معتقدند که اشتغالزایی، عدهای تولید بیشتر و گروه دیگر حمایتهای دولتی را برای کاهش خط فقر پیشنهاد می دهند.
استدلال آنهایی که اشتغالزایی را مناسبترین راهکار برای کاهش خط فقر می دانند این است که خانوارها توان تغییر فاکتورهایی مانند نرخ تورم، تحریم های اعمال شده و … را ندارند اما با افزایش شغل، افراد بیشتری از اعضای خانواده مشغول به کار می شوند و همین موضوع به کاهش مشکلات اقتصادی خانوار کمک می کند.
بخشی دیگر بهترین راهحل را حمایت از تولید می دانند، به گفته آنها قطعاً با افزایش تولید نه تنها مشکل بیکاری حل میشود بلکه فراوانی کالا به تناسب میان عرضه و تقاضا، کاهش قیمت ها و در نتیجه کاهش رشد فقر منجر می شود. سایر کارشناسان، حمایت دولت از اقشار آسیب پذیر را در کاهش خط فقر موثر می دانند.
در مجموع اینگونه به نظر می رسد که نگاه بخشی، موازی کاری، سایه تحریم ها، عدم برنامه ریزی های دقیق، بی توجهی به توانمندی های داخلی و… تا کنون منجر به این شده تا تقریباً همه راهکارهای ارائه شده برای کاهش فقر در جامعه به بن بست برسند.
از علل بقای فقر در کشور در کنار نبود یک برنامه جامع ملی ضد فقر، میتوان به نابسامانی های اقتصادی ناشی از عوامل داخلی اعم از محیط کسبوکار نامناسب، فضای نامساعد سرمایهگذاری برای بخش خصوصی، ساختار ضد تولید و غیرمولد اقتصاد ملی، چارچوب نهادی معیوب، تورم فزاینده، ناپایداری و عدم ثبات رشد اقتصادی و عوامل خارجی بهویژه تحریمهای اقتصادی، اشاره کرد. با این همه امید این است که در سایه تعامل و هم افزایی میان ساختارهای دولتی و فرادولتی شاهد تغییر این روند خطرناک در آینده نزدیک باشیم و به جای افزایش اقشار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) به سمت کاهش خانواده های تحت پوشش برویم.