به گزارش سایت خبری پرسون، دکتر فاطمه مهسا کارآموزیان در یادداشتی نوشت: بیکاری و شکاف طبقاتی مشکل بزرگ ایران است. از آنجا که اقتصاد ایران تکیه بر نفت دارد، تحریم های بین المللی باعث ایجاد بحران در اقتصاد کشور شده اند. از سوی دیگر، فساد داخلی به دلیل احتکار کالا توسط بازرگانان و کارآفرینان برای افزایش قیمت، گاهاً به کمبود کالا منجر شده است. باید گفت که فقر، نه تنها بر توانایی شهروندان برای تأمین نیازهای اولیه تأثیر می گذارد، بلکه سلامت روان افراد جامعه بویژه جوانان را به خطر انداخته و متأسفانه گاهاً شاهد اقدام به خودکشی در آنان هستیم. دلایل زیادی برای وجود فقر در جامعه وجود دارد، اما راه حل های بسیاری نیز وجود دارد که بکارگیری آنان توسط دولت و شهروندان می تواند به تأمین سلامت و رفاه جامعه کمک کنند.
بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، بین ۲۳ تا ۴۰ درصد از جمعیت ایران به زودی در فقر مطلق به سر خواهند برد که به دلیل افزایش بیکاری، تورم و روند نزولی رشد اقتصادی است که متأسفانه؛ روز به روز هم بر این جمعیت افزوده می شود. پژوهشگران این مرکز، راهکاری به دولت مبنی بر تأمین نیازهای اساسی قشر ضعیف جامعه با اهداء بسته های حمایتی ارائه کرده اند؛ اما سؤال این است که آیا حمایت قشر ضعیف جامعه با تکیه بر یارانه نقدی و یا با هدیه دادن اقلام غذایی جوابگوی رفع این معضل با توجه به نرخ روز افزون تورم در کشور خواهد بود؟ پاسخ این است که هرچند، هدیه دادن مواد غذایی در شرایط بحران می تواند تا حدی راهگشا باشد؛ اما باید اعتراف کرد که این راهکار درد فقر را درمان نمی کند و زشتی چهره فقر را از جامعه نمی زداید حتی اگر در کنار کمک های دولت و نهادهای خیریه دولتی چون کمیته امداد امام خمینی (ره)، مؤسسات خیریه خصوصی و یا سازمان های مردم نهاد هم در این زمینه فعالیت کنند. باید به این نکته توجه داشت که بخش عمده ای از افراد جامعه که اکنون زیر خط فقر قرار گرفته اند، خواهان کار هستند و مطالبه آنان دریافت سبد غذایی نیست. هرچند، اهدای مواد غذایی و یارانه نقدی می تواند در برهه ای از زمان و در شرایط بحران مؤثر باشد، اما ممکن است انگیزه کار را در افراد سرکوب کند، عزت نفس آنان را پایین آورده و بر سطح زندگی تک تک افراد جامعه اثرات منفی در طولانی مدت بر جای گذارد.
می توان گفت که بهترین راهکار کاهش تنش در روابط بین المللی و ایجاد روابط بهتر با دنیا بر اساس منافع کشور و همچنین، توجه به تولید درآمد از کالاهای غیرنفتی است. باید عرصه کار و فعالیت را گسترش داد و از توان و مهارت افراد هم برای بهبود زندگی شخصی خودشان و هم برای پیشرفت کشور به بهترین شکل بهره برد.
از آنجا که ایران سرزمینی پهناور با طبیعتی شگرف و منابع بی نظیری است و پتانسیل های فراوانی برای کسب درآمد دارد، وجود فقر و قشر فقیر در آن معنایی ندارد، لذا در سایه مدیریت افراد نخبه و شایسته -افرادی که دل در گرو عشق به این آب و خاک و مردمانش دارند- و با برنامه ریزی صحیح می توان به راحتی این بحران را مدیریت کرد. در آخر هم باید به این نکته اشاره کرد که انکار و یا تکذیب معضل فقر کمکی به رفع آن از جامعه نه تنها در ایران، بلکه در هیچ جای دنیا نمی کند و تنها ایجاد شغل و رفع تحریم هاست که می تواند سطح رفاه زندگی ایرانیان را به میزان قابل توجهی بهبود بخشد. در یک کلام ارتباطات کلید تغییر جهانی است.