الزامات و دستورالعمل های شهروند و شهرنشین شدن

یادداشت/ شهروند و شهرنشین شدن نیازمند مجموعه ای از الزامات و دستورالعمل ها و همچنین قوانینی است که حقوق و زندگی مسالمت آمیز همراه با ایجاد فرصت هایی برابر مانند حق دسترسی به تحصیل رایگان، حق دسترسی به بهداشت، رفاه، عدالت اجتماعی و فرصت های برابر اقتصادی و مجموعه قوانینی که ضمانت اجرای این حقوق باشد و منافع همه افراد شهر را تامین کند است.
تصویر الزامات و دستورالعمل های شهروند و شهرنشین شدن

سایت خبری پرسون- شهروندی در زبان فارسی از مشتقات شهر است و بسیاری از صاحب نظران و کارشناسان مربوطه تعریف پیشرفته شهروندی را شهرنشین بودن میدانند، همین دیدگاه بیان دارد که شهرنشینان هنگامی که به حقوق یکدیگر احترام میگذارند و به مسئولیت‌ های خویش در قبال شهر و اجتماع عمل نمایند به شهروند ارتقا یافته ‌اند.

شهروند و شهرنشین شدن نیازمند مجموعه ای از الزامات و دستورالعمل ها و همچنین قوانینی است که حقوق و زندگی مسالمت آمیز همراه با ایجاد فرصت هایی برابر مانند حق دسترسی به تحصیل رایگان، حق دسترسی به بهداشت، رفاه، عدالت اجتماعی و فرصت های برابر اقتصادی و مجموعه قوانینی که ضمانت اجرای این حقوق باشد و منافع همه افراد شهر را تامین کند، است.

اگر حقوق شهروندان به درستی احقاق شود، جامعه شهری عاری از آلودگی ‌های زیستی، بانشاط، دارای رونق اقتصادی و مبتنی بر اصول دموکراتیک شکل میگیرد. حقوق شهروندی، شهروندان را به عنوان صاحبان اصلی شهر در جایگاهی قرار میدهد که هم حقوق خود را مطالبه و هم از دستاورد های مدیریت صحیح شهری صیانت کنند.

قانون مجازات اسلامی و آیین دادرسی کیفری و آیین دادرسی مدنی از بزه‌ دیدگان حمایت میکند اما حقوق شهروندی جنبه پیشگیرانه دارد تا در اصل به حقوق شهروندی تجاوز نشود. مهمتر اینکه حقوق شهروندی از حقوق شهروندان در مقابل مدیران دفاع و به آنان یادآوری میکند، قدرت شهرداران، اعضای شوراهای اسلامی، مدیران مناطق و معاونان شهردار، برگرفته از رای مردم است و باید در جهت احقاق حقوق آنان بکار گرفته شود.

به نظر میرسد از الزامات احیای حقوق شهروندی و منتفع شدن مردم از منافع این حق زمانی قابل دستیابی است که ابتدا مردم آگاهی و بینش درستی از حقوق خود داشته باشند و سپس با مشارکت دادن مردم و مسئولیت بخشی به آنها در جامعه مهارت های استفاده از این حقوق را در موقعیت های مناسب به آنها آموخت. شخصا معتقدم که درصد بالایی از افراد جامعه از حقوق خود به معنای حقوق شهروندی آگاهی عملیاتی ندارند و فقط این قوانین را جملاتی میدانند که بر روی کاغذ نوشته شده است و معتقدند که این قوانین غیرقابل دستیابی و ویترینی است و آنها به اجرایی شدن و ثمر بخش بودن آن در جامعه خوشبین نیستند پس در بهترین حالت آن حقوق را فقط برای خود زمزمه میکنند و همواره اتفاقات اطرافشان را با آن مقایسه میکنند.

معتقدم که حلقه مفقوده این گذار از قیاس به اجرا به معنای استفاده از این حقوق توسط مردم امری مهم و حیاتی است که امروزه تبدیل به تابو شده است، و ریشه این عدم استفاده و عدم اعتماد نیز در یک مسئله است و آن هم نداشتن مهارت لازم در نوع بکارگیری این حقوق در مقابل متجاوز است که موجب تجربه شکست و به تبع نمایشی شدن آن در ذهن مردم شده است. تنها راه حل این مهم آموزش های آگاهی بخش و نحوه کاربرد آن است که قطعا باید توسط نهادهای خودجوش و مردم نهاد صورت بپذیرد چراکه طبیعتا این حجم از آگاهی بخشی که موجب پاسخگو کردن و شفافیت است را نمیتوان از مدیر یک اداره یا نهاد مخصوص که سالهاست به عدم پاسخگویی خو گرفته انتظار داشت. مسئله ای که میتوان به طور قطع به آن اشاره کرد و از نشانه های شهروند و جامعه مدرن دانست جریان سیال حقوق شهروندی در مویرگ های شهری است.

نویسنده: احسان بختیار

245401

مطالب مرتبط