به گزارش سایت خبری پرسون، هوروسکوپستارهبینی، اَختَربینی، تَنجیم یا آسترولوژی (به انگلیسی: Astrology) بررسی تأثیر اجرام سماوی ماه، عطارد، زهره، خورشید، مریخ، مشتری، زحل، ثوابت گاه عقدتین قمر بر عالم است؛ که تعیینکننده حرکات چهار عنصر عالم میباشند. در ستاره بینی چهار نحله گسترده وجود دارد؛
طالع بینی: به وضعیت سماوات از لحظه تولد فرد تا جمله جنبههای زندگی وی مربوط میگردد.
ستاره بینی عمومی: وضعیت سماوات را در لحظات به ویژه مهم مثلاً اعتدال ربیعی، خسوف و کسوف، یا اقتران سیارات با رویدادهای که به روی طبقات وسیعی مردم و ملتها یا کل جهان اثر میگذارند، مربوط میسازد.
ستاره بینی حُکمی: با بررسی وضعیت سماوات معین میسازد که لحظهای خاص برای آغاز کاری خاص مناسب است یا خیر.
ستاره بینی مذاکرهای: پاسخ به سوالات خاص بر مبنای وضعیت سماوات در لحظه پرسش است.
ستاره بین دائرةالبروج را تقسیم شده به دوازده بخش یا برج مساوی تصور میکند که هر یک سی درجه است. هر برج خانه سیارهای است؛ و هریک به اجزاء گوناگون (عاشرات، غایات و مانند آنها) تقسیم شدهاست که هریک از آنها را نیز سیارهای خداوند است. درجات شرف سیارات در نقاط مختلف در سراسر منطقه البروج پراکندهاست (متضاد آن درجات هبوط آنهاست). وانگهی هر برجی با بخشی از بدن انسانی، حمل با سر و حوت با پا، متناظر است. چهار عنصر، همتای خود را مثلثههای منطقه البروج مییابند و زوج متضادهای فیثاغورسی متعدد (نر ماده، روزانه شبانه، گرم سرد و مانند آنها) به زوجهای متوالی برجها نسبت داده میشوند. سرانجام جواهر بسیار متنوع در عالم تحتالقمری و صفات خصلت انسانی به نحو نسبتاً دلخواهی به هر یک از برجها مرتبط میشود.
هوروسکوپ یا طالع بینی چیست؟
هوروسکوپ به معنی طالع بینی است. هوروسکوپ یا طالع بینی در هزاران سال گذشته توسط ابزارهای مختلفی و بر اساس مشاهده حرکات خورشید، ماه، سیارات و ستارگان انجام می شد؛ اما امروزه هوروسکوپ به آسترولوژی تبدیل شده.. از خرافات و موهومات قدیمی دور شده و به نوعی تحلیل و پیش بینی بر اساس حرکت ستارگان و سیارات در جهت اگاهی تبدیل شده.
تاریخچه هوروسکوپ
هروسکوپ یا طالع بینی در دربار پادشاهان پیش بینی کننده وقایع آینده و هشدار بود، مثل هشدار به دنیا آمدن موسی و یا هشدار هفت سال قحطی در مصر؛ بنابراین وقتی به تاریخ تمدنهای بزرگ نگاه میکنیم متوجه منجمینی میشویم که بطور مرتب فرایندهای آسمانی را تحت نظر داشته تا بتوانند تنها سرنوشت و آینده را پیشگویی کنند، اما امروزه این بررسیها در علم جداگانهای تحت عنوان آسترولوژی بررسی میشود که توسط کلادیوس بطلیموس پایه گذاری شد. در حقیقت نمودارهای طالع بینی یا نمودار هوروسکوپ یا زایچه، امروزه تحت عنوان نمدارهای آسترولوژیک شناخته شده اند.
طالعبینی در ایران
ایران قبل از پیدایش ساسانیان آشکارا در معرض نفوذ برخی از نظریههای بینالنهرینی در باب امور سماوی دیگر نشانهها بود. در زمان ساسانی ترجمه اساسی آثار ستاره بینی یونانی و هندی به فارسی صورت گرفت. طالع بینی ساسانی اساساً تقلیدی از طالع بینی هلنیستی بوده (البته بدون تمام مایههای فلسفی) که برخی جنبههای هندی از قبیل استفاده از تاسوعات (نوامشاها) و تفسیرهای شائویت از عاشرات یونانی مصری بدان پیوند خوردهاست؛ این طالع بینی در شکل تخصصی خود به صورت ستاره بینی پیوسته درآمد. این شکل از ستاره بینی و از این هم بالاتر، آنچه ستاره بینی عمومی نامیده میشود، در ایران ساسانی در اجتماع و به ویژه در میان طبقات بالادست نفوذ عمیقی داشت. در متون مانوی و در نظریههای هزاره گرایانه زرتشتیان در مورد تاریخ نیز اندیشههای ستاره بینی به فراوانی دیده میشود؛ اما سطح ستاره بینی که در نوشتههای پهلوی دیده میشود، سخت نازل است.
طالعبینی در اسلام
ستاره بینی مانند ستارهشناسی در سه جریان کمابیش توأمان به جهان اسلام رسید. از اواخر قرن هشتم، متون یونانی و سریانی معرف علم هلنیستی، آثار سانسکریت مقتبس هندی از آن علم و کتب پهلوی که تلفیقی از آن دو بودند، به تعداد فراوان به عربی ترجمه شدند. در ستاره بینی اسلامی، مبنای هلنیستی را که با اتکای شدید به تعریف نوافلاطونی مربوط به تأثیر نجومی ارسطو، که صابئیان ساختگی، حران آن را انتقال داده بودند، تقویت شده بود، با ابداعات هندی و تأکید ساسانی بر روی ستاره بینی مداوم ترکیب کردند. این ترکیب به ویژه در نظریههای تنجیمی و نجومی ابومشعر (۸۸۶–۷۸۶)، با نفوذترین ستاره بین اسلام آشکار شد. آنها با پیچیدهتر ساختن قواعد و به تقلید از هندیان و حرانیان، ابداع آیینهای گسترده برای انحراف یا تغییر تأثیرات سیاره ای، این موضوع را به شیوه خود تغییر و گسترش دادند. ابداعات آنها در قرن دهم به بیزانس، در قرن دوازدهم به غرب لاتینی و در قرن سیزدهم به هند وارد گردید و در هرسه منطقه فرهنگی بر تحولات ستاره بینی در دوران ماقبل مدرن، اثری عمیق داشت.
در جهان اسلام نیز، مانند جهان مسیحی، طالع بینی با مخالفتهای دینی شدیدی در اصل در زمینه مسائل مربوط به اختیار و ماهیت حد ناپذیر قدرتالله، روبه رو گردید. حامیان و مدافعان فکری اصلی آن فیلسوفان متأثر از نوافلاطونی گری و رهبران دینی شیعی و خاصه اسماعیلی مذهب بودند. روشنگران عالم اسلام نیز سرانجام مانند روشنفکران عالم غرب و بیزانس، آن را تحت فشار متعصبان دینی کناری نهادند؛ اما هم در میان مسیحیان و هم در میان مسلمانان، در سطح عامه باقیمانده و رشد کردهاست. در هند (جز در میان فرنگیمآبها) اعتبار فکری سابق خود را حفظ کرده و در موسسات آموزش عالی به جد بررسی میشود و تحول مییابد.
از هوروسکوپ تا آسترولوژی
استرولوژی به علم مطالعه انرزی سیارات و تاثیر آنها در زندگی انسانها تبدیل شده.. این انرژی سیارات نه تنها بر شخصیت افراد که بر کل انرژیهای سیاره نیز تاثیر میگذارد و باعث جریان آگاهی میگردد. پی میبینیم که طالع بینی یا هوروسکوپ از یک علم صرف پیشگویی تبدیل به علمی هدایت کننده میشود. هیچ تعهد یکپارچهای در مورد هوروسکوپ وجود ندارد. فرهنگهای باشتانی هر کدام روشها و اموزههای خود را اعمال میکردند، فرهنگ شرقی، چینی، اسلامی، ایرانی، تبتی، سومری و ... که آسترولوژی غربی تکامل یافته تمام آنها میباشد.
علمی برای همه
بنابراین هورورسکوپ یا طالع بینی از یک علم پیشگویی که فقط در اختیار پادشاهان و بزرگان بوده تبدیل به علمی عمیقتر و برای کل توده بشریت میشود. مفهوم آسترولوژی به کلمه غربی پیوند خورده چراکه ورود نظریات و ارکتایپهای روانشناسان غرب در کنار علایم ستارهای تکمیل کنده مفهوم هدف انسان و درک معانی عمیقتر ابعادی وجود انسان شد.
هدف نهایی
امروزه از نمودار تولد بعنوان نقشه راهنمای زندگی و مسیر تکامل روح نام برده میشه. نظریه پردازان غربی تلاش کردند تا نیروهای ستارهای را بعنوان منابعی معرفی کنند که ما را هدایت میکند تا به معنای بزرگتر و عمیقتر زندگی خود دست پیدا کنیم.
پیش بینی آسترولوژی و انرژیهای نجومی برای سال ۱۳۹۹
امروزه هوروسکوپ به آسترولوژی تبدیل شده است! آسترولوژی توسط ” کلادیوس بطلیموس ” پایه گذاری شد. این علم از خرافات و موهومات قدیمی دور شده است و به نوعی تحلیل و پیش بینی براساس حرکت ستارگان و سیارات در جهت آگاهی بشر تبدیل شده است. امروزه نمودارهای طالع بینی یا نمودار هوروسکوپ، تحت عنوان نمودارهای آسترولوژیک شناخته میشوند.
دقت داشته باشی آسترولوژی، موضوعی است که مکان ماه، خورشید و سیارات را در مقابل زمینه آنها در منطقه البروج به هنگام تولد یک شخص بررسی میکند. این روش مدعی است که قادر به پیش بینی شخصیت و رفتار افراد و همچنین مطالعه انرزی سیارات و تاثیر آنها در زندگی انسانها میباشد. این انرژی سیارات نه تنها بر شخصیت افراد، که بر کل انرژیهای سیاره نیز تاثیر میگذارد و باعث جریان آگاهی میگردد.
پس می بینیم که طالع بینی یا هوروسکوپ از یک علم صرفا به صورت پیشگویی تبدیل به علمی هدایت کننده شده است! البته هیچ تعهد یکپارچه ای درباره هوروسکوپ وجود ندارد؛ فرهنگ های باشتانی هر کدام روش ها و آموزه های خود را اعمال می کردند! فرهنگ شرقی، فرهنگ چینی، فرهنگ اسلامی، فرهنگ ایرانی، فرهنگ تبتی، فرهنگ سومری و… که البته آسترولوژی غربی تکامل یافته ی تمام آن هاست.