به گزارش سایت خبری پرسون از فارس، بریدن بخشی از آلت تناسلی زنان که با عنوان «ختنهسازی زنان» شناخته میشود، کارکردی مناسکی در جوامع قدیم داشته است. در کشورهایی که انجام این عمل مرسوم است، رابطه مستقیمی بین انجام این رسم و دین و مذهب آن کشور وجود ندارد. به عنوان مثال ختنهسازی زنان در کشوری مانند پاکستان با اکثریت مسلمان رواج دارد؛ همچنان که در هندوستان نیز همین سنت در میان غیرمسلمانان رواج دارد و به آن «چائو پادری» میگویند.
شاید با نگاهی انسانشناسانه به تاریخ جوامع مردسالار گذشته، بتوان گفت مهمترین دلیل سنتی انجام ناقصسازی جنسی زنان، برای کنترل یا کمکردن میل جنسی و یا به گفته عموم، شهوت زنان بوده است. اما واقعیت این است که بنابر اعلام سازمان جهانی بهداشت ناقصسازی زنان، افزون بر به ایجاد مشکلات جسمی فراوان برای آنها، پیامدهای منفی بر سلامت و روان زنان و دختران دارد.
از دیرباز تا کنون نیز در مناطقی از کشور ایران ختنهسازی زنان رایج بوده است. اگر چه فعالان اجتماعی تلاشهای فراوانی برای آگاهسازی در این راستا داشتهاند، اما به گفته برخی از فعالان حقوق زن این آگاهیبخشیها برای ممنوعیت این عمل به میزان مطلوب خود نرسیده است.
یکی از شناختهشدهترین چهرههای فعال در این عرصه، «رایحه مکارمی مظفریان» است که علاوه بر انتشار کتابی با عنوان «تیغ و سنت» در همین رابطه، کارگاههای آموزشی فراوانی را نیز در مناطقی از کشور که این سنت در آن رواج دارد برگزار کرده است. وی دانشآموخته جامعهشناسی در دانشگاه آنادولو ترکیه است. گستره تحقیقات و مطالعات وی درباره این موضوع، الهامبخش برخی از دیگر فعالان حقوق زنان در ایران بوده است.
خبرنگار پرسون با او گفتوگویی درباره چالشهای پیشروی ممنوعیت ختنه زنان در ایران داشته که مشروح آن را در ادامه خواهید خواند:
پرسون: به عنوان پژوهشگری که سالها روی حقوق زنان در ایران فعالیت داشتهاید، روند آگاهیبخشی به جامعه نسبت به مسائلی مانند ناقصسازی زنان در میان برخی از اقلیتهای قومی چقدر پیشرفت داشته است؟
مظفریان: موضوع ناقصسازی زنان یا ختنه دختران یک موضوع خُفته در جامعه ایران بود. شاید تا همین ده سال پیش نیز کسی از اهمیت این موضوع اطلاعی نداشت؛ به شکل یک تابو بود و کسی جرأت نمیکرد در موردش صحبت کند. شاید این را هم بتوان گفت در کشورمان جزو آن دسته از مسائل زنان به شمار نمیرفت که دردمندان این حوزه را به همافزایی آرا و نظرات وادار کند. حتی از سوی فعالان حقوق زنان نیز خیلی جدی گرفته نمیشد. با این حال در تمام این سالها با فعالیتهایی، همانند ایجاد کمپینها، برگزاری سالگردهایی که برای ناقصسازی زنان و آگاهیبخشی به جوامع و دیگر رویدادهای مرتبط، تا حدودی این فرصت به وجود آمده که بتوان در مورد این موضوع آگاهی رسانی کرد. البته این روند به نسبت سایر کشورهایی که پس از ایران آگاهی رسانی در این زمینه را آغاز کردند، بسیار کُند است؛ اما به هر حال شرایط جوامع با هم متفاوت است. کار مدنی کردن در ایران، شرایط خاص خودش را دارد و همینطور سختی های خاص خودش را نیز باید به جان خرید. در کنار همه این دشواریها، رضایت بخشی هم متفاوت تعریف میشود. اینکه همین موضوع توانسته است در میان زنان به مسأله تبدیل شود، مقداری از رضایتمندی را فراهم کرده، اما به این معنی نیست که دیگر نیازی به صحبت کردن و پیگری این مسائل نیست.
پرسون: تا کنون فتواهایی درباره ممنوعیت عمل ختنهسازی برای زنان، توسط برخی از علمای اهل سنت صادر شده است. بسیاری از این احکام با پیگیریهای شما به ثمر نشسته. به باور خودتان نسبت مستقیمی میان مذهب یک جامعه و رایج بودن ختنه زنان وجود دارد؟
مظفریان: یکی از دغدغههای من در این رابطه این پرسش بود که تاریخچه ختنه از کجا میآید. وقتی در این رابطه دست به مطالعه زدم و کتابهایی زیادی مطالعه کردم، ریشه آن را پیش از دین اسلام و حتی قبل از یهودیت یافتم، یعنی حتی زمانی که ساز و کارهای ادیان، به خصوص ادیان ابراهیمی وجود نداشته، ختنه به عنوان مناسک در میان مردان و زنان مرسوم بوده است. شواهد تاریخی و باستانشناسی زیادی برای اثبات این نظریه نیز وجود دارد. همین امر این پرسش را برایم به وجود آورد که آیا ختنه زنان، هماکنون یک امر مذهبی قلمداد میشود و وابستگی به اسلام دارد یا اینکه به نام اسلام دارد صورت می پذیرد.
پیشتر علمای اهل سنت در برخی از دیگر کشورها در این رابطه صحبتهایی کرده بودند. سخنرانی برخی از آنها در دانشگاه الازهر مصر، یکی از شاخصترین این موارد بوده است. از سوی دیگر، لازم بود که در مورد دیدگاههای علمای شیعه نیز تحقیقاتی شود که من شخصا اقدام کردم و فتواهایی را از این علما گرفتم. البته تغییر دیدگاههای هر کدام از آن ها بحث گستردهتری را میطلبد اما به طور خلاصه می توان بیان کرد که این روند خوشبختانه مثبت بوده است. به این معنا که این علما ختنه زنان را در پیوند با اسلام نمیدانستند و آن را واجب برنمی شمردند.
به دلیل رواج نداشتن ختنه در میان شیعیان ایران، من به این نتیجه رسیدم که وقتی که این امر بین اهل تسنن ساکن ایران بیشتر شایع است، باید نظر علمای اهل سنت ایران را نیز در این رابطه شنید. به این ترتیب بود که در همان شرایط، شروع کردم به جمعآوری نظرات علمای اهل سنت. این فرایند، اثبات محکمی بود برای این فرضیه که عمل ختنه دختران یک عمل اسلامی نیست بلکه به اشتباه در طول این سال ها به اسم اسلام نوشته شده است. حتی عملی هم نیست که از اعراب به ایرانیان به ارث رسیده باشد. این موارد میتوانند تمام کلیشه های ذهنی که نسبت به مسأله ختنه دختران در برخی از مناطق وجود دارد را رفع کنند و کمک کنند به صرف داشتن یک مذهب خاص، ناقص نشود.
بیشتر بخوانید؛
جنهای کافر، عامل نوسانات منفی بازار بورس!
آسوده بخواب کورش، هنوز کرونا اینجاست
پرسون: با وجود گستره آگاهسازی عمومی در این رابطه، هنوز کاستیهایی را احساس میکنید؟ منظورم در میان آن دسته از گروههای اجتماعی یا اقلیتهای قومی است که زیر بار ترک سنتهای نادرست نرفتهاند
مظفریان: واقعیت این است که گستره آگاهسازیِ چندانی وجود ندارد! گلایه ما این است که شوربختانه سازمانها بانی این موضوع نمیشوند تا به همتشان مجموعهای را برای ممنوعیت بیقید و شرط این عمل تشکیل دهند، یا با رفتن به مناطقی از کشور، روند آگاهسازی عمومی را درباره خطرات ختنه زنان پی گیرند. البته ما چند بار اقدام کردیم اما کفایت نمیکرد؛ چرا که تا بخواهیم ذهنیت عمومی را عوض کنیم به دلیل فرسایشی بودن این روند، زمان زیادی را میطلبد و نیاز به ممارست فراوان است.
من هر روز با این موضوع زندگی میکنم و به تمام ابعادش فکر می کنم. در موردش می نویسم و تلاش کردهام تمامی مطالب نوشته شده در این باره را مطالعه کنم، گزارشهای جدید پیدا کنم و آنها را بررسی کنم؛ این ها همه شرایطی را فراهم میآورد تا این امر فراموش نشود.
از سوی دیگر نباید همین پیگیریها موکول شود به یک روز در سال. حال آنکه در اغلب موارد چنین است. همین مسائل است که گروههای اجتماعی و اقلیتهای قومی را کمتر از میزان مطلوب به ناقصسازی زنان حساس میکند. یا اینکه می بینیم پس از قریب به یک دهه فعالیت، هنوز هستند کسانی که در برخی از مناطق کشور دخترانشان را ختنه میکنند. علتش بیش از هر چیز خود ما هستیم که از صدمات و آسیبهای این عمل آگاهی داشتهایم و نتوانستهایم آن را انتقال دهیم. ابزار رسانه نیز در این میان بسیار مؤثر است. متاسفانه فعالان اجتماعی و خبرنگاران در این زمینه کمکاری کرده اند. کما اینکه بیشتر خبرنگاران اجتماعی و حوزه زنان، سالی یکبار یادشان میآید که ختنه دختران در مناطقی از ایران مسألهای مهم است و باید در موردش صحبت کرد.
پرسون: کتابی که به قلم شما با همین موضوع منتشر شده است، چه تأثیری در میان قربانیان ختنهسازی زنان داشته است؟ از واکنش خوانندگان این اثر بگویید.
مظفریان: علاوه بر کتاب، من فیلمی هم به نام «سرخو» ساختم که روردرو با کسانی که ختان هستند مصاحبه کردم. تجربه بسیار جالبی بود. تا کنون کتابهای دیگری نیز نوشتهام اما آنقدری که برای «تیغ و سنت» بازخورد مثبت داشتم، در مورد سایر کتاب هایم نداشته ام. هنوز که هنوز است در مورد فیلم سرخو و کتاب تیغ و سنت پیغامهای فراوانی را در شبکههای اجتماعی دریافت می کنم که نشان از استقبال مردم از این آثار بوده است. حتی در طول این سالها، چهار یا پنج نفر برای تکمیل پایاننامهشان به من مراجعه کردهاند. هیچ گاه گمان نمیکردم جریانی که این کتاب به راه انداخته، اینچنین چراغ مطالعه علمی در باره این موضوع را روشن نگه دارد.
پرسون: در برخی از دیگر کشورها مانند هند که هنوز این سنت کمابیش در میان آنها وجود دارد، فعالیتهای مدنی چقدر جواب داده است؟
مظفریان: هند در این زمینه پیشگام بوده است. هند و پاکستان پس از ما شروع کردهاند اما در این زمینه بسیار بیشتر از کشور ما فعال هستند. آنها میتوانند از تجربه سایر انجمنها در نقاط مختلف دنیا استفاده کنند، اما متاسفانه همین امر برای ما در ایران یک محدودیت جدی است. افزون بر ارتباط آنها با نهادهای بینالمللی، از نیروی سازمانهای مردمنهاد نیز به خوبی استفاده میکنند.
پرسون: یعنی فعالان این عرصه در ایران نسبت به دیگر کشورها محدودیتهای بیشتری داشتهاند. درست است؟
بله. به خاطر محدودیتهای سیاسی و امنیتی که در کشورمان حاکم است،، نمیتوانیم این مراودات را با سایر کشورها داشته باشیم. از این جهت کار کردن برایمان سختتر میشود چرا که مجبور میشویم خودمان به آزمون و خطا بپردازیم. اگر سازمانهای بین المللی مانند بهداشت جهانی و یونیسف، همچنین مراجع مختلف در کشور مانند معاونت امور زنان و حتی انجمنهای مختلف حمایت از حقوق کودکان، قوه قضائیه، وزارت بهداشت، دست در دست هم دهند میتوان یک حرکت ملی را راهبری کرد؛ اگر چه ممکن است این روند حساسیتهای امنیتی را به دلیل پرداختن به مسائل قومی و مذهبی در ذهن برخی به وجود آورد، اما بسترسازی فرهنگی و آموزش میتواند از همه این حساسیتها گذار کند و ما را به نقطهای برساند که دیگر در کشورمان شاهد ناقصسازی زنان نباشیم.
سعید دهقانی - فارس