به گزارش سایت خبری پرسون، برخلاف تصور رایج که کرونا را مسبب اصلی مشکلات و گرفتاریهای امروز اقتصاد ایران میداند، این تحریمها و دیپلماسی ضعیف خارجی ایران بوده که کشور را در مسیر مواجهه با تکانههای شدید اقتصادی قرار داده و راه خروج از بنبست کنونی را غیرممکن کرده است.
به این ترتیب پیش از آنکه اقتصاد ایران با بحران ناخواسته ناشی از شیوع ویروس کرونا مواجه شود، با بحران جدیتر تحریمها دست به گریبان بوده که خود را در نرخ تورم بالا، افزایش نرخ بیکاری، رکود اقتصادی، عدم تعادل اقتصادی و افزایش طبقه مستضعف نشان داده است.
برای دولتی که مخارج هنگفتی در حوزههای مختلف فرهنگی، نظامی و امنیتی دارد و منابع هنگفتی را صرف تامین پروژههای نیمه و تامین نیازهای مالی نهادهای مختلف کشوری میکند، فشار تحریمها ضربه مهلکی به اقتصاد وارد کرد و درآمدهای دولت را که به طور عمده از محل فروش نفت تامین میشد به حدود ۱۰ میلیارد دلار در سال کاهش داد. نگرانکننده آنکه بخشی از منابع مالی حاصل از فروش نفت در دسترس دولت قرار ندارد و در سایر کشورها بلوکه شده است.
اگرچه نمیتوان نقش کرونا بر تضعیف ساختار اقتصادی را نادیده گرفت، اما فشار ناشی از تحریمها تابآوری اقتصاد در برابر بحران کرونا را نیز کاهش داده است. با نگاهی اجمالی به وضعیت اقتصادی سایر کشورها در برابر کرونا مشخص میشود که کشورهای صنعتی و پیشرفته که قدرت اقتصادی بالایی دارند آسیبپذیری کمتری در برابر اپیدمی کرونا داشتهاند.
هرچند اشکالاتی کم و بیش در مدل برنامهریزی آنها در برابر این بحران دیده میشود و حتی رشد اقتصادی برخی از این کشورها به منفی نیز رسیده، با این حال بنیه قوی اقتصادی کشورهای قدرتمند و منابعی که در نهادهای بیمهای آنها وجود دارد هم مقاومت دولتهایشان در برابر این اپیدمی را بالا برده و هم این امکان را به آنها داده که درآمدهای حداقلی را برای مشاغل تعطیل شده اختصاص داده و حمایتهای خوبی از معیشت خانوارها به عمل آوردهاند.
مواجهه ایران با اپیدمی کرونا به دلیل فشارهای بیرونی چندان موثر نبوده است. شاید کوتاهی از دولتمردان ماست که بعد از شش سال مذاکره پی در پی برای خروج کشور از زیر یوغ تحریمها که به ملغی شدن شش قطعنامه سازمان ملل علیه ایران و بستن قرارداد فیمابین دو کشور منجر شد، از سال ۹۷ بار دیگر تحت فشار تحریمهای جدید قرار گرفتیم و اکنون باید تکانههای منفی ناشی از آن را به جان بخریم.جای تاسف دارد که بعد از سالها تلاش و استقامت برای رسیدن به قراردادی که موید صلح و سازش بین ایران و آمریکا بود، به یک باره و ظرف مدت کوتاهی تمام دستاوردهای کشور از بین رفت.
هرچند مقامات داخلی معتقدند که آمریکا گام نخست برای ملغی کردن برجام را برداشته، اما اگر سیاستمداران ایرانی ملاحظهکاری میکردند و به جای مبارزهطلبی با آمریکا راه تداوم توافقها و سازشها با طرف مقابل را هموار میکردند میتوانستند از خروج یکجانبه آمریکا از برجام جلوگیری کنند. حال و با روی کار آمدن دولت جدید آمریکا اگر مطابق پیشبینیها بتوانیم ظرف مدت زمان کوتاهی تحریمها را پشت سر بگذاریم، درآمدهای دولت میتواند رشد قابل توجهی را تجریه کند.
در این صورت دولت میتواند بخشی از عوایدی حاصل از فروش نفت را صرف خرید واکسن کرونا کند و بر بخشی از مشکلات اقتصادی ناشی از بحران بحران ناخواسته کنونی فائق آید. در بلندمدت نیز دولت میتواند با هدایت هدفمندانه منابع ارزی ناشی از صادرات نفت به سمت صنایع تولیدی کشور، مانع از افتادن اقتصاد در دام بیماری هلندی و ورشکستگی بنگاههای تولیدی شود و روند واردات کالاهای مشابه تولید داخل را به جهت حمایت از تولیدکنندههای داخلی متوقف کند.
به نظر میرسد سیاست در ایران در دست سیاستمداران قرار ندارد و سایر حوزههای کشوری نیز دستی در این حوزه دارند. اگر مجلس، دولت، قوه قضاییه و حکومت در راه رسیدن به هدف متحدالفکر و متحدالشکل شوند و به جای آنکه هریک از آنها سعی داشته باشد حرف و سخن خود را به کرسی بنشاند همه بر یک مسیر واحد و مشترک حرکت کنند میتوانند موفقیتهای بزرگی را به دور از برخوردهای احساسی و ایدئولوژیک نصیب کشور کنند.
نویسنده: علیاکبر نیکواقبال