به گزارش سایت خبری پرسون از خراسان رضوی، شهید مدرس با هوشیاری و زیرکی شعار "دیانت ما عین سیاست ماست و سیاست ما عین دیانت ماست" را سرداد و در راه آزادی، عدالت اجتماعی و اجرای احکام اسلامی پافشاری کرد و در عصر استبداد رضاخانی به حبس افتاد و به شهادت رسید که مدفن او در شهر کاشمر در جنوب غربی استان خراسان رضوی زیارتگاه عاشقان است.
زندگی شهید مدرس
آیتالله مدرس سال ۱۲۸۷ هجری قمری مطابق با ۱۲۴۹ شمسی در سرابه کچو از توابع اردستان استان اصفهان به دنیا آمد.
وی در کودکی مقدمات فارسی و عربی را نزد جدش آموخت و از همان ابتدا زندگی ساده و بی آلایشی داشت. ۱۴ ساله بود که برای ادامه تحصیل به اصفهان رفت و مدت ۱۳ سال در حوزه علمیه آن شهر علوم اسلامی را فراگرفت. پس از آن جهت ادامه تحصیل به عتبات عالیات مهاجرت کرد.
مدس جوان پس از پایان تحصیلات از نجف اشرف به اصفهان بازگشت تا نقش تاریخی خود را در انقلاب مشروطه ایفا نماید.
ظلالسلطان پسر ناصرالدین شاه قاجار در آن زمان از حکومت مستبدانه خود بر اصفهان برکنار شده بود و اقبالالدوله همزمان با دوران "استبداد صغیر" از سوی محمدعلی شاه برای سرکوبی آزادیخواهان بر امارت اصفهان منصوب شده بود.
بیشتر بخوانید؛
بیانیه سازمان تعزیرات در پی دستور رهبر معظم انقلاب برای کنترل گرانی ها
واکنش مهم رهبر معظم انقلاب به سازش جدید کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی
آیتالله مدرس با همکاری حاج نورالله مسجدشاهی و گروهی دیگر "انجمن ولایتی اصفهان" را تشکیل دادند که با تلاشهای خود در سایه حمایت مردم و کمک سواران دلیر و آزادیخواه بختیاری، دستنشانده شاه مستبد قاجار و دشمن مشروطه را از حکومت اصفهان خلع کرده و صمصامالسلطنه را به جایش گماردند.
آیتالله مدرس با صمصام السلطنه مخالف شد لذا سواران بختیاری مدرس را توقیف و به خارج از شهر بردند ولی سیل مردم به صحنه آمده صمصامالسلطنه بختیاری را مجبور کرد مدرس را با احترام از تبعید یک شبه به اصفهان بازگرداند.
پس از این واقعه دشمنان به شجاعت و درایت کمنظیر مدرس واقف شده و ایمان آوردند که نمیتوان این مجتهد شجاع و مبارز را از میدان به در کرد، لذا تصمیم به ترور مدرس گرفتند، اقدامی که نافرجام ماند و ضاربان توسط طلاب و بازاریان اصفهانی دستگیر شدند ولی مدرس چون میدانست این ۲ جوان ضارب آلت دست افراد چپاولگر هستند و با وجود تنبیه آنان، مقصران اصلی آزاد و راحت هستند، آنها را بخشید و جانشان را نجات داد.
در دوره دوم مجلس شورای ملی بنا بر اصل دوم متمم قانون اساسی ایران، قوانین مصوب مجلس شورای ملی باید زیر نظر پنج تن از علما و مجتهدان طراز اول میبود که آیت الله مدرس از جمله منتخبین بود. مبارزه پارلمانی و سیاسی آیت الله مدرس در دوره دوم مجلس آغاز شد که به ایراد نطق پرداخت واندیشیدن و خردورزی پشتوانه فعالیتهای سیاسی و اجتماعی او قرار داشت.
در دوره سوم نیزآیت الله مدرس علاوه بر اینکه به عنوان یکی از مجتهدان طراز اول بود اهالی تهران هم او را وارد مجلس نمودند. این دوره مجلس با جنگ جهانی اول مصادف شد. مستوفی الممالک بی طرفی ایران را اعلام کرد ولی روسها و انگلیسیها بیطرفی ایران را نادیده گرفتند و تهران مورد تهدید قشون روس قرار گرفت.
در مجلس و دولت جلسات مشاوره متعدد تشکیل و تصمیم به مهاجرت گرفته شد. ابتدا در قم کمیته دفاع ملی تشکیل شد و آیت الله مدرس به اتفاق چند نفر دیگر در راس امور قرار گرفتند ولی از قوای روس شکست خوردند و به طرف غرب حرکت کردند و در کرمانشاه دولت موقت به ریاست نظام السلطنه مافی تشکیل شد که آیت الله مدرس وزیر اوقاف و عدلیه کابینه بود.
آیت الله مدرس همراه عده ای از رجال نامی عازم قلمرو عثمانی گردید. وی در استامبول برای حل مشکلات مالی خود در مدرسه ایرانیان به تدریس مشغول شد. در شعبان ۱۳۳۶ قمری (۱۲۹۶شمسی) پس از ۲ سال ، مهاجرت پایان یافت و مهاجران به ایران برگشتند.
آیتالله مدرس در ایام فترت بین مجلس سوم و چهارم به تدریس در مدرسه سپهسالار مشغول شد و همچنین تولیت مدرسه به ایشان واگذار گردید و به کار عمران و آبادی مدرسه سپهسالار و موقوفات آن و منظم نمودن امور طلاب پرداخت. وی در این زمان طرح تفسیر جامع برای قرآن مجید را سر و سامان داد و با دولت صمصام السلطنه که قادر به اداره کشور نبود به مخالفت برخاست . با سقوط کابینه او وثوق الدوله رئیس الوزرا شد.
با انتشار قرارداد استعماری ۱۹۱۹ که وثوق الدوله با انگلیس منعقد ساخت مدرس وارد میدان مبارزه شد و ملت ایران را به صحنه فعالیتهای سیاسی کشاند که در نتیجه آن قرارداد لغو شد.
در مجلس چهارم نیز آیت الله مدرس نماینده تهران و نایب رییس اول و رهبر اکثریت مجلس بود و وارد مرحله دیگری از مبارزه شد. حریف او در این دوره رضا خان بود اما ژرفای فکری و ابعاد گسترده سیاسی و فرهنگی و آموزشی مدرس به گونه ای بود که مبارزات سیاسی و رشادت در برابر یک افسر قزاق، کوچکترین کار تاریخی او محسوب می شد.
حق نیست که مدرس را فقط در مقابل رضا خان قرار داد زیرا بر اساس اسناد موجود مدرس یک نهضت ضد استعماری و به ویژه ضد انگلیسی را آغاز کرد که جلوهای از این حرکات استعماری، رضا خان بود.
در مجلس پنجم با تمام مشکلاتی که رضا خان برای انتخاب مدرس و برخی نمایندگان دیگر ایجاد کرد، مدرس از طرف مردم تهران نماینده شد و از بدو امر به مخالفت با اعتبارنامههای نمایندگانی که با دخالت رضاخان به مجلس راه یافتند پرداخت.
در این دوره طرح تغییر رژیم از مشروطه به جمهوری توسط رضاخان مطرح شد و انگلیس تلاش داشت با براندازی مشروطه ایران و روی کار آوردن حکومتی وابسته به خود به اهداف مورد نظرش دست یابد ولی آیت الله مدرس با جمهوری قلابی به مبارزه برخاست و در بخشی از سخنان خود گفت: من با جمهوری واقعی مخالف نیستم و حکومت صدر اسلام هم تقریبا و بلکه حقیقتا جمهوری بود ولی این جمهوری که می خواهند به ما تحمیل کنند بنا بر اراده ملت نیست بلکه انگلیسیها میخواهند به ما تحمیل کنند و حکومتی دست نشانده و تحت اراده خودشان در ایران مستقر سازند.
در جریان مبارزات جمهوری خواهی در مجلس به تحریک تدین از طرفداران رضاخان، دکتر حسین بهرامی سیلی محکمی بر صورت مدرس نواخت و انتشار این خبر مردم تهران را به خاطر اهانت به پیشوای مذهبی و مجتهد آگاه و نماینده آنها به خشم آورد و با مبارزات آیت الله مدرس و فشار ملت، جمهوریخواهی با شکست مواجه شد.
مدرس در هفتم مرداد ۱۳۰۳ رضاخان را به دلایل سوء مدیریت در امور داخله و خارجه، قیام و اقدام علیه قانون اساسی و حکومت مشروطه، توهین به مجلس و تحویل ندادن اموال مقصران به خزانه دولت و وزارت جنگ، استیضاح کرد ولی رضاخان با تمام قوا حتی با ضرب و جرح نمایندگان طرفدار مدرس از عملی شدن استیضاح جلوگیری کرد.
استعمار انگلستان جهت حفظ سلطه خود و کنترل ایران سیاست خود را با سیاست تمرکز قدرت با خشونت پیش گرفت و بر اساس این سیاست طرح تغییر سلطنت و واگذاری حکومت به رضاخان و انقراض قاجار در جلسه علنی هفتم آبان ۱۳۰۴ مجلس مطرح شد و در ۹ آبان تصویب شد و فریاد آیت الله مدرس که می گفت این اقدام خلاف قانون اساسی است ، به جایی نرسید و رضاخان برتخت نشست.
در انتخابات دوره ششم باز هم رضاخان نتوانست از انتخاب مدرس توسط مردم تهران جلوگیری کند و مدرس به مجلس ششم راه یافت که ننگین ترین حوادث آن دوران طرح ترور آیت الله مدرس به وسیله عمال رضاخان و اداره نظمیه او در هفتم آبان ۱۳۰۵ بود و خود رضاخان برای آنکه نشان دهد در این جریان نقشی ندارد به املاک خود در ساری رفته و از آنجا تلگراف فرستاده بود که از طرف او احوال آیت الله مدرس را در بیمارستان جویا شوند ولی جواب شنید که به کوری چشم دشمنان مدرس نمرده است.
با شروع انتخابات دوره هفتم، رضاخان در تلاش بود به هر طریق از ورود آیت الله مدرس و همفکرانش به مجلس جلوگیری کند. او گستاخی را به حدی رساند که حتی یک رای به نام مدرس خوانده نشد و آیت الله مدرس گفت : اگر ۱۴ هزار نفر از مردمی که در دوره گذشته به من رای میدادند همگی مرده باشند یا رای نداده باشند، پس آن یک رای را که خودم به نام خود نوشتم می خواندید.
مدرس از حبس تا شهادت
۱۶ مهر ماه ۱۳۰۷ مأموران نظمیه با فرماندهی "درگاهی" رییس شهربانی به خانه مدرس ریختند و او را دستگیر و در همان شب به دامغان بردند و سپس او را به شهر خواف تبعید کردند.
در مدت اقامت مدرس در خواف، رضاشاه دو بار سپهبد امان الله جهانبانی را به دیدن او فرستاد و به او پیغام داد که اگر از سیاست دست بردارد و فقط به مسایل مذهبی بپردازد او را آزاد خواهد کرد اما مدرس در هر دو بار به سپهبد جهانبانی گفت: به رضا خان بگویید اگر من از تبعیدگاه خارج شوم باز همان حسن هستم و شما نیز همان رضا. من تا آخر عمر خود با شما مخالفت خواهم کرد.
اهالی خواف آیت الله مدرس را بسیار دوست می داشتند به همین خاطر ماموران رضاشاه او را به کاشمر منتقل نمودند.
سید حسن مدرس پس از ۹ سال اسارت در خواف به دنبال اجرای نقشه شیطانی رضاشاه به کاشمر انتقال یافت و وقتی رییس شهربانی کاشمر از قتل مدرس خودداری کرد، فرد دیگری به ریاست شهربانی کاشمر منصوب شد و به دستور رضاخان در غروب ۱۰ آذر ماه ۱۳۱۶ مطابق با ۲۷ رمضان ۱۳۵۷ قمری، آیت الله مدرس را با زبان روزه ابتدا به وسیله خوراندن سم و سپس با پیچیدن عمامه به دور گردنش به شهادت رساندند و با شهادتش در تاریخ ، تولدی تازه یافت و به مردان جاودان جهان پیوست.
گرچه آیت الله مدرس، رخ در نقاب خاک کشید، شهادت او، آغازی بر نهضت امام خمینی (ره) و مبارزه با استبداد ستمشاهی شد. تاریخ معاصر ایران نام و یاد شهید مدرس را فرموش نکرده و نخواهد کرد.
دیدگاه امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب در باره شهید مدرس
آیت الله مدرس کسی بود که با فراست خویش هم ماهیت ضد اسلامی و ضد مردمی رضا خان را آشکار ساخت و هم با شجاعت کم نظیر با او به مبارز پرداخت، رهبر معظم انقلاب در باره شهید مدرس فرمودند: مدرس به عنوان یک روحانی که از چشمه فیاض دین رهایی بخش و انسان ساز اسلام سیراب بود، در انجام تکلیف الهی و شرعی خویش که مبارزه با ظلم و فساد و اختناق را سرلوحه احکام خویش دارد، تنها بودن را بهانه سکوت قرار نداد.
در میان فقها، علما و مجتهدانی که امام خمینی (ره) به تعظیم و تکریم آنان پرداختهاند، شاید هیچ کس بیش از شهید مدرس مورد تجلیل قرار نگرفته باشد. در قسمتی از حکم تاریخی ۲۸ شهریور ۱۳۶۳ امام راحل مبنی بر بازسازی مزار شهید مدرس آمده است: در واقع شهید بزرگ ما مرحوم مدرس که القاب برای او کوتاه و کوچک است، ستاره درخشانی بود بر تارک کشوری که از ظلم و جور رضاشاهی تاریک می نمود و تا کسی آن زمان را درک نکرده باشد، ارزش این شخصیت عالی مقام را نمی تواند درک کند. ملت ما مرهون خدمات و فداکاریهای اوست و اینک که با سربلندی ازبین ما رفته، بر ماست که ابعاد روحی و بینش سیاسی – اعتقادی او را هر چه بهتر بشناسیم و بشناسانیم و با خدمت ناچیز خود مزار شریف و دور افتاده او را تعمیر و احیا نمائیم.
دهم آذر سالروز شهادت این عالم وارسته به نام روز مجلس نامگذاری شده است.
منبع: ایرنا