به گزارش سایت خبری پرسون از آذربایجان شرقی، علامه سید محمدحسین طباطبایی در اسفند سال 1281 هجری شمسی در تبریز چشم به دنیا گشود، در دوران کودکی پدر و مادرش را از دست داد، بعد از فوت والدین، برادرش مرحوم آقا سید محمدحسن الهی از ایشان مراقبت میکرد، شخصیت برادر ایشان نیز به قدری بزرگ بود که بعد از رحلت او مرحوم علامه طباطبایی که بسیار ناراحت و اندوهگین بود، به اطرفیان و شاگردانشان گفت"جهان اسلام عالم بزرگی را از دست داد"، همچنین مرحوم علامه طباطبایی زندگی و عمر خود را مدیون برادرش میدانست.
نماینده ولی فقیه در آذربایجان شرقی در خصوص شخصیت این عالم فرزانه با بیان اینکه علامه طباطبایی، مفسری بزرگ، فیلسوفی سترگ، عارفی وارسته و فقیهی عالی مقام و صاحب آثاری وزین و ماندگار برای جهان اسلام، بلکه جهان بشریت هستند، اظهار کرد: از جمله راههای رسیدن به معارف غنی اسلام در عصر غیبت و رفع خلاها، مطالعه و شناخت آثار و اندیشه های علمی بزرگان دین و علمای ربانی است.
حجت الاسلام سیدمحمدعلی آل هاشم با بیان اینکه رویکرد عقلانی و تفکر و تأمل در مسائل مختلف، از شاخصههای بارز علامه طباطبایی است، افزود: علامه، با همراه کردن عرفان نظری و عملی، طعم خوش حقایق عرفانی را چشیده بود.
وی اظهار کرد: عظمت علمی علامه، دارای ابعاد مختلف شناخته شده و گاه ناشناخته، حتی در مجامع علمی است.
وی با تاکید بر اینکه عظمت علمی علامه در مباحث تفسیری و فلسفی موجب شده تا تبحر ایشان در سایر علوم تحت الشعاع واقع شود، گفت: علامه، سالیان بسیاری از عمر خویش را صرف فراگیری فقه و اصول کرد و در طول زندگی پربرکت خود، همواره پاسخگوی پرسش جوانان بود.
حجتالاسلام والمسلمین آل هاشم با اشاره به اینکه بینش علامه و شناخت مقتضیات زمان و مکان را میشود در آثار ایشان دید، ادامه داد: یکی از نوآوریهای مهم علامه طباطبایی در فلسفه، نظریه ادراکات اعتباریه بوده و این نظریه در بعد معرفت شناسی، میتواند بر بسیاری از مسائل در علوم مختلف تاثیری عمیق بگذارد.
وی در مورد نظریه ادراکات اعتباریه علامه طباطبایی، بیان کرد: این نظریه را از حیث تاثیرگذاری بر مسائل مختلف با نظریه حرکت جوهری ملاصدرا مقایسه میکنند.
رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی آذربایجان شرقی ادامه داد: علامه طباطبایی به مدت 6 سال در مکتب، درس قرآن و صرف و نحو یاد گرفتند اما از آموختن علم اشباع نشده و در سال 1297 وارد حوزهی علمیه شدند. اما موضوع جالبی از علامه نقل شده است که ایشان گفته اند در اوایل کسب علم در حوزه علمیه علاقهی خاصی به کسب علم نداشته و حتی قصد ترک حوزه را نیز کرده بودند اما با عنایتی که از سوی خداوند به ایشان شد( و هرگز نگفتند که این عنایت چه بود)، تصمیم گرفتند که واقعا به کسب علم بپردازند و 17 سال در حوزه علمیه کسب علم کردند، ایشان همواره تاکید میکردند در این سالها هرگز چشمشان سرگرم زیباییها و زشتیهای دنیا نبوده و از نشست و برخاست با کسانی که غیر اهل علم بودند، خودداری کردند.
حجت الاسلام رسول برگی به عزیمت علامه طباطبایی به شهر نجف نیز اشاره کرد و گفت: علامه طباطبایی بعد از کسب علم در حوزه طالبیه تبریز، به همراه برادر خود عازم نجف شده و 10 سال در این شهر ماندند و علوم مختلفی از جمله ریاضی، فقه و اصول و فلسفه را نزد اساتید بزرگی همچون مرحومین سید ابوالقاسم موسوی خوانساری، سید محمدحسین نائینی، شیخ محمدحسین غروی اصفهانی مشهور به کمپانی و سیدحسین بادکوبه ای فرا گرفتند.
وی ادامه داد: ایشان مباحث معارف الهی، اخلاق و فقه و حدیث را از مرحوم آقا سید علی قاضی طباطبایی یاد گرفتند که امام خمینی(ره) در وصف آقا سیدعلی قاضی گفتند «ایشان کوه استوار توحید و معرفت بود» و احساس من این است هر عنایتی که به علامه طباطبایی شده، به برکت ارتباط ایشان با مرحوم آقا سیدعلی قاضی طباطبایی بود.
این کارشناس مسائل مذهبی در مورد نحوهی آشنایی علامه طباطبایی با آقا سیدعلی قاضی اظهار کرد: آیتالله سید احمد قاضی نقل میکند که مرحوم علامه طباطبایی وقتی که برای اولین بار به نجف میروند و برای زیارت به حرم حضرت امیرالمؤمنین (ع) مشرف میشوند، از امیرالمؤمنین (ع) درخواست میکنند که فردی را به او معرفی کند که او را از دریای علم و عرفان سیراب کند و زمانیکه به خانه بر میگردد، آقا سیدعلی قاضی در خانه علامه را زده و میگویند که من از طرف امیرالؤمنین(ع) آمده ام و هرهفته دو جلسه در کلاس من حاضر شوید و علامه طباطبایی میگوید هر چه که داشتهام و کسب کردهام از جلسات حضور در محضر آقا سیدعلی قاضی بود.
وی ادامه میدهد: تاثیرپذیری علامه طباطبایی از سید علی آقا قاضی به اندازه ای بود که هر موقع نام آن مرحوم را میشنیدند حال و هوایشان تغییر میکرد و رنگ چهره شان سرخ میشد.
وی همچنین به جملهای از سیدعلی آقا قاضی که همواره سرلوحه علامه طباطبایی بود اشاره کرد و ادامه داد: وقتی که از علامه میپرسند که یک جمله ناب از آقاسید علی قاضی بگوید، به این جمله اشاره میکند که «اخلاصت را بیشتر کن؛ برای خداوند درس بخوان؛ برای خداوند زندگی کن و مراقب زبان خودت باش.»
رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی آذربایجان شرقی در خصوص جلسات تدریس علامه طبابایی در شهر قم نیز اظهار کرد: علامه طباطبایی در سال 1325 عازم شهر قم شده و با اصرار آیتالله سید محمد حجت کوه کمرهای، شروع به تدریس کرده و ابتدا به تدریس کتاب اسفار اربعه پرداختند اما متأسفانه در هنگام تدریس این کتاب عدهای در مقابل علامه ایستاده و اجازه ندادند که به تدریسش ادامه دهد و وقتی که تدریس آن کتاب متوقف شد، کتاب شفاء ابنسینا را تدریس کردند.
وی ادامه داد: بعدها با اصرار جمعی از شاگردان و نزدیکان، شبهای پنجشنبه و جمعه به تدریس کتاب اسفار اربعه پرداختند که ماحصل این کلاسها رشد افرادی مانند شهیدان «مطهری»، «بهشتی»، «باهنر»، «مفتح» و حضرات آیات «خامنهای»، «مکارم شیرازی»، «نوریهمدانی»، «جوادی آملی»(که ایشان داماد علامه طباطبایی نیز هستند)، «علامه حسنزاده آملی» و «مصباح یزدی» بود و اگر وسعت تدریس ایشان به اندازه حوزه علمیه بود غوغا به پا میکرد.
وی با معرفی دو کتاب در رابطه با علامه طباطبایی متذکر شد: کتاب «مهرتابان» که توسط یکی دیگر از شاگردان علامه بهنام «سید محمدحسین حسینی تهرانی» نوشته شده است و کتاب «ز مهر افروخته» نوشتهی آقا سیدعلی تهرانی که آیتالله فاطمینیا در مقدمه این کتاب یادداشت نوشته است، دو کتابی است که میتوان به عنوان یادنامه و بازخوانی خاطرات ناگفته علامه معرفی کرد.
حجت الاسلام برگی اضافه کرد: یکی دیگر از شاگردان برجستهی علامه، مرحوم «سیدجلال الدین آشتیانی» بود که در سال 1384 فوت کرد و «امام موسی صدر» نیز از شاگردان علامه بود و علامه ایشان را با احترام استاد زاده خطاب میکرد حتی در سال 1342 امام موسی صدر با پیشنهاد علامه طباطبایی به الازهر و واتیکان رفت و زمانی که امام موسی صدر در لبنان ناپدید شد، علامه همواره در برای سلامتیاش دعا میکرد.
وی در خصوص تألیفات علامه طباطبایی نیز گفت: تألیفات ایشان بسیار زیاد بود که می توان به کتابهای توحید، انسان، رساله وسائط، شیعه در اسلام، قرآن در اسلام، اسلام و انسان معاصر، حکومت در اسلام، سنن النبی اشاره کرد و دو کتاب تفسیر المیزان و اصول فلسفه و روش رئالیسم که از علامه طباطبایی به یادگار مانده است و همه ما را حیرت زده کرده است. بطوریکه برای تالیف کتاب 20 جلدی تفسیرالمیزان 20 سال وقت گذاشته است که روش تفسیر در این کتاب تفسیر قرآن به قرآن است یعنی از روی آیات قرآن آیات دیگر را تفسیر کرده است و شهید مطهری میگوید من در بین کتب تفسیر شیعه و سنی کتابی مانند تفسیر المیزان پیدا نکردم.
وی با بیان اینکه علامه طباطبایی در کنار فعالیتهای فقهی، عرفانی، اخلاقی و فلسفی طبع شعری فوقالعادهای نیز داشتند، اظهار کرد: علامه طباطبایی همواره سفارش میکردند که دوست ندارند بعد از مرگشان بهعنوان شاعر شناخته شوند و فعالیت هایشان در اخلاق و عرفان و فقه و اصول کمرنگ شود. چون که اشعار به قدری سنگین بود که از ترس اینکه عوامالناس ایشان را به شرک متهم نکنند، بسیاری از اشعار را از بین بردند و اشعارشان به قدری زیبا و دلنشین بود که بعضی از تصنیف خوان ها مانند شهرام ناظری و علیرضا افتخاری، از اشعارشان استفاده کرده اند.
این کارشناس مسائل مذهبی با اشاره به اینکه علامه طباطبایی مورد ظلم جریان تفکیک و جریان تشیع لندنی قرار گرفته است، گفت: جریان تفکیک و تشیع لندنی همچنان به علامه طباطبایی جسارت می کنند و نمیخواهند چهرهی واقعی علامه به مردم معرفی شود لذا وظیفه ما بسیار سنگین است و باید علامه را بهعنوان به دنیا و جهان اسلام معرفی کنیم و وظیفه ما آذری زبانها بسیار سنگینتر است.
برگی یادآور شد: من با دو تن از روحانیون مخالف فلسفه و پیرو جریان تفکیک که قصد دارند علامه طباطبایی را بهعنوان فردی ضد انقلاب معرفی کنند، بحث کردم و به آنها گفتم شما که ادعا میکنید علامه طباطبایی فردی ضدانقلاب است، چرا تمامی شاگردان علامه افرادی چون شهید مطهری، شهید بهشتی و یا رهبر معظم انقلاب و ... هستند؟.
وی ادامه داد: در همین جا لازم است پیام حضرت امام خمینی(ره) را بازخوانی کنیم که فرمودند« درگذشت علامه طباطبایی ضایعه بزرگی برای اسلام است و ما بسیار متأثر شدیم و این ضایعه را به ملت ایران و حوزههای علمیه تسلیت عرض می کنم» لذا رابطه امام خمینی(ره) و علامه طباطبایی بسیار نزدیک و صمیمی بود و علامه طباطبایی هرگز ضدانقلاب نبود.
علامه طباطبایی در ۲۴ آبان ۱۳۶۰ در قم چشم از جهان فرو بست.
منبع: ایسنا