سایت خبری پرسون؛ مثلا گرفتاری های مردم را برای ثبت نام اطفال خود میدانیم و رنج مواجهه آنها با اطوار مدیران مدارس دولتی و هیات امنایی و حتی مدارس انتفاعی و خصوصی باخبریم.
اما حالا معلوم شد در این هیاهو که همواره اولیای اطفال و مدیران مدارس برای ثبت نام بچهها دست به گریبان اند، بزرگان ما برای حل مشکل و به نام تحول در آموزش علوم انسانی(!) برای آقازاده هایشان در بهترین نقطه تهران و از اموال عمومی خاصه خرجی فرموده و مدرسه ساخته اند.
همین قصهای که آقای دکتر حداد تعریف فرمود و با این استدلال قابل توجه که فرزند خودش هم در همین مدرسه...!؟ یا آن دیگری که مرقوم فرمود: در موقع آمار دادن حواسات را جمع کن! آن پنج میلیارد را ما نگرفتیم، کس دیگری گرفت و ملکی خرید و در اختیار فلان مرکز مطالعه (احیانا از همین مراکز مخصوص اشتغال افراد فارغ التحصیل از همینجاهای خاص!) گذاشت.
شاید حق داشت افلاطون که معتقد بود در مدینه فاضله او، مدیران نباید ازدواج کنند و نباید فرزند (همان آقازاده) داشته باشند.
اما واکنش بزرگان ما در این مورد عبرت انگیز است. یا بر اشتباه (راهبردی؟) حریف و حقانیت روال انجام شده پافشاری میکنند و یا پس از دریافت توضیحات لازم(!) در کمال تواضع از یکدیگر عذرخواهی میکنند و برای روز واقعه حلالیت می طلبند.
مگر ندیدیم اخیرا با ترتیب یک مصاحبه رسانهای، تلویحا از ماجرای معروف دختر مظلوم وزیر نیز به نوعی رفع شبهه(!) شد؟ پس... بنابراین بعید نیست که بزودی از ب ز ، ش ج ، م ه، و ح ف ، وم ج و امثالهم هم عذرخواهی شود و همه بروند دنبال مدرسه سازی و دانشگاه سازی و ایجاد ادارات و موسسات جدید برای اشتغال نسل جدید.