رسول سعیدی زاده پژوهشگر، نویسنده و روزنامه نگار نوشت:

مدیران و ضرورت پایبندی به تکلیف!

بخش بزرگی از ناکارآمدی مدیریتی امروز، از آن‌جا آغاز می‌شود که مدیران از تکلیف اصلی خود فاصله می‌گیرند و به جای انجام وظایف محوله، در حاشیه‌ و حوزه‌های بی‌ارتباط دخالت می‌کنند. متن تأکید دارد که پیشرفت زمانی رخ می‌دهد که فرهنگ وظیفه‌محوری در مدیریت نهادینه شود و هر فرد تنها به مسئولیت واقعی‌اش پایبند بماند.
تصویر مدیران و ضرورت پایبندی به تکلیف!

به گزارش سایت خبری پُرسون، رسول سعیدی زاده پژوهشگر، نویسنده و روزنامه نگار در یادداشتی بر ضرورت شناخت دقیق وظیفه و پایبندی مدیران به تکلیف تأکید کرده است و ریشه بسیاری از ناکارآمدی‌ها را در تداخل مسئولیت‌ها و ورود افراد به حوزه‌های خارج از وظایفشان می‌داند. او معتقد است که پیشرفت زمانی محقق می‌شود که هر مدیر و مسئول تنها بر انجام مأموریت اصلی خود متمرکز بماند و فرهنگ وظیفه‌محوری در ساختار مدیریت نهادینه شود.

رسول سعیدی زاده نوشت:

یکی از بنیادی‌ترین ارکان مدیریت کارآمد، شناخت تکلیف و التزام به انجام آن است. در هر نظام اداری، سیاسی یا اجتماعی، وظیفه‌محوری نه شعاری تزئینی بلکه شالوده‌ای است که تمامی ارکان پیشرفت بر آن استوار می‌شود. عمل به تکلیف یعنی اجرای دقیق همان مسئولیتی که به فرد سپرده شده؛ مسئولیتی که نه باید تحت تأثیر علاقه‌های شخصی قرار گیرد و نه دستخوش موج‌های سیاسی و رسانه‌ای شود.

شناخت درست وظیفه، حاصل تلاش، تفکر، مطالعه و مشورت است. آنچه مدیر را از افراد عادی متمایز می‌کند، توانایی او در تشخیص صحیح وظایف و تعهد به انجام آن‌هاست. نتیجه‌ای که از عمل به تکلیف حاصل می‌شود، واقعی‌ترین و مطمئن‌ترین نتیجه‌ای است که می‌توان بر پایه‌ی آن مسیر پیشرفت را ترسیم کرد.

با این حال، یکی از چالش‌های مزمن مدیریت در ایران، تداخل وظایف و خروج از حدود مسئولیت است؛ رفتاری که آثار آن در ناکارآمدی و ناهماهنگی‌های امروز به‌خوبی دیده می‌شود. وقتی وزیری درباره حوزه‌ای خارج از مسئولیت خود اظهار نظر می‌کند، یا امام‌جمعه‌ای در مسائل فنی موضع تخصصی می‌گیرد، یا مدیری در موضوعاتی دخالت می‌کند که ارتباطی با حوزه مدیریتی‌اش ندارد، این پرسش به‌درستی مطرح می‌شود: چه کسی ناظر بر انجام وظیفه است؟

این موارد صرفاً مصادیق پراکنده نیستند؛ بلکه نشانه‌ی بحرانی ساختاری در فهم مسئولیت محسوب می‌شوند. در جامعه‌ای که هر فرد و مدیر تنها در محدوده‌ی وظیفه‌ی خود فعالیت کند، بسیاری از مشکلات اصلاً شکل نخواهد گرفت. اما زمانی که افراد به جای تمرکز بر نقش اصلی‌شان درگیر حواشی می‌شوند، نتیجه چیزی جز آشفتگی و فرسایش اعتماد عمومی نخواهد بود.

در بسیاری از عرصه‌هایی که ناکام مانده‌ایم، نه دشمن خارجی و نه کمبود منابع، بلکه غفلت از انجام وظیفه عامل اصلی شکست بوده است. مدیری که مأموریت اصلی خود را رها کرده و توان سازمان را صرف امور کم‌اهمیت می‌کند، نمی‌تواند انتظار پیشرفت داشته باشد؛ چنین مدیری حتی مسیر رشد سازمان خود را نیز مسدود می‌کند.

مدیری که به تکلیف خود پایبند است، اسیر تردید و تزلزل نمی‌شود. او نه از مسیر می‌هراسد، نه از سختی‌ها عقب‌نشینی می‌کند، و نه مصلحت‌اندیشی‌های شخصی یا سیاسی جهت‌گیری‌اش را تعیین می‌نماید. چنین مدیری می‌داند که راه خدمت، از مسیر انجام وظیفه می‌گذرد؛ نه از نمایش‌های رسانه‌ای و نه از دخالت در حوزه‌های بی‌ارتباط.

فراموش نکنیم که مدیر، با کار و نتیجه‌ی عملش شناخته می‌شود، نه با سخنرانی و وعده. سازمان‌ها زمانی رشد می‌کنند که مدیرانشان در جای درست قرار گیرند و به وظیفه‌ی خود عمل کنند. مدیری که از مسئولیت خود فاصله بگیرد و درگیر امور جانبی شود، در واقع از مسیر خدمت خارج شده و جایگاه مدیریتی‌اش را از دست داده است.

جامعه‌ای که در آن هر فرد، از ساده‌ترین کارمند تا عالی‌ترین مدیر، تکلیف خود را بشناسد و به آن پایبند بماند، جامعه‌ای است که مسیر رشد را با استواری و سرعت طی می‌کند. توسعه‌ی پایدار از شعار حاصل نمی‌شود؛ بلکه از نهادینه‌شدن فرهنگ وظیفه‌محوری آغاز می‌شود. در چنین نظامی، کارآمدی مدیران بر اساس میزان عمل به تکلیف سنجیده می‌شود، نه صرفاً بر پایه‌ی ظاهر فعالیت‌ها.

ایرانِ امروز بیش از هر زمان دیگری به چنین رویکردی نیاز دارد؛ نگاهی که مدیریت را نه عرصه‌ای برای اظهار نظرهای پراکنده یا قدرت‌نمایی‌های رسانه‌ای، بلکه صحنه‌ی تعهد و انجام وظیفه بداند. اگر این اصل ساده اما بنیادین در ساختار مدیریتی کشور جا بیفتد، بسیاری از مشکلات موجود از ریشه حل خواهد شد. آینده‌ی روشن از همین نقطه آغاز می‌شود: بازگشت به تکلیف.

منبع: پُرسون

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

1116717

مطالب مرتبط

سازمان آگهی های پُرسون