به گزارش سایت خبری پُرسون، دکتر هوشمند استاد جامعه شناسی در گفتگو با پُرسون با اشاره به افزایش خشونتهای کلامی و رفتاری در جامعه گفت: متأسفانه در سالهای اخیر، به دلایل مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، میزان تحمل و شکیبایی مردم در برابر مسائل و مشکلات گوناگون کاهش یافته و افراد در مواجهه با کوچکترین مسئله یا مشکل، واکنشهای تند و خشونتآمیز از خود بروز میدهند.
وی افزود: بروز رفتارهای کلامی خشونتآمیز در قالب تمسخر، تحقیر، ناسزاگویی، برچسبزدن، شایعهپراکنی و تهدیدهای زبانی نمود پیدا میکند و به یکی از چالشهای مهم و جدی در روابط اجتماعی و خانوادگی تبدیل شده است.
این استاد دانشگاه همچنین گفت: افزایش درگیریها و بروز رفتارهای پرخاشگرانه، از نظر کلامی و رفتاری، در خیابانها، پارکها و مجتمعهای مسکونی نشانگر آن است که آستانه تحمل افراد در برابر مسائل و مشکلات خانوادگی و اجتماعی کاهش یافته است. افراد در مواجهه با کوچکترین رفتار مخالف نظر خود، واکنشهای پرخاشگرانه و خشونتآمیز نشان میدهند که این امر قطعاً سلامت اجتماعی و روانی جامعه را تهدید میکند.
دکتر هوشمند تصریح کرد: خشونتهای کلامی و رفتاری، یکی از نشانههای اختلال در روابط اجتماعی و ارتباطات انسانی است که در سالهای اخیر به دلایل گوناگون، به طرز چشمگیری افزایش یافته است. پژوهشهای مختلف اجتماعی و روانشناختی نشان میدهد افراد در مواجهه با کوچکترین تعارض یا ناکامی، بیش از گذشته به رفتارهای تند و پرخاشگرانه متوسل میشوند. این امر نه تنها روابط فردی و اجتماعی را تخریب میکند، بلکه احساس امنیت اجتماعی و روانی و اعتماد عمومی را نیز تضعیف میسازد.
این پژوهشگر مسائل اجتماعی در رابطه با علل و عوامل این پدیده اظهار داشت: افزایش خشونت در جامعه را نمیتوان با یک عامل یا شرایط خاص تحلیل و تبیین کرد؛ بلکه تشدید پرخاشگریها در خانواده و جامعه، محصول مجموعهای از عوامل ساختاری، فرهنگی، روانی، اجتماعی و ارتباطی است.
به گفته او، از دیدگاه صاحبنظران اجتماعی و روانشناختی، افزایش خشونتهای کلامی و رفتاری در جامعه ریشه در ناکامیها، یادگیری الگوهای منفی، ضعف کنترل هیجانات، ضعف آموزشها و مهارتهای ارتباطی، تأثیرپذیری از رسانهها و فضای مجازی، ضعف پیوندهای خانوادگی و اجتماعی و ساختار نابرابر اجتماعی و اقتصادی دارد.
دکتر هوشمند در ادامه گفت: به عبارت دیگر، از منظر اجتماعی، افزایش خشونتهای کلامی و رفتاری در محیطهای خانوادگی و اجتماعی را باید در وضعیت بیهنجاری یا آنومی، فشارهای اقتصادی و اجتماعی، ضعف و ناکارآمدی نظامهای فرهنگی و تربیتی، و کاهش ظرفیت گفتوگو و مهارتهای ارتباطی میان افراد و جامعه جستوجو کرد.
وی در پایان یادآور شد: امیل دورکیم در نظریه «آنومی» خود معتقد بود وقتی هنجارهای اخلاقی و رفتاری در جامعه دچار تزلزل میشود، افراد احساس تعلق و اعتماد اجتماعی خود را از دست میدهند. در نتیجه، رفتارهای خشونتآمیز و پرخاشگرانه در میان آنان و در سطح جامعه افزایش مییابد.
منبع: پُرسون