به گزارش سایت خبری پُرسون، «تمایز یافتگی خود»، مفهومی است که در روانشناسی خانواده اهمیت زیادی دارد. بر اساس این دیدگاه، فرد سالم باید هم احساس تعلق به خانواده داشته باشد و هم بتواند استقلال فکری و هیجانی خود را حفظ کند. این یعنی در شرایط احساسی شدید، شخص توانایی دارد تصمیمات خود را بدون غرق شدن در فضای احساسی محیط بگیرد. نظریهپردازان بزرگ، این ویژگی را یکی از ستونهای سلامت روان دانستهاند. خانواده، به ویژه خانواده مبدأ، نخستین محیطی است که این ویژگی در آن شکل میگیرد. عوامل متعددی مانند ساختار خانواده، کیفیت روابط، و تجربههای زندگی میتوانند رشد یا ضعف این ویژگی را تعیین کنند. نبود این تمایز میتواند فرد را در تصمیمگیریهای مهم وابسته یا دچار تعارضهای عاطفی کند.
ضرورت پژوهش درباره این موضوع از آنجا ناشی میشود که در فرهنگهای مختلف، شیوه شکلگیری تمایز یافتگی متفاوت است. ایران با تنوع فرهنگی، قومی و اجتماعی بالا، محیطی مناسب برای بررسی این موضوع فراهم کرده است. شناخت عوامل مؤثر بر این ویژگی میتواند راهنمایی عملی برای مشاوران خانواده و رواندرمانگران باشد تا در بستر فرهنگی بومی، بهتر بتوانند به مراجعان کمک کنند. افزون بر این، تغییرات اجتماعی و فشارهای زندگی مدرن، نیاز به استقلال عاطفی و تصمیمگیری منطقی را بیش از گذشته پررنگ کرده است.
در این خصوص، کیوان صالحی، دانشیار دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران، همراه با سه همکار دانشگاهی، پژوهشی کیفی درباره شرایطی که موجب تقویت یا تضعیف تمایز یافتگی خود در خانوادههای ایرانی میشود انجام دادهاند. در این مطالعه، تیم پژوهشی تلاش کرده بفهمد چه شرایطی در خانواده و جامعه باعث میشود فرد بتواند در عین نزدیکی به دیگران، استقلال شخصی خود را حفظ کند.
برای اجرای پژوهش، با ۱۷ نفر مصاحبه انجام شد. دادهها با روش کدگذاری تحلیل شدند. ابتدا ۱۸۳ کد اولیه به دست آمد که پس از ترکیب و مقایسه، به ۴۸ زیرمقوله و ۹ مقوله اصلی کاهش یافت. سپس این مقولهها در سه دسته شرایط علّی، زمینهای و واسطهای طبقهبندی شدند.
یافتهها نشان میدهند که چالشهای زندگی همراه با انگیزه برای پیشرفت، افراد را به سمت استقلال عاطفی و فکری سوق میدهد. همچنین، تجربههای گوناگون، داشتن ویژگیهای خودتعیینگر، ارتباط با الگوهای موفق و قرار گرفتن در محیط خانوادگی حمایتی، فرآیند تمایز یافتگی را تسهیل میکند.
نتایج حاکی از آن بودند که بسترهای اجتماعی و فرهنگی و نیز جو مشارکتی خانواده نقش مهمی در شکلگیری این ویژگی دارند. این یافتهها میتوانند در مشاوره و خانوادهدرمانی، بهویژه در کار با مراجعانی از فرهنگهای گوناگون، کاربرد عملی داشته باشند.
بر اساس این یافتهها، بررسی تمایز یافتگی نیازمند رویکردهای متنوع پژوهشی است؛ چرا که روشهای کیفی و کمی میتوانند مکمل یکدیگر باشند. همچنین، به دلیل محدودیت حجم نمونه، احتمال وجود عوامل دیگر مطرح است که باید در پژوهشهای آینده بررسی شود.
تفاوتهای فرهنگی در این ویژگی نهتنها میان کشورها بلکه درون یک کشور نیز وجود دارد. بنابراین، بررسی این موضوع در مناطق مختلف ایران، میان گروههای سنی گوناگون، و در میان اقشار با شرایط اجتماعی-اقتصادی متفاوت، میتواند تصویر جامعتری ارائه دهد.
مقاله علمی پژوهشی برگرفته از این تحقیق در فصلنامه «فرهنگ مشاوره و رواندرمانی» منتشر شده است که وابسته به دانشگاه علامه طباطبائی است.
منبع: ایسنا