به گزارش سایت خبری پرسون، اردشیر سنایی در یادداشتی نوشت:
این موضوع در تغییر لحن مقامات امریکایی قابل مشاهده است؛ آنها ابتدا تاکید داشتند که ایران باید گام اول را بردارد و به اجرای تعهداتش ذیل توافق هستهای بازگردد تا امریکا نیز چنین کند اما اکنون آنها موضع خود را تا حدی تغییر دادهاند. مسوولان ایرانی نیز تغییراتی را در لحن و نوع موضعگیریهای خود داشتهاند که البته باید تاکید کرد این تغییر به اندازه تغییر مواضع مقامات امریکایی شفاف نیست اما آن طور که از شواهد پیداست بحث بازگشت گام به گام بهطور جدی مطرح است.
در حال حاضر فضای جدیدی ایجاد شده و خوشبینانهتر میتوان به موضوع احیای مجدد برجام نگاه کرد اما اینکه آیا روز سهشنبه میتواند تغییرات بسیاری را در مسیر احیای برجام ایجاد کند، بعید به نظر میرسد. احتمالا مذاکرات فشرده از طریق تلاشهایی که از درون و بیرون برجام صورت میگیرد و همچنین ابتکاراتی که میتوانند در این راستا مطرح شوند، ادامه خواهند یافت تا هر دو طرف یک نقطه موضعی مشترک بیابند که تامینکننده منافع هر دو کشور باشد و امکان احیای برجام فراهم آید. اگر طی مذاکرات هر دو طرف راضی شوند که گامهای همسان و یکسانی به صورت همزمان برداشته شود، میتوان به این موضوع به چشم یک ابتکار نگریست.
در موضعگیری اخیر آقای روحانی، رییسجمهور دیده میشد که ایران انتظار دارد با یک فرمان تمام تحریمهای دوره ترامپ برداشته شود و از نگاه ایران این اتفاق عملی است. یعنی این ایده که هر دو طرف به صورت همزمان و مستقیما به مرحله نهایی بروند و تعهداتشان را اجرایی کنند، قابل طرح است و شاید بتوان آن را اجرا کرد. طرح این موضوعات از سوی مقامات ایرانی را باید در حاشیه بحثهایی دید که اکنون در مذاکرات در حال بحث است و هیات ایرانی میخواهد با استفاده از آنها فضاسازی کرده و بر طرف مقابل اثر بگذارد. آنچه در نهایت رخ خواهد داد در اصل نه حاصل این فضاسازیها که حاصل مذاکراتی نظیر مذاکرات روز سهشنبه در وین و همچنین تلاشهای دیپلماتیک دیگر در راستای احیای برجام خواهد بود. امکان دستیابی به راهحلی که دو طرف را راضی کند یعنی هم ایالات متحده تحریمها را بردارد و به برجام بازگردد و هم ایران گامهای هستهای خود را به عقب بازگردد، وجود دارد اما در مسیر دستیابی به این راهحل یک سوال جدی مطرح است: تکلیف مذاکره بر سر موضوعاتی که امریکا و اروپا خواهان آن هستند و از آن به عنوان برجام پلاس یاد میکنند چه خواهد شد؟ آیا این ایده مسکوت میماند؟ یا اساسا به تعویق میافتد تا برجام احیا شود و در فرصتی دیگر امکان برگزاری گفتوگوها و دیدارهایی پیرامون موضوعات مدنظر امریکا و اروپا پدید آید؟
قاعدتا در داخل امریکا منتقدان و مخالفان زیادی وجود دارند که بازگشت به برجام را اشتباه میدانند و به احتمال زیاد این مخالفان یکی از علل اصلی به تاخیر افتادن پیگیری احیای برجام از سوی دولت بایدن بودهاند. دولت جدید هم تمایلی به مقابله با مخالفان قدرتمند این موضوع در کنگره نداشته و نخواسته تا شروع کار را برای خود بیش از پیش سختتر کند، اما به هر حال باید در نظر داشت فارغ از آنچه در سیاست داخلی هر دو طرف میگذرد، اگر اراده لازم برای احیای توافق وجود داشته باشد تا دو طرف از منافع برجام بهرهمند شوند، امکان مدیریت موضوعات و اختلافات داخلی وجود دارد. در دوره اوباما همچنین شرایطی مطرح بود؛ مخالفان زیادی با طرح دولت وقت امریکا برای امضای برجام مخالفت میکردند اما کاخ سفید توانست با مدیریت شرایط به هدفی که میخواست دست پیدا کند. مطمئنا اگر اینبار هم ارادهای اینچنینی در دولت امریکا وجود داشته باشد – که فکر میکنم وجود دارد البته با برخی ملاحظات – بایدن باید بتواند شرایط را مدیریت کند.
در حال حاضر میتوان گفت روند بازگشت به برجام قابل آغاز است، اما این موضوع به معنای آن نیست که باید منتظر اتفاقی در کوتاهمدت باشیم. احتمالا یک پروسه جدید مذاکراتی آغاز خواهد شد و این پروسه چند ماه زمان خواهد برد. در نهایت به برداشته شدن تحریم و احیای برجام خوشبین هستم اما معتقدم هم امریکا و هم اروپا بهطور جدی به یک مکملی در کنار برجام فکر میکنند و این موضوع چالشی برای آینده خواهد بود.