دبیر کل حزب دولت ساخته کارگزاران، با انکار نقش دولتهای هاشمی و خاتمی و روحانی در دلزده کردن مردم مدعی شد رئیسجمهور، فاقد اختیار در مقابل رهبری است و همین، جمهوریت را تضعیف کرده است!
در بخش و برشی از خاطرات مرحوم هاشمی رفسنجانی آمده است: آقای ابراهیم رییسی، رییس [سازمان] بازرسیکلکشور آمد.با اظهار نگرانی از وضع کشور و عمل دولت گفت: آقای سیدمحمد خاتمی، برخلاف ادعای نقدپذیری، کوچکترین اعتراضی را تحمل نمیکند و اخیراً که بازرسی براساس وظیفه خود، وضع بد بعضی از اُرگانها را گفته، ایشان رنجیده و اعتراضکرده است
هاشمی رفسنجانی در خاطرات سال ۱۳۹۳ نوشت: سردار گرجیزاده و اطلاعات سپاه از حفاظت و... آمدند و گزارش کامل بازداشت فردی که دوبار دفتر منشیهای دفتر مجمع را به آتش کشیده، دادند و گفتند که او گفته منظورش قتل رهبری بوده و از عالم غیب مطلع شده که «شاه» میشود.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با اشاره به ایجاد محدودیت برای نخبگان نوشت:محدود ساختن نخبگان توسط حکومتها معمولاً تا زمانی است که آنان در قید حیات هستند و بعد از وفاتشان صاحبان قدرت تلاش میکنند به نحوی آنها را به نفع خود مصادره کنند و یا لااقل کاری به آنها نداشته باشند.
وزیر کشور دولت اصلاحات در نامهای خطاب به محسن هاشمیرفسنجانی درباره محتوای بخشی از کتاب «حضور و انصراف» که روزنوشتهای سال ۱۳۷۸ آیتالله هاشمیرفسنجانی است، توضیحاتی ارائه کرد.
دوستداران هاشمی باید بدانند چهرهای از هاشمی در تاریخ میماند که مطابق واقعیتهای او باشد، نه روایتی اغراقآمیز و تحریفگونه همسو با تمایلات هواداران امروزش.
علی مطهری گفت: به نظر میآید عدهای درون حاکمیت هستند که اینها از اینکه ما به حال طبیعی برگردیم ناراحت میشوند. یعنی اگر برجام برقرار شود و قانون «افایتیاف» را امضاء کنیم و به حال طبیعی برگردیم اینها ناراحت میشوند. باید جستجو کرد که علت آن چیست؟ آیا خدای نکرده منافعی دارند؟ چرا دوست دارند همیشه کشور در حالت غیرطبیعی باشد؟
محسن هاشمی رفسنجانی به بیان سه خاطره از مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در سه مقطع پایان جنگ، انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ و نیز مذاکرات هسته ای لوزان پرداخته است.
میدانیم مدتی است که نواصولگرایان او را به رغم عنوان «دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین» و «دبیر کل جبهۀ پیروان امام و رهبری» چندان به بازی نمیگیرند. به یاد داریم که او در آغاز در طیف علی لاریجانی تعریف میشد و حلقۀ واسط آنان با احمدینژاد هم - با سابقۀ عضویت در جامعه اسلامی - به حساب میآمد ولی با شکرآب شدن روابط احمدینژاد با لاریجانی باهنر دیگر نمیتوانست حلقۀ وصل باشد چون به دو قطب مخالف بدل شده بودند