شفافیت شرط لازم برای تحقق اهداف و ماموریتهای دیگر است. شفافیت، آزادی بیان و رسانه، استقلال نهادی و قضایی، پرسشگری و ضرورت پاسخگویی، امکان تغییر صاحبان قدرت، حلقههای یک زنجیره هستند.
این روزها برخی تغییر مواضع در اصولگرایان دیده میشود که ذهنیت عمومی را نسبت به امکان نزدیک شدن دیدگاهها به یکدیگر و کاهش تنشهای سیاسی در جامعه کم میکند. از سوی دیگر فضای عمومی به گونهای است که کسی حرف دیگری را نمیشنود، بلکه ابتدا مواضعی را نسبت به هم منتسب میکنند، سپس آن مواضع مجعول را نقد و رد یا تخطئه میکنند.
حجاب یک امر اجتماعی است و صفر و یکی نیست. اثرات حجاب یا بیحجابی زنان قطعی نیست بلکه مرتبط با برداشتهای گوناگون مردم است. ضمن اینکه کیفیت پوشش شامل یک طیف وسیع از عریانی تا پوشیدگی از نوع طالبانی است. در حالی که واکسن صفر و یک است. یا واکسن زده یا نزده. اثرگذاری آن نیز قابل سنجش است.
مدتی بود که قصد داشتم متنی را خطاب به آقایان علمای قم بنویسم که به عللی به تاخیر میانداختم، اکنون و پس از پایان عزاداریهای محرم آن را تقدیم میکنم. بیاییم فرض کنیم که یک نفر که از پزشکی سررشتهای ندارد یا نه؛ حتی مدرک پزشکی هم دارد ولی اقدام به انتشار گزارههای غیر یا ضدعلمی کند و با این کار خود جان و سلامت مردم را به خطر اندازد.
روز گذشته آقای حسین شریعتمداری سرمقاله کیهان را به موضوعی جالب اختصاص داد. در این متن، مطالب چند نفر از افراد از جمله بنده را دستمایه یادداشت خود کرده که بنده بخش مخصوص خود را در ذیل تقدیم میکنم.
17 مرداد امسال از دو جهت تاثرآور است، یکی یادآوری کشتار کارکنان کنسولگری ایران در مزارشریف در سال 1377 به دست طالبان از جمله محمود صارمی خبرنگار ایرانی است که به همین مناسبت این روز را در ایران روز خبرنگار نامیدند، دیگری از این جهت که امسال دوباره شاهد همان رویدادهای 23 سال پیش هستیم.
در آستانه ماه محرم هستیم و یکی دیگر از تناقضات سیاستگذاری در ایران برجستهتر از گذشته خود را نشان خواهد داد. شکاف قدرت و مسوولیت در موضوع مهمی چون کرونا در این ماجرا آشکارتر میشود. وضعیت موج پنجم کرونا بر کسی پوشیده نیست.
در خصوص طرح صیانت مطالب فراوانی گفته شده است و طبعا در آینده نیز بیشتر گفته خواهد شد. درباره چنین طرحی که با ترجیحات و علایق دهها میلیون نفر مرتبط و در تضاد است، باید دقیقتر گفتوگو کرد.
طبیعی است که در این روزها ذهنیت و توجه شما به انتخاب همکاران متمرکز شده باشد و کمتر فرصت کنید تا به گزارشهای دیگر بپردازید. ولی واقعیت این است که طرح مشهور به صیانت... چنان مشکلی را برای مدیریت شما از همان آغاز ایجاد خواهد کرد که به این سادگی نمیتوان بر آن غلبه کرد.
هنگامی که به وضعیت جامعه ایران نگاه میکنیم، نمیتوانیم تعجب خود را پنهان کنیم. شاید برای برخی از ما که با این وضعیت عادت کردهایم، امر عجیبی نباشد، ولی اگر یک ناظر بیرونی بخواهد وضعیت را توصیف کند، دچار حیرت خواهد شد. بیایید نگاهی به شرایط بیندازیم.
مسائل خوزستان به نقطهای رسیده که همه اتفاق نظر دارند؛ حق متوجه مردم است. هر چند به نظر بنده نیازی نبود که فریاد مردم بلند شود تا مسوولان امر متوجه این حق شوند. خوشبختانه آقایان، بدون استثنا سفرهای زیادی به خوزستان میکردند و وضع آنجا را میدیدند.
خوزستان ویژهترین منطقه و استان کشور است. از هر جهت ویژه است. اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، جغرافیایی و طبیعی و فرهنگی، و ۸سال منطقه جنگی بودن؛ با دیگر استانهای کشور تفاوت دارد. مشکلات آن نیز متأثر از عوامل گوناگون است، ولی به نظر میرسد که مهمترین مساله استان سلطه نگاه غیر محلی و نه ملی بر استان است.
یکی از پدیدههای عجیبی که در انتخابات اخیر دیده میشد، غلبه ذهنیت تبلیغاتی بر کنشگران سیاسی اصلاحطلب بود. ذهنیتی که پیشتر و حتی هماکنون نیز نزد اصولگرایان به وفور دیده میشود و یکی از عوامل عدم درک درست آنان از پدیدههای جامعه است و لذا هیچگاه نمیتوانند مسائل را حل کنند.
از همان ابتدا که بیماری کووید-۱۹ شایع شد، بحث درباره ساخت واکسن آن نیز، با شدت موضوع بحث قرار گرفت. خیلیها اظهار امیدواری کردند که حداکثر تا ۱۸ ماه آماده شود. برخی امید به این تاریخ نیز نداشتند.
گفتوگو درباره موضوع سیاست با اخلاقیات فردی تفاوت دارد. ما اگر به فرزندانمان یا دوستان توصیهای یا انتقادی داریم، باید آن را حتیالمقدور به صورت خصوصی طرح کنیم، زیرا ملاحظات اخلاقی حکم میکند که موضع ما نسبت به یکدیگر دوستانه و تابع منطق رفتار فردی باشد. ولی هنگامی که میخواهیم رفتار سیاستمداران و صاحبان قدرت را نقد کنیم، بیان خصوصی آن لزوما فایدهای ندارد، زیرا منطق حاکم بر رفتار سیاسی، قدرت است.