اینکه در همین ادارات و سازمانها و شرکتها مدیران و مقامات و آنها که دسترسی بهتری به ارکان قدرت دارند با تمهیدات گوناگون، از جمله ردیفهای درآمدی مندرآوردی و اضافهکاریهای ثابت محیرالعقول ۱۵۰ و ۲۰۰ ساعتی و با دور زدنهای ظاهراً قانونی قانون، مشکل معیشتی خود را با حقوقهای ۴۰ و ۵۰ میلیونی حل کنند و دیگران با درآمد ۱۰ تا ۱۵ یا حداکثر ۲۰ میلیون تومانی خود که حتی ۲۰ میلیون هم پایینتر از خط فقر است بسازند، چه نسبتی با عدالت دارد؟