رخوت کشورهای اسلامی و بازی دولتهایشان با زمان به ویژه در منطقه ما که رفتارهای مسألمت آمیز «اردوغان» رئیس جمهوری ترکیه با نتانیاهو شاخص آن است، فضا را برای ادامه کشتار فلسطینیان از مرد و زن و کودکان باز گذاشته است.
به نظر میرسد سیاستمداران غربی نیز امروزه قربانیان کارویژههای رسانههای خود شدهاند و باید برای نزدیک شدن به واقعیتهای خاورمیانه و جهان، حق تخیل و تولید تصاویر را از رسانههای خودساخته بازستانند. حال جهانی را تصور کنید که دیگر از تخیل محروم نیست و به جای تصاویر رسانهای، فردیت انسان و اجتماع انسانی دستی فراخ در تولید تصاویر دارد، در چنین جهانی میتواند جای برندگان و بازندگان جنگ کاملا تغییر کند.
کارشناسان نظامی میگویند، اگر طی سه روز، نفوذیها به شهر پاکسازی نشوند، به احتمال زیاد این جنگ، فرسایشی و با تلفات بالاو سنگین خواهد شد. احتمال حمله زمینی به غزه نیز وجود دارد اما خود صهیونیستها میگویند، تلفات بسیار سنگینتری در انتظارشان است ضمن اینکه صدها اسیر در غزه نگهداری میشود و در صورت حمله زمینی آنها را باید «مُرده» حساب کنند. چنین تجاوز آشکاری صهیونیستها را در میان دولتهای حتی غربی هم میتواند، تحت فشار بگذارد چرا که غربیها اینجا دیگر نمیتوانند از صهیونیستها حتی در ظاهر دفاع کنند.
آرون دیوید میلر، سفیر پیشین آمریکا در اسرائیل در جریان گفتوگویی ضمن اشاره به چالش های امنیتی و اطلاعاتی جدید برای تل آویو و همچنین بی سابقه خواندن رویارویی اخیر، حمله حماس به اسرائیل و تصمیم تل آویو برای اجرایی کردن عملیات زمینی در نوار غزه را هولناک خواند و مدعی شد که امروز رایزنی نیز به بن بست حاکم پایان نخواهد داد.
آینده این جنگ را کسی نمیداند چه میشود. یک سکهای است که به بالا پرتاب شده، تا پایین آمدن، دهها و صدها بار جا عوض میکند. بنابراین نتیجه نهایی را قطعی ندانیم. چون بازیگران این بازی فقط حماس و اسراییل نیستند، حتی اگر فقط آنان بودند، باز هم نمیشد پیشبینی قاطعی کرد. در جنگ جهانی دوم موفقیتهای آلمان در سه سال اول چنان برقآسا و گسترده بود که ذهنیتی برای شکست احتمالی آن کشور شکل نمیگرفت ولی سه سال بعد و در پایان جنگ، نه از تاک نشان بود و نه از تاکنشان
نبردی که روز شنبه میان رزمندگان حماس و جهاد اسلامی با رژیم صهیونیستی آغاز شد، یک جنگ سرنوشتساز و تعیینکننده خواهد بود که رزمندگان فلسطینی در روز اول، ابتکار عمل در میدان را در اختیار گرفتند.
با پیچیدگی تاریخی، روانی و سیاسی باید گفت روابط آمریکا و ویتنام از پویایی و کنشگری خاصی برخوردار است. پویایی آن به منطق ترکیب استراتژیک و اقتصادی آن پیوند دارد. این محاسبات اقتصادی که ویتنام را به سمت پیوند با آمریکا برده است. آمریکا هم در راستای سیاستهای کلان خود، ویتنام را وارد زنجیره تولید نیمههادیها میکند که خود بحثی استراتژیک است. در سطح استراتژیک، با وجود اینکه چین طرف اول تجاری ویتنام است؛ اما آنچه آمریکا و ویتنام را به هم نزدیک میکند، نگرانی از برآمدن بیشتر چین و هژمونی چین در منطقه شرق آسیاست.
آذربایجان از انهدام تعدادی از نقاط تیراندازی نیروهای ارمنستان در قره باغ خبر داد. این وزارتخانه در بیانیهای اعلام کرد که نیروهای باکو به دنبال خارج کردن گروههای مسلح از «سرزمینهای آذربایجان» است.
اروپاییها هم به نظر میرسد، دیگر این جنگ را نمیخواهند. چه مردم اروپا چه دولتمردان آنها. آنها دلایل معقولی نیز برای مخالفت با ادامه این جنگ دارند. در همین 19 ماهی که از شروع جنگ میگذرد، چندین دولت فقط در انگلیس سرنگون شده است. سرنگونی دولتهای بوریس جانسون و لیز تراس بیارتباط با جنگ اوکراین نبود. بسیاری از کشورهای اروپاییِ درگیر جنگ اوکراین، و حتی آمریکا انتخابات گوناگونی پیش رو دارند و نامزدهای انتخاباتی در این کشور میدانند، دفاع از ادامه این جنگ پُر خسارت به نفعشان نخواهد بود چرا که، اگر اولین قربانیان جنگ اوکراین را، مردم اوکراین بدانیم، دومین قربانیان بزرگ این جنگ مردم همین کشورها هستند.
طرح ارتش ایالات متحده برای استقرار نیروی دریایی و تفنگداران دریایی در نفتکشهای منطقه خلیجفارس تشدید تنش ها در این منطقه را محتمل کرده است؛ طرحی که قصد دارد با نظامی کردن نفتکش ها، فرصت ایران برای توقیف آنها را سلب کند.