سیاستگذاری اشتغال مانند هدایت قطاری است که گرچه در ایستگاههای مختلف افرادی را سوار و پیاده میکند و ما هم به تکرار میتوانیم درباره تعداد مسافرین آن صحبت کنیم، اما مهمتر، تعداد واگنها و ظرفیت قطار است و مهمتر از آن نیز مسیر آن است. متاسفانه آنچه این روزها مورد تاکید است، بحث بر سر تعداد مسافرین و به رخ کشیدن تعداد مسافرین با ارایه ترکیبی از استدلالهای درست و نادرست و آمارسازی است. چنین استدلالهایی سیاستگذار را از عمق موضوع و درک درست مساله دور کرده و مانع از تحلیلهای دقیق در مسیر سیاستگذاری ثواب شده است.